شماره ۱۱۴۵

‌دیابت و افسردگی

دکتر حورا چیت‌ساز - پزشک سلامت‌روان

‌دیابت و افسردگی

سه شنبه 16 خرداد 1396
پزشکی امروز

دیابت یک بیماری مزمن است که پیشگیری‌از عوارض حاد و نیز کاهش خطر عوارض مزمن آن، نیازمند مراقبت، حمایت و آموزش خودمدیریتی پیوسته بیمار می‌باشد. فرآیندهای پاتوژنیک چندی در ایجاد دیابت دخالت دارند. طیف این علل از نابودی خودایمنی سلول‌های پانکراس‌که موجب کاهش انسولین می‌شود تا اختلالاتی‌که مقاومت نسبت‌به انسولین را در‌پی‌دارند، گسترده‌است. نشانه‌های هیپرگلیسمی می‌تواند شامل پرخوری، پرادراری، کاهش‌وزن، تشنگی و تاری‌دید باشد. ممکن‌است به‌دنبال هیپرگلیسمی‌مزمن، اختلال‌رشد و استعداد ابتلا به برخی‌از عفونت‌ها نیز دیده شود.

تغییرات گسترده در شیوه‌زندگی مردم و پدیده صنعتی‌شدن جامعه، موجب رشد چشم‌گیر شیوع دیابت نوع۲ گردیده‌است. تعداد بیماران  دیابتی جهان در‌سال‌۱۹۸۵ در‌حدود ۳۰میلیون تَن بوده و در‌سال۲۰۰۰ به بیش‌از ۱۴۰میلیون تَن رسید و پیش‌بینی می‌شود تا‌سال‌۲۰۳۰ میلادی از مرز نیم‌میلیارد تن بگذرد؛ تعداد بیماران دیابتی در‌سال۲۰۰۹ در‌ایران ۲/۴۳‌میلیون‌تَن بوده‌است. در آمریکا هزینه‌های این بیماران سالانه ۳/۷۸‌بیلیون‌دلار  تخمین‌زده شده‌است. ۱/۷۳‌بیلیون دلار از این هزینه‌ها مربوط به هزینه‌های غیرمستقیم بوده است. متوسط هزینه سرانه درمان ۱۰۲(±)ـ۸۴۲.۶ دلار بوده که قسمت اعظم هزینه‌های درمانی مربوط به عوارض بیماری بوده است. تعداد روزهای از‌دست‌رفته کاری نیز در بیماران دیابتی همراه با افسردگی بیشتر است.

با اقدامات پیشگیرانه و افزایش آگاهی‌عمومی، میزان افزایش تعداد بیماران در جوامع توسعه‌یافته کمتر‌از ۵۰درصد خواهد بود. در‌حالی‌که این مقدار در جوامع در‌حال‌توسعه، به بیش‌از ۷۰درصد افزایش خواهد یافت. عوامل مسبب این وضعیت بهبود امید به زندگی (افزایش سن متوسط جامعه) و زندگی صنعتی و شهرنشینی است که موجب تغییر در شیوه‌زندگی مردم می‌شود.

وقوع دوره‌های گذار اپیدمیولوژیکی، تغذیه‌ای و دموگرافیکی در قرن بیستم، ارتقای مؤلفه‌های زندگی سالم و بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی کشورها در دهه‌های گذشته از یک طرف باعث کاهش، کنترل، حذف و ریشه‌کنی بسیاری از عوامل عفونی مهلک‌شده و از‌طرف‌دیگر به‌دلیل تغییر شیوه‌زندگی و پیشرفت و صنعتی‌شدن، بیماری‌های مزمن و غیرواگیر به تهدیدی برای سلامتی تبدیل شده‌اند که روز‌به‌روز در‌حال‌افزایش هستند.

دیابت یکی‌از علل عمده بیماری‌زایی، مرگ‌و‌میر و افزایش هزینه‌های خدمات‌بهداشتی در‌سراسر جهان به‌شمار می‌رود و توجه به مشکلات و عوارض جسمانی دیابت نباید مانع توجه‌کردن و پرداختن به مشکلات روحی‌روانی دیابت گردد. در‌صورت بروز همزمان دیابت با اختلال افسردگی، بر وسعت و شدت عوارض آن افزوده خواهد‌شد، چرا‌که افسردگی یکی‌از شایع‌ترین اختلالات روانپزشکی در مبتلایان به دیابت است که بروز آن می‌تواند پیش‌آگهی بیماری را دستخوش تغییرات نامطلوب‌تری نماید. بروز افسردگی در اغلب بررسی‌ها در بیماران دیابتی، بیشتر‌از جمعیت عمومی گزارش شده‌است. احساس غم به‌مدت کوتاه، یک موضوع طبیعی است اما برخی‌از افراد به‌طور همیشگی احساس ناراحتی و غم می‌کنند و به‌نظر آنها زندگی ناامیدکننده می‌باشد. بنابراین تشخیص به‌موقع افسردگی از اهمیت خاصی برخوردار است.

افسردگی، سبک‌زندگی افراد را تحت‌تأثیر قرار‌داده و زمینه ابتلا به بیماری دیابت را فراهم‌می‌کند. به‌عنوان مثال فعالیت جسمی، رعایت برنامه‌غذایی مناسب، توجه به سلامت بدن و... در افراد افسرده کمتر مورد‌توجه قرار‌می‌گیرد که خود این موضوع احتمال ابتلا به دیابت را افزایش‌می‌دهد.

افسردگی موجب کاهش فعالیت روزانه مبتلایان شده و همچنین توان افراد برای مدیریت امور زندگی را کاهش‌می‌دهد. پس ممکن‌است مهار قند‌خون مورد‌غفلت واقع شود. فعالیت بدنی روزانه در‌حد مطلوب انجام نمی‌گردد، رژیم‌غذایی مناسب و با برنامه رعایت‌نمی‌شود و مراقبت‌های بهداشتی لازم انجام نمی‌گیرد. ممکن‌است مصرف داروها طبق برنامه و با دوز توصیه‌شده نباشد. برقراری ارتباط بین فردی و ارتباط اجتماعی بیمار محدود می‌شود و چنانچه حمایت‌اجتماعی درحد لازم نباشد، احتمال روی‌آوردن به دخانیات، مواد و الکل وجود دارد. عدم تحرک و یا کاهش فعالیت فیزیکی، چاقی (بخصوص چاقی مرکزی) و استعمال دخانیات، از عوامل مستعدکننده دیابت و افسردگی می‌باشند.

مراقبت از دیابت، برای بیمار تنش روانی زیادی ایجاد‌می‌کند که تنش‌روانی می‌تواند فرد را مستعد افسردگی نماید. با ظهور عوارض دیابت، فرد احساس درماندگی و ناکامی می‌کند. این احساسات منفی نیز خود می‌توانند بیمار را در معرض ابتلا به اختلالات تغذیه‌ای قرار دهند. افسردگی با تغییر در شیوه‌زندگی یک بیمار مبتلا به دیابت می‌تواند بر مدیریت بیماری  دیابت توسط خود بیمار تأثیر منفی بگذارد.

افزایش تحرک و فعالیت بدنی به‌صورت برنامه ورزشی روزانه و مفرح، رعایت الگوی تغذیه پیشنهادی توسط کارشناس تغذیه، رعایت الگوی صحیح خواب و استراحت، یادگیری مهارت‌های زندگی در جهت مدیریت استرس، مدیریت هیجان، برقراری ارتباط بین‌فردی و جلب حمایت اجتماعی (پرهیز از تنهایی و شرکت در برنامه‌های گروهی)، مهارت حل مسأله و...، دوری از دخانیات، موادمخدر و الکل، به کنترل قندخون و پیشگیری از عوارض دیابت کمک شایانی می‌نماید.

با‌توجه به‌شدت بیماری، روش‌های درمانی متفاوتی برای غلبه‌بر افسردگی وجود دارد. در‌این‌میان می‌توان به درمان‌های روان‌شناختی و درمان‌های دارویی اشاره‌کرد. در درمان‌های روانشناختی، از تکنیک‌ها و روش‌های مختلف رفتاری و شناختی استفاده‌می‌شود. گروه‌درمانی، درمان‌های معنوی و ورزش‌هایی مانند یوگا نیز از روش‌های کمک‌کننده دیگری هستند که برای درمان افسردگی مورد استفاده قرار‌می‌گیرند. درمان دارویی افسردگی نیز یکی‌از راه‌های متداول مقابله با افسردگی است که کارایی لازم را دارد. استفاده از دارو حتماً باید تحت‌نظر  پزشک انجام گردد و مصرف داروهای ضدافسردگی بدون تجویز پزشک به هیچ‌وجه توصیه‌نمی‌شود. درمان‌های دارویی و درمان‌های روان‌شناختی در اغلب موارد همراه با یکدیگر و به‌طور موازی انجام می‌شوند و این کار باعث اثربخش‌تر شدن درمان می‌شود. برای رسیدن به نتیجه مطلوب استفاده از گروه‌های دارویی SNRI,s وSSRI,s به‌عنوان قدم اول درمان دارویی، همراه با درمان‌های روان‌شناختی و اصلاح سبک زندگی پیشنهاد می‌شود. کنترل قندخون و پیشگیری از بروز عوارض حاد و مزمن، منجر به کاهش بار مالی هم برای بیمار هم برای سیستم بهداشت کشورها می‌گردد.
    

تعداد بازدید : 1837

ثبت نظر

ارسال