در ادوار گذشته، پیشوایان دینی بیشاز همه بهکار پزشکی و درمان میپرداختند. ازاینرو نام بیماریها و روشهای معالجه امراض در معابد و در پرستشگاهها نگهداری میشدند. رویهمرفته کاهنان، جادوگران و پزشکان در طب و طبابت شرکتداشتند. سپس با پیدایش علومریاضی، فلسفه و منطق، اندکاندک طب از ادعیه اوراد و جادو جداشد و مانند دیگر دانشها برپایه اساس و منطق قرارگرفت. تمدن اسلامی با وجود دانشمندانی مانند: ابن ربن طبری، ابوبکر محمدبن زکریای رازی، پورسینا، اهوازی، سیداسماعیل جرجانی، ابوریحانبیرونی، ابومنصور موفق الهروی و امثال آنها، طب و داروسازی پیشرفتکرد و به شهرت جهانی رسید، بهطوریکه سالها برخیاز آثار آنها در جهان، کتب درسی مدارس طب بود. در دوره صفویه داروسازی صاحب اعتبار گردید و کتب زیادی دراینزمینه نوشتهشد که عبارتنداز کتابهایی ازجمله: اختیاراتبدیهی، علاجات دارالشکوهی، خلاصهالتجارب تحفع حکیم مومن و چند اثر دیگر. تا این تاریخ، اطبا به هردو رشته پزشکی و داروسازی میپرداختند و جدایی بین آندو وجود نداشت. برای آموختن جداگانه پزشکی و داروسازی، مدرسه و دانشکدهای وجود نداشت. هرفرد نزد یکیاز اساتید شاگردی مینمود و همینقدر که به رموز کار آشنا میشد، بهطورمستقل مشغول کار میگردید. اغلب اندامهای مختلف گیاهان بهعنوان دارو توسط حکیمباشیها تجویزمیشد و بهوسیله عطاریها که نقش داروساز را داشتند، تحویل بیماران میگردید. عطاری دکانی بود با قفسه کامل تا زیرطاق که از کثرت و فشار جنس، جای خالی درآن دیدهنمیشد؛ بهاینصورت که زیر قفسه تا یک ذرع از زمین بالا آمده، کشوها و جعبهها در ابعاد ۱ در ۲ وجب و کموزیاد پهلوی هم جاسازی شده بودند که درآنها انواع دارو، گلوگیاه ریختهمیشد. بالای آنها قفسههای مختلف الاضلاع از ۲۰تا۵۰ سانت ارتفاع بود که در آنها نیز قوطیهای حلبی و شیشهای محتوی انواع دارو، مانند گل، برگ، ریشه، تخم، دانه، گردو، شیاف و امثال آنها وجود داشت. بالاتر از قفسههای مزبور، اجناس غیردارویی مانند: حنا، سدر، صابون، رنگ، روناس، چای، کلهقند، چیدهمیشد. بالاتراز آنها غرابههای انواع عرقهای بیدمشک، نعنا، نسترن، کاسنی، چهار عرق، گلاب و غیره قرارداشتند. در وسط اطاق، پایین و جلوی دکان عطاری کیسههای فلفل، زردچوبه، گل گاوزبان، برگبید، پوستبید، لیمو خشک و امثال آنها چیدهمیشد. از امتعه دیگر عطاری مایه پنیرک، کدوهای خشک بوستانی، جنگلی، لیف، جوز، قرصکمر و نخبخیه و غیره بود.
در هر عطاری اغلب یک پیشخوان وجود داشت که داخل دکان را از خارج دکان جدامیکرد. روی پیشخوان، ترازو و طشتکهای محتوی زردچوبه، دارچین و فلفلکوبیده قرارداشت. بهجز عطارها که در دکانها مستقر بودند، دوا فروشهای خردهفروش نیز بودند که کیسههای کوچکوبزرگ دوا و درمان را میچیدند و به طبابت و نسخهپیچی میپرداختند.
داروسازی نوین در ایران:
شاید بتوان ورود «پرسیمون موردلس» سفیر پادشاه اسپانیا به دربار سلطانمحمد خدابنده، پادشاهصفوی را آغاز رواج علوم جدید در ایران دانست. بعداز آن و در دوره قاجاریه، عباسمیرزا نایبالسطنه درسال1226 هجری قمری، ۵تَن را بهمدت ۴سال برای آموختن دانشهای نوین به اروپا گسیلنمود. معروفترین محصّل اعزامی به اروپا که پزشکی آموخت و به ایران بازگشت و آنرا رواجداد، میرزابابا دکتر (حکیم قبلی) بود که کتابی نیز درمورد بیماریها و درمان آنها با داروهای جدید نوشته است. با آغاز کار مدرسه دارالفنون، نخستین آزمایشهای شیمی بهشکلامروزی از فرنگ و براساس علوم جدید بیمارستانی، بنانهادهشد و «ناظمالاطبا» را مأمور تأسیس این مرکز درمانی نمودند. وی پساز تأسیس مریضخانه دولتی نیز ۸سال ریاست آن را برعهده داشت. داروهای داروخانهها را اغلب داروهای جدید تشکیل میدادکه به «عطارخانه بیمارستان» مشهور بودند. در دارالفنون قسمتی بهنام طب و داروسازی وجود داشت. دراین مدرسه، دروس به ۳ قسمت تشکیل میشد و نامهای طب ایران، طبیعیات و داروسازی و طب ایرانی در فصول درسی دارالفنون آمده است. طب ایرانی توسط «میرزا احمد طبیبکاشانی» تدریسمیشد. طبیعیات بهوسیله دکتر «فوکتی» درس دادهمیشد و وظیفه «دکتر پولاک»، تدریس طب اروپایی بود و پساز او «دکتر شلیمر» هلندی به تدریس این رشته پرداخت. «دکتر فوکتی» که متخصص داروسازی بود، نخستین آزمایشگاه جدید شیمی را در ایران بهوجودآورد. در محرم سال ۱۳۳۷ هجریقمری مصادف با سال۱۲۹۷ هجریخورشیدی، «دکتر لقمان الدوله» ازطرف احمدشاه قاجار به ریاست مدرسهطب دارالفنون منصوبشد و برای اولینبار کلاس طب بهنام مدرسهطب خواندهشد که محل جداگانهای در حیاط دارالفنون به آن اختصاصیافت. بعداز دکتر فوکتی، «دکتر شوربن آلمانی» و «دکتر مولیون فرانسوی» ازسویدولت استخدام و مأمور تدریس طبیعیات و داروسازی گردیدند و هریک داروخانهای نیز طبق اصول و ظوابط جدید در تهران دایر کردند. لازم به توضیح است بعداز آنکه قرارداد استخدامی فوکتی به اتمام رسید، یکیاز شاگردانش بهنام «میرزا کاظمخان محلاتی» که در همان سال از اروپا مراجعت نمودهبود، بهجای وی مشغول بهکار شد و تا سال۱۳۱۳ هجریقمری که سال فوت او میباشد، به این شغل اشتغالداشت. پساز او «موسیو رکبرن» با معرفی دکتر تولوزان «پزشک مخصوص ناصرالدینشاه»، معلم طبیعیات و داروسازی شد و دکتر شوربن پساز موسیو رکبرن به تدریس پرداخت. ازطرف دیگر عدهای از داروسازان تحصیلکرده خارجی نیز به ایران آمدند و به این فن، اشتغال ورزیدند. ازآنجمله دکتر پاپاریان، دکتر گارنیک، دکتر نباطی و دکتر پطروسیان را میتوان نامبرد.
درگذشته، داروها گیاهی و سنتی بودند که توسط حکیمباشیها تجویزشده و بهوسیله عطاران به بیماران تحویل داده میشدند. مریضخانه دولتی پساز مراجعت ناصرالدینشاه از فرنگ و توسط او درتهران تأسیسشد. مریضخانه مزبور به سبک جدید تأسیس و ادارهمیشد و یک دواخانه داشت و ۲تَن بهنامهای «میرزا فرهاد» و «میرزاعنایتالله» درآن داروخانهها کارمیکردند. ولی چون اغلب مجهز به داروهای گیاهی بودند، بهعنوان عطارخانه در یک بیمارستان جدید محسوبمیگردیدند.
نخستین داروخانه به سبک جدید توسط «شوابنآلمانی»، معلم داروسازی دارالفنون و داروساز مخصوص ناصرالدینشاه، در خیابان ناصرخسرو افتتاحگردید و آغاز بهکار نمود.
«موسیو ایگن بوناطی» کنسول افتخاری نروژ در ایران، در داروخانه شوربن مشغول بهکار شد. سپس داروخانه دیگری در زمان سلطنت مظفرالدینشاهقاجار، توسط مولیون فرانسوی معلم طبیعیات و داروسازی دارالفنون دایرشد. سپس ۲تَن از ارامنه بهنامهای «پاپاریان و گارنیکدیگیجیان» هرکدام داروخانهای در تهران افتتاح نمودند و بعدازآن داروسازان ایرانی به تقلید از استادان خود، در تهران و شهرستانها اقدام به تأسیس داروخانه نمودند و با افزایش جمعیت در ایران، تعداد آنها نیز روبه ازدیاد نهاد.
داروخانههایی که قبلاز سال ۱۳۰۰هجریشمسی در تهران تأسیسشدند، به قرار زیر هستند:
داروخانه پاستور
داروخانه شرق
داروخانه خیریه
داروخانه خورشید
داروخانه جاوید
داروخانه سیروس.
داروخانههایی که بعداز سال ۱۳۰۰ تأسیس شدند، عبارتنداز:
داروخانه سپه
داروخانه مریضخانه دولتی
داروخانه بیمارستان روزبه
داروخانه مریضخانه بلدی
داروخانه بیمارستان نِسوان
داروخانه نظامی.
منابع:
۱ـ تهرانقدیم، جعفر شهری، جلددوم، انتشاراتمعین، تهران، ۱۳۷۱صفحه ۲۷۹ و ۲۸۰
۲ـ مجله یادگار، سالسوم، شمارهچهارم ،تهران، فروردین سال۱۳۲۴ صفحه ۵۶-۵۷
۳ـ تاریختهران، عبدالعزیز جواهرکلام، انتشارات کتابخانه منوچهری، چاپدوم، تهران۱۳۵۷، صفحه ۱۲۵-۱۲۶
۴ـ تاریخ پزشکی از محمدتقی سروری، انتشاراتسرمدی،کتاب سیزدهم
ثبت نظر