با کمک بررسیهای صورتگرفته با استفادهاز پروندههای پزشکی بیماران، محققان دریافت نمودند که استفادهاز آنتیبیوتیک جهت درمان عفونتهای فعال در افراد مبتلا به نــاهنـجاریهای روانی جدی که بهسبب بیماری شیدایی(Mania) بستریشده بودند، نسبت به گروه بدون بیماریهایروانی بیشتر است. وجود عفونت، استفاده از آنتیبیوتیک یا دیگر عوامل برای ایجاد تغییر در مجموعهی طبیعی موجود در دستگاهگوارش (Normal flora) و دیگر باکتریها ممکناست بهتنهایی یا بهصورت تجمعی بر تغییرات رفتاری در برخی از افراد مبتلا به اختلالهای روانی اثرگذار باشد.
سیستم ایمنی بدن که محور گوارش ـ مغز (Gut-brain axis) نیز نامیده میشود و میکروبیوم باکتریایی اختصاصی هرفرد، در فراز و فرود نشانههای روانپزشکی و نیز اختلالهایروانیماننداختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی نقشی اساسی دارند.
حال اگر بتوان در افراد مبتلا به بیماریهای روانی از بروز عفونت پیشگیری و درمان آن با آنتیبیوتیک را به حداقل رساند، درآنصورت قادر به پیشگیریاز وقوع فازهای شیدایی یادشده میتوان بود و این بهآنمعنی است که باید برای این جمعیت حساس، بر مراقبتهای بهداشتی با کیفیتبالا و روشهای پیشگیریاز عفونت تمرکزکرده و بر عملکردهایی مانند واکسیناسیون علیه انفلوآنزا، ارتباط جنسی ایمن و عفونتهای دستگاه ادراری در زنان بیمار توجه فوقالعادهای داشتهباشیم.
ازآنجاکه آنتیبیوتیک عامل ازبینبرندهی باکتریها میباشد و میتواند ترکیب میکروبیوم را تغییردهد، محققان اطلاعات پروندههای مصرف آنتیبیوتیک در بیماران درمانشده در یک مرکز روانپزشکی در بیمارستان بالتیمور (چه بیماران بستری شده و چه بیماران سرپایی) را بررسیکردند. (بیشاز ۶۴درصد از بیماران خانم بودند و ۱۸تا ۶۵ سال سن داشتند.) ۲۳۴ تَن بهدلیل شیدایی(Mania)، ۱۰۱ تَن بهخاطر اختلالدوقطبی، ۷۰ تَن بهخاطر افسردگی بزرگ (MDD)و ۱۹۷تَن بهدلیل اسکیزوفرنی بستری شده بودند.
بیماران دریافتکنندهی آنتیبیوتیک، محدودهی وسیعی از داروها شامل تتراسایکلین، پنیسیلین، سولفونامید، سفالوسپورین، فلوروکینولون و ماکرولیدها را برای عفونتهای پوستی، تنفسی، دستگاه ادراری و دهانی دریافت میکردند.
جهت مقایسه، محققان مصرف فعلی آنتیبیوتیک در ۵۵۵ فرد سالم فاقد اختلالروانی شامل ۳۴۷زن و ۲۰۸مرد با سن بین ۲۰تا۶۰سال را بررسیکردند. ازبین بیماران بستریشده براثر شیدایی، دورههایی از افزایش انرژی و فعالیت بسیار زیاد که غالباً با اختلال دوقطبی همراه هستند، ۷/۷درصد درمقابل ۱/۳درصد گروهکنترل آنتیبیوتیک مصرف میکردند و این نشاندهندهی بیشاز ۵ برابر افزایش احتمال قرارگرفتن در گروه شیدایی درصورت مصرف آنتیبیوتیک است.از سوی دیگر، بیشاز 3درصد از افراد بستریشده برای اسکیزوفرنی، ۴درصد از افراد بستریشده برای افسردگی دوقطبی و ۲/۹درصداز افراد بستریشده برای افسردگیبزرگ (Major) آنتیبیوتیک مصرف میکردند. جایگاه عفونت مانند دهان، پوست یا سیستم تنفسی با بستریشدن ارتباط چندانی نداشت؛ اگرچه ۱۵زن مبتلا به عفونت دستگاه ادراری بودند درحالیکه این عفونت در هیچیک از مردان دیده نشد.
چندین راه وجود دارد که عفونت و مصرف آنتیبیوتیک بتوانند بهشکل مستقیم یا غیرمستقیم بر نشانههای روانی اثر بگذارند. احتمال اول این است که التهاب منتشر(Systemic inflammation) ایجادشده دراثر عفونت ممکناست به نشانههای روانی منجر گردد یا درمقابل، آنتیبیوتیکها با ایجاد اختلال در میکروبیوم دستگاهگوارش و کشتن باکتریهای خوب منجر به افزایش حضور «باکتریهای بد» گشته و سرانجام با افزایشدادن التهاب بر روان اثر بگذارند.
درحالحاضر محققان در پی یافتن آن هستند که این ارتباطات چگونه عمل میکنند. بهطورمثال باانجام یک تحقیق درحالبررسی این نکته هستند که آیا سرکوب التهاب در دستگاهگوارش با پروبیوتیکها در افراد مبتلا به بیماری روانی، فراوانی وقوع دورههای شیدایی(Manic episodes) را کاهشمیدهد یا خیر.
ثبت نظر