شماره ۱۱۰۷

پزشکی دانشی است هنرمندانه

پروفسور محمدحسن کریمی‌نژاد - استاد پاتولوژی و ژنتیک دانشگاه

پزشک باید به شکرانه‌ی این عطیه‌ی خداوندی به‌نحو‌احسن در خدمت جامعه و بیمار باشد. جامعه و بیمار نیز باید به امکانات و اشکالات آن آگاه و خدمت پزشک معالج را سپاسگزار باشد.

درگذشت یکی‌از بزرگان مقتدر هنر سینمایی شادروان عباس کیارستمی موجب جنجال و تعرض عجولانه و هجمه به جامعه‌ی پزشکی ایران شد. چند روزی درمورد کم‌توجهی پزشکان به بیماران بحث و گفتگوهایی پیش‌آمد. گرچه در ابتدا یک حمله‌ی یک‌جانبه و غیر‌منصفانه بود. ولی به‌تدریج موجب بررسی بیشتر تعهدات جامعه‌ی‌پزشکی دربرابر سلامت جامعه و مسئولیت پزشک در‌مورد وظایف اجتماعی و همچنین وظایف جامعه نسبت به جامعه‌ی‌پزشکی مورد بحث قرارگرفت.

به اعتقاد من نتیجه آن بسیار خوب و مفید بود؛ اول آنکه جامعه‌ی‌پزشکی را متوجه مسئولیت خود در‌برابر جامعه و جامعه‌ی‌پزشکی را متوجه کمبودها نمود. یکی‌از نکات مهمی که در‌این گفتگو مورد توجه قرار‌گرفت عدم‌ارتباط نزدیک و گفتگو با بیمار و اعضای خانواده و عدم‌آگاهی بیمار و خانواده آنها از وضع کلی بیمار ازنظر سلامت جسمی و بیماری فعلی بیمار و برنامه‌ی پزشک برای درمان، مراقبت از بیمار، هزینه‌ی درمان و نهایتاً سیر بیماری، پیشگیری، چگونگی درمان و مهمتر‌ازهمه اشکالات ناخواسته و غیر‌قابل پیش‌بینی است که متأسفانه در هرگونه دخالت فیزیکی و جراحی ممکن‌است پیش‌آید و خاطر پزشک، بیمار و خانواده او را ناراحت و نگران نماید. علاوه‌بر‌این چنانچه اقدامی انجام نشود چه پیش‌آمدی خواهد داشت و درمان پیشنهادی چند درصد مفید و از عدم بروز پیشامد‌های بعدی تا چه‌اندازه می‌تواند مؤثر باشد.

در قدیم پزشک ارتباطی بسیار نزدیک و تنگاتنگ با بیمار خود داشت و دائماً و هر روز با او در تماس و شاهد بهبود و پیشرفت بیماری بود.

این روال که در قدیم جزو مراحل اولیه و اصلی ارتباط پزشک و بیمار بود به‌تدریج کمرنگ شده‌است. به‌طوری‌که گاهی ممکن‌است در تمام طول بیماری و درمان بیمار حتی یک‌بار هم پزشک خود را نبیند یا فرصت مناسبی به‌دست نیاورد که بتواند درد دل خود را با او در‌میان گذارد. معمولاً برای جبران این عدم ارتباط و فرصت مشاوره و گفتگوی پزشک و بیمار در مراکز مهم علمی و درمانی دفترچه و نوشته ها (بروشور)‌هایی وجود دارد که به زبان ساده و قابل فهم بیماری، علت بیماری بیمار از‌نظر عوامل عفونی، زمینه (ارثی)، درمان‌های موجود و امکان انجام آن برای بیمار مورد‌نظر چگونه قابل اجرا و امکان‌پذیر است را بیان می‌نماید. بیمار و خانواده با مطالعه بروشور اطلاعات کلی در‌مورد بیماری بیمار به‌دست ‌می‌آورند و در مذاکره و مشاوره حضوری آنچه را از مطالعه بروشور درک نموده‌است با وضع بیمار خود با پزشک و یا همکاران او به بحث و مذاکره می‌گذارد و آگاهانه خود را در اختیار پزشک معالج می‌گذارد که آنچه صلاح اوست انجام دهد.

باید قبول کنیم بیمار و خانواده بیمار حق دارند تا خواستار نظر پزشک یا گروه پزشکی مسئول خود و کلیه جزئیات مربوط به بیماری و هزینه‌ی احتمالی آن و مقایسه آن با امکانات خود باشند.

اطلاعات مندرج در دفترچه‌ی راهنما کلیه‌ی مسائل و سؤالات بیمار و خانواده او را جوابگو نیست او مایل است دقیقاً وضع بیماری خود و نظر پزشک معالج خود را بداند. این امر مستلزم صرف وقت پزشک یا دستیاران او می‌باشد که با بیمار و خانواده او صحبت نمایند. بیماری بیمار و خصوصیات کامل آن و سیر بیماری را دقیقاً به‌نحو قابل‌درک بیان نماید و نهایتاً هزینه تقریبی و طول درمان و بستری‌بودن را به بیمار تفهیم نماید و چنانچه دستکاری یا عمل‌جراحی و داروی خاصی ضروری باشد، به‌طور واضح با بیمار و خانواده او در‌میان گذارد و احتمال خطر هر‌یک از آنها را یادآوری نماید. لذا آنچه را بیمار و خانواده او از پزشک معالج خود تقاضا دارند معاینه و بررسی دقیق بیمار، تشخیص بیماری، تطبیق بیماری با وضع بیمار و پیش‌بینی مدت درمان نحوه‌ی درمان و در‌نهایت امید به بهبود بیمار است.

متأسفانه به‌رغم اینکه در‌گذشته یکی‌از اصول اولیه ارتباط پزشک و بیمار بود در‌حال‌حاضر بسیار کم‌رنگ و حتی گاهی بدون کوچکترین مذاکره و همفکری انجام‌گیرد. یکی‌از دوستان که درد دل می‌نمود، گفت احساس‌درد در قفسه‌ی‌سینه نمودم و به بیمارستان مراجعه و به بخش قلب راهنمایی شدم. بلافاصله مرا بستری نمودند. نوار قلب و آزمایش‌های فراوانی از من به‌عمل‌آمد. از هر‌کدام که پرسیدم کسالت من چیست مدت بستری‌بودن من چند‌روز است و چه خواهد بود او به دیگری حواله می‌نمود و هیچکس جوابی قانع‌کننده به من نمی‌داد. به‌هرحال اعتراض نمودم که من اکنون چند روزی است بستری می‌باشم فقط هر‌صبح و عصر نواری از قلب من و هر روز مقداری خون از من می‌گیرند. من ابداً نمی‌دانم کسالت من چیست و نهایتاً چه خواهد‌شد و آخر به مسئول آن بخش مراجعه‌نمودم. از او پرسیدم گفت نمی‌دانم وظیفه من نیست شما باید حتماً با پزشک معالج خود در‌میان بگذارید. گفتم ایشان را گاهی و بعضاً ابداً زیارت نمی‌کنم. بالاخره روز معینی را تعیین‌نمودند که با پزشک معالج خود مذاکره‌نمایم. روز موعود پزشک معالج با ۱‌ساعت تأخیر آمدند و بعد‌از سلام و علیک کوتاه گفتم سؤالاتی در‌مورد بیماری خود دارم و قرار‌است با شما در‌میان گذارم. بدون اینکه توجهی به درخواست من نماید گفتند از سرپرست خانم؟ سوال کنید و تا من به خود آمدم که سوال خود را تکرار‌کنم از اطاق و بیمارستان خارج شدند.

 

تعداد بازدید : 822

ثبت نظر

ارسال