شماره ۱۱۷۲

دشواری‌های تغییر ذائقه و عادت‌های غذایی

دکتر مهدی نوری .F.R.C.P

دشواری‌های تغییر ذائقه و عادت‌های غذایی

چهارشنبه 22 آذر 1396

دانشجویی خوش‌قریحه و شوخ‌طبع که مقاله «ازدحام و رفتارهای نابهنجار» را خوانده‌بود، پس‌از برگشت از یک‌سفر بررسی، با ارسال عکسی که خودش گرفته‌بود (تصویر۲)، در ایمیلی این پرسش را مطرح‌کرد که باتوجه به شرایط منابع طبیعی و کم‌آبی و کشاورزی‌کم‌بازده و هدررفت مواد‌غذایی و نیاز مبرم جمعیت به غذا، آیا با تغییر‌ذائقه و عادت‌های‌غذایی و نیز استفاده‌از محصولاتی که با دستکاری‌های ژنتیکی تولید‌می‌شوند می‌توان با بحران غذا مقابله‌کرد؟

با‌توجه به اهمیت روش‌های انتقال ژن از موجودی به موجود دیگر، در‌این‌مقاله درمورد محصولات تراریخته و مفیدبودن یا زیان‌آوربودن چنین فرآورده‌هایی بحث‌نمی‌شود، ولی به‌زودی درمقاله مستقلی که جنبه‌های ژنتیکی این فن‌آوری را مشخص‌می‌کند، به آثار فرآورده‌های ترانس‌ژنتیکی و پژوهش‌هایی‌که در این‌ زمینه انجام ‌شده‌است خواهم‌ پرداخت. از‌این‌رو در‌این‌مقاله، پس‌از اشاره کوتاهی به فرایند تراریخت(Transgenic)، به‌نتایج همان رفتارهای نابهنجار انسانی که ویرانگری محیط‌زندگی یکی‌از آنهاست و به‌ظاهر ویران‌کردن این محیط مشهودتر ازهمه به‌نظر‌می‌رسد، پرداخته‌شده و با اشاره‌ای مختصر به‌عادت‌های‌غذایی انسان، پاسخ این دانشجوی عزیز داده‌می‌شود.

دکتر کنراد‌لورنتس، دانشمند اتریشی و برنده جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی، کتاب‌های علمی جذابی نوشته‌است که به‌احتمال‌زیاد، خوانندگان محترم با کتاب تهاجم‌(On Aggression) و انگشتــر حضرت‌سلیـمان (King Solomon᾿s Ring) او آشنایی دارند. لورنز درکتاب کوچک دیگری با عنوان Civilized man᾿s eight deadly sins به مسائلی مانند تباهی وراثتی، تراکم جمعیت، ویران‌ساختن محیط‌زندگی، سنت‌شکنی و موارد دیگر اشاره‌کرده است. به دانشجویان جوان توصیه‌می‌کنم تا این کتاب باارزش که توسط دکتر محمود بهزاد، به فارسی ترجمه شده‌است را بررسی‌نمایند. درقسمتی از‌این کتاب آمده‌است: تمامی موهبت‌هایی که از بینش عمیق‌آدمی نسبت‌به محیط‌زندگی‌ وی منتج‌می‌شوند، پیشرفت‌های او در تکنولوژی، در شیمی و پزشکی و تمام آن موضوعاتی که هدفشان به‌ظاهر کاستن رنج آدمی است، به‌صورتی وحشت‌آور و متعارض، فساد و تباهی نوع آدمی را درپی دارد. بشریّت آن کاری را می‌کند که تقریباً بر سرهیچ سیستم زنده دیگری نمی‌آید. تپیدگی توده‌های انسانی در شهرهای مدرن بزرگ، یکی‌از علت‌های عمده‌ای است که نگاه ما در‌میان چهره‌های گوناگون و درهم و برهم آدمیان، دیگر نمی‌تواند چهره همسایه را ببیند. نوع‌دوستی ما، به‌علت کثرت همسایگان و به‌علت زندگی درهم‌فشرده‌ای که با آنان داریم، چنان رقیق‌شده‌ که دیگر اثری از آن باقی نمانده است. فردی‌که هنوز بخواهد نسبت‌به دیگران احساس محبت و صمیمیت نشان‌بدهد، ناچار است احساسش  را به تعداد اندکی از دوستان محدودکند. ما که در شهرهای بزرگ زندگی‌می‌کنیم، دیگر درک‌نمی‌کنیم که تا چه اندازه فاقد نوع‌دوستی و محبت واقعی‌هستیم.

لورنتس می‌افزاید: در بسیاری‌از موارد نوع «خوراک»  نیز از نوع خورنده خود سود می‌برد. تردیدی نیست که میزان تولید‌مثل گیاهان و جانوران خوراکی، نسبت‌به میزان مصرف آنها به‌وسیله این یا آن مصرف‌کننده تنظیم شده‌است‌؛ به‌طوری‌که اگر این عامل از‌بین‌برود تعادل حیاتی نیز برهم خواهد خورد. همزیستی بین خوراک و خورنده در مواردی از‌این نیز فراتر می‌رود. بسیاری‌از علف‌ها ساختشان چنان است که باید به‌وسیله سُم‌داران بزرگ، کوتاه نگهداشته شوند و حتی پایمال‌گردند. همان‌کاری که ما درمورد چمن‌هایمان با ماشین چمن‌زنی از آن تقلید‌می‌کنیم. اثرات متقابل در‌میان انواع جانوران و گیاهان و قارچ‌های پرشماری که با‌یکدیگر در یک مسکن به‌سرمی‌برند و یک اجتماع‌زیستی را تشکیل‌می‌دهند، بسیار گوناگون و پیچیده است.

به عقیده کنراد لورنتس، ازمیان تمامی علت‌های تکامل جهان آلی، گذشته ازفرایندجهش(Mutation) و نوترکیبی (Recombination) ژن‌ها، مهمترین نقش برعهده انتخاب‌طبیعی (Natural selection) می‌باشد. انتخاب طبیعی موضوعی را یه یاد می‌آورد که آن‌را سازگاری می‌نامیم. لورنتس پس‌از تعریف سازگاری، به راه‌حل‌هایی نیزبرای حفظ تعادل اشاره می‌کند. به‌عقیده او یکی از راه حل‌های ممکن برای ایجاد تعادل این است که انسان بتواند از طریق کشاورزی و پرورش حیوانات، اجتماع زیستی تازه‌ای ایجاد‌نماید که از هرحیث محدود به احتیاجاتش باشد. این‌گونه اجتماعات‌زیستی را در بسیاری از روستاهای قدیمی می‌توان یافت که مردم آنها طی نسل‌های متمادی در یک منطقه زیسته‌اند، به این منطقه عشق ورزیده‌اند و بر پایه دانش بوم‌شناسی بسیار ارزنده‌ای که به تجربه آموخته‌اند، به خاک خود آنچه را از آن گرفته‌اند بازگردانده‌اند. علت این‌است که کشاورز، موضوعی را می‌داند که انسان متمدن فراموشش کرده است! و آن این امر می‌باشد که منابع حیات سیّاره ما پایان‌ناپذیر نیستند.

لورنتس می‌افزاید؛ انسان متمدن طبیعت زنده گرداگرد و حافظ خود را کورکورانه از‌بین‌می‌برد و زندگی خود را ازنظر بوم‌شناسی در‌معرض نابودی قرارمی‌دهد. این انسان زمانی به اشتباهات خود پی‌می‌برد که عواقب وخیم آنها را به چشم خود ببیند.

با این مقدمه،  اگر یکی‌از راه‌حل‌های مقابله با بحران‌غذا و تأمین امنیت‌غذایی جمعیت جهان، استفاده‌از زیست‌فن‌آوری و تغییرات‌ژنتیکی برای افزایش تولید موادغذایی باشد، باید به تمامی جنبه‌های ایمنی و اخلاقی مربوط به این فن‌آوری توجهی همه‌جانبه شود و با ارائه دلایل علمی و مستند، نگرانی مصرف‌کنندگان محصولات تراریخته برطرف گردد.

محصولات تراریخته یکی‌از دست‌آوردهای مهم انسان درزمینه تولید موادخوراکی می‌باشد که با استفاده‌از زیست‌فن‌آوری سال‌های اخیر، جای خود را باز‌کرده‌اند. این محصولات (تراریخته) که پس‌از تغییر ساختار ژنتیکی گیاه به‌دست آمده‌اند، با تأییدها و انتقادها و مخالفت‌هایی روبرو شده‌اند که در جای دیگر به این جنبه‌ها پرداخته‌می‌شود. تراریخت معادل واژه Transgenic آورده شده‌است. در جریان تراریختی، با تزریق یک ژن یا ژن‌های موردنظر از موجودی به موجود زنده دیگر، ویژگی جدیدی در موجود اخیر ایجاد‌می‌شود که می‌تواند آن‌را به فرزندان خود منتقل‌نماید. با استفاده از‌این فن‌آوری، علاوه‌بر استفاده بیشتر‌از گیاهان و البته جانوران، می‌توان برای هدف‌های درمانی به انتقال ژن انسان به یک جانور نیز اقدام‌نمود. انتقال‌ژن خاصی از انسان برای هدف‌های دارویی و درمانی، مورد بررسی قرارگرفته و در مواردی با نتایج مثبتی همراه بوده است. مقاوم‌سازی برخی‌از گیاهان دربرابر آفت، بیماری، سرمازدگی و عوارضی که سبب کاهش محصول یا نابودی آن می‌شود، از‌جمله دست‌کاری‌های ژنتیکی می‌باشد که روش‌های جدید آن درسال‌های اخیر بررسی و پیگیری شده است. گمان‌می‌رود با تولید جانوران، گیاهان و یا باکتری‌های ترار یخته، می‌توان نگرانی ناشی‌از قحطی‌زدگی را کاهش‌داد و در درمان برخی‌از بیماری‌ها نیز موفق شد.

خوانندگان با خوک‌های تراریخته (Transgenic) یا دارای ژن‌پیوندی مفید برای انسان آشنایی دارند (تصویر۱) و با توضیحانی که پژوهشگران برای بزهای تراریخته تولیدکننده تارعنکبوت داده‌اند آگاه شده‌اند. پژوهشگران با این استدلال که تارهای‌ابریشمی عنکبوت استحکام و انعطاف‌پذیری کم‌نظیری دارند و می‌توان از این تارهای ابریشمی درانجام خدمات‌پزشکی و جراحی‌های ظریف استفاده‌کرد، به تراریزی آن پرداخته‌اند. از آنجا که برای تهیه مقدار زیادی تارابریشمی عنکبوت به‌تعداد بسیاری عنکبوت نیاز است و ازدحام و تپیدگی عنکبوت‌ها نیز باتوجه به اصول حفاظت از قلمرو خود مشکلاتی ایجاد‌می‌کند و نابودی آنها را رقم‌می‌زند، اگر ژن تولید تارعنکبوت وارد بدن بز شود، بز می‌تواند در شیر خود این نوع تار را به‌مقدار کافی تولید‌کند.

درمورد گیاهان تراریخته که در تغذیه انسان نقش مهمی دارند نیز باید اشاره‌کنم که با انتقال یک ژن موردنظر یا ژن‌هایی به‌یک گیاه دیگر، ویژگی یا ویژگی‌های جدیدی درگیاه دوم ایجاد‌می‌گردد که آن ویژگی در گیاهان هم‌خانواده آن گیاه وجود ندارد. بدیهی‌است که بدون عمل تراژن‌زایی نمی‌توان به ‌چنین موفقیتی نائل‌شد. چندسال‌پیش در ایران نیز با استفاده از‌این فرایند نوعی برنج تراریخته تولیدشد که در‌برابر کرم ساقه‌خوار برنج که یکی‌از خطرناک‌ترین آفت‌های برنج می‌باشد، مقاومت‌می‌کرد. باید توجه‌داشت‌که مبارزه مرسوم با کرم ساقه‌خوار برنج استفاده‌از سموم شیمیایی خطرناکی نظیر دیازینون و انواع سموم فسفره بوده است که خود می‌تواند با افزایش تجمعی در بدن سبب مسمومیت بشود. بدیهی‌است همانطورکه دربسیاری‌‌از کشورها نسبت‌به محصولات تراریخته واکنش نشان‌داده‌شد و این عمل با انتقاداتی روبرو گردید، در ایران نیز این واکنش‌ها درخورتوجه بود. باعنایت به این‌که در اقتصاد مبتنی‌بر بازار، به‌دست‌آوردن سود بیشتر‌از عرضه‌محصولات، هدف اصلی تولیدکننده می‌باشد، مشخص‌نبودن چهارچوب عملیات و نتایج آن، بحث‌هایی را پیش‌می‌آورد که مصرف‌کننده را در شک و ابهام می‌گذارد. با آنکه از محصولات تراریخته به‌دلیل مقاومت در‌برابر آفات و بیماری‌ها دفاع‌می‌شود و بسیاری ازاین محصولات با نیاز کمتر به آبیاری و کاهش ‌قیمت تمام‌شده و مقاومت و ماندگاری بیشتر می‌توانند نقش مهمی درتغذیه مردم داشته باشند، اما به‌دلیل روشن‌نبودن تمام نتایج این تولیدات در درازمدت، برخی‌از کشورها از این روش استفاده‌نمی‌کنند.

اما آنچه به پرسش آن دانشجوی عزیز برمی‌گردد و موضوع این مقاله به‌آن مربوط می‌شود، این‌امر می‌باشد‌که انسان تنها موجودی است که نمی‌تواند براساس غریزه و برابر با ساختمان‌بدنی خود تغذیه‌نماید و باید باتوجه به روش‌های علمی هدایت‌شود. انسان برخلاف جانوران که برحسب جنس، گونه و طبیعت‌بدن خود به‌شکل غریزی تغذیه می‌کنند، از اعمال غریزی و طبیعی فاصله‌گرفته و همه‌چیز خوارشده است (همه‌چیزخواران مانند خرس‌آناتومی ویژه خود را دارند) و در طرح‌ریزی رژیم‌غذایی او باید به باورها، محیط‌زیست، فرهنگ و آداب و رسوم و سنت‌ها، ذائقه، امکانات اقتصادی و عوامل دیگرتوجه داشت.

درست‌است که انسان برای تأمین مواد‌غذایی خود از تمام خوراکی‌ها استفاده‌می‌کند، اما اصل مهم این می‌باشد که با غذای مناسب می‌توان سلامتی‌بدن را تامین‌نمود. غذای مناسب باتقویت سیستم ایمنی، بدن را در برابر بسیاری از عوامل بیماریزا محافظت می‌کند. تغذیه درست و متعادل  سبب تندرستی و طول‌عمر می‌گردد  و حتی در ایجاد شادی و نشاط فرد نیز نقش دارد. رژیم‌های غذایی که سرشار از موادگیاهی تازه و ارگانیک باشد و تقریبا تمام مواد ضروری را به بدن برساند، می‌تواند با تامین مواد ترمیم‌کننده و ضداکسیدان و حفاظت‌کننده یاخته‌ها، به‌طور طبیعی رشدونمو  طبیعی را فراهم‌کرده و سلامت کلی‌بدن را  تضمین‌نماید. این مواد به تنظیم متابولیسم‌بدن و سلامتی یاخته‌ها و شادابی انسان کمکی واقعی می‌کنند. بنابراین می‌توان گفت: غذا باید ماده و انرژی لازم را تامین‌نماید و سبب‌رشد و نمو یاخته‌ها و ترمیم بافت‌ها  بشود و سلامتی جسم و روان انسان را فراهم‌کند.

اگرچه در مقاله‌ای که درمورد روش‌های انتقال‌ژن از موجودی به موجود دیگر ارائه خواهدشد، به جنبه‌های روان‌شناختی تغییر ذائقه انسان خواهم‌پرداخت، اما دراینجا به این نکته اشاره می‌شود که انسان به عنوان موجودی که همه چیزخوار است، حشره‌خواری نیز می‌کند. واژه Entomophagy برای عمل حشره‌خواری انسان کاربرد دارد. این واژه یونانی که از دوبخش Entomon)Insect) و Phagein)To eat) ترکیب‌شده‌است امکان استفاده انسان از لارو، شفیره حشرات و نیز خود حشره بالغ را مطرح می‌کند. البته حشره‌خواری انسان به فرهنگ و سلیقه و ذائقه وشیوه زندگی افراد بستگی دارد. درکشورهایی مانند آمریکای شمالی، مرکزی و جنوبی، آفریقا، آسیا، استرالیا و نیوزیلند، مردم از بیش‌از هزار نوع حشره تغذیه‌کرده‌اند. فائو(FAO) تعداد زیادی از گونه‌های حشره خوراکی را درفهرستی آورده و ادعا کرده که این گروه از موادغذایی باداشتن پتاسیم، کلسیم، منیزیم،روی، آهن و ویتامین، منبع با ارزشی برای تغذیه به‌حساب می‌آیند. فائو یا سازمان غذا و کشاورزی ملل‌متحد، از سازمان‌های بین‌المللی است که در زمینه توسعه کشاورزی فعالیت دارد. هدف این سازمان، بالابردن سطح زندگی و بهبود تغذیه مردم جهان، توزیع مناسب موادغذایی درمناطق مختلف دنیا و ایجاد امنیت‌غذایی می‌باشد. یکی‌از آمارها نشان‌می‌دهد که بشر درسال‌۲۰۰۵میلادی بیش‌از ۲میلیارد حشره‌خورده است. املت‌مورچه، موریانه، کرم‌ابریشم و انواع سوسک‌ها در سبد‌غذایی برخی‌از افراد قرار‌گرفته است‌. براساس گزارش این سازمان ‌که برای کمک به ریشه‌کنی گرسنگی، ناامنی غذایی و سوء‌تغذیه انسان فعالیت می‌کند، بسیاری‌از حشرات می‌توانند در سفره‌غذایی برخی‌از مردم قرارگیرند و در مبارزه با گرسنگی جهانی مؤثر باشند.

براساس برآورد سازمان غذا و کشاورزی ملل‌متحد، جمعیت جهان تاسال۲۰۵۰میلادی به‌حدود ۱۰‌میلیاردتَن می‌رسد. باتوجه به رشد جمعیت و محدودیت‌های تولید و حیف و میل سالیانه بیش‌از ۱میلیاردتن موادغذایی، افزایش تقاضا برای گوشت‌و‌ماهی نیز تا ‌سال۲۰۵۰ حدود ۶۰ تا۷۰ درصد افزایش‌می‌یابد. بنابراین برای پاسخگویی به‌چنین نیازهایی، باید اقداماتی اساسی انجام‌گیرد و با برنامه‌ریزی‌های مؤثر از بحران غذا پیشگیری‌شود.

همانطورکه اشاره‌شد و دکتر لورنتس نیز به آن پرداخته‌بود؛ افزایش انفجاری جمعیت‌انسانی، خشکسالی، قحطی و کمبود مواد خوراکی اهمیت تغذیه و خوراک انسان را جدی‌تر کرده و احتمال استفاده ازانواع حشرات (بادست‌کاری‌های ژنتیکی) را بیشتر نموده است. بررسی‌ها نشان می‌دهند که از هم‌اکنون کارخانه‌های زیادی آماده تهیه و تحویل محصول‌های‌غنی از لارو (کرمینه) حشرات هستند تا با تایید و تصویب این‌گونه مواد‌غذایی، بتوانند محصولات خود را به نقاط مختلف گیتی عرضه‌کنند. هم‌اکنون دربسیاری از نقاط دنیا حشرات را یک منبع خوب و مناسب غذایی می‌دانند و درمناطقی از آفریقا و نقاط دیگر؛ جیرجیرک، ملخ، زنبور، زنجره، کرم و لارو حشرات‌درختی، سوسک، موریانه و مورچه و لارو حشرات دیگر را منبعی ‌غنی‌از پروتئین می‌شناسند. در برخی‌از مناطق نیز گردشگران از روی کنجکاوی و تفنن به خوردن حشراتی مانند سوسک و عقرب می‌پردازند. البته ناگفته نماند که برای بسیاری از مردم جهان، حتی فکرکردن به خوردن حشرات نیز می‌تواند تهوع‌آور باشد.

(سرانجام، در پاسخ به آن دانشجوی شوخ‌طبع باید بگویم: من شخصاً ترجیح می‌دهم گیاه‌خواری کنم و گرسنگی بکشم تا اینکه صبحانه را با املت مورچه و ناهار را با خورشت جیرجیرک آغاز‌کنم).

زین خورش‌ها اندک‌اندک باز بر

                            کین غذای خر بود نه آنِ حر

تعداد بازدید : 1637

ثبت نظر

ارسال