شماره ۱۲۲۰
پزشکی امروز
نورومارکتینگ(Neuromarketing) یا بازاریابیعصبی نوع جدیدی از بازاریابی است که با علوممدیریت، عصبشناسی، روانشناسی و شاید نیز به نوعی با هنر پیوند خوردهاست.
علم و کسبوکار، همواره، ارتباطیدیرینه و مبتنیبر دوستی و گاهی نیز انزجار بایکدیگر داشتهاند. همانطورکه میدانیم یک بازاریاب جهت تدوین راهکارهای بازاریابی خود به دانش کافی پیرامون بازار نیازمند است. بازاریابان اطلاعاتی را ازطریق تحقیقات بازار کسبمیکنند. تحقیقات در مفهوم عام، یک جریان اطلاعات روبهافزایش است که ازطریق آن میتوان پیرامون موضوعیکه بهطورکامل شناختهشده نیست، اطلاعات بهدستآورد. در بازاریابی سنتی ابزارهایکمّی، بیشتر مورداستفاده قرارمیگیرد، درصورتیکه دربازاریابی مدرن مبتنیبر نورومارکتینگ، با بررسی سیستم حسگری و عصبشناسی به دنیای درونی مخاطب نفوذمیکنیم و بهعبارتدیگر، تحقیقات بازاریابی پیرامون تحقیقنمودن درخصوص بازار شامل نیازهای مشتریان، رقبا، فرصتها و تغییرات بازار است.
ارکان این تحقیقات شامل استبر:
• کشف بازارها بهطورعام
• پایش بازارهای بالقوه
• پایش میزان فروش
• شناسایی بازارهای کوتاهمدت
• شناسایی مزیتهایرقابتی
• پایش محصولات رقبا
• پیشبینیهای بلندمدت درخصوص بازار
• بررسی قیمتمحصول
• بررسی قیمت محصولات رقبا
• آزمایش مقطعی محصول جدید
• بازرسی نامحسوس بازار محصولات
با دریافت پاسخی کوتاه ولی معنیدار به ارکان تحقیقات بازار و تفکری سیستماتیک با رویکرد مارکتینگ چابک به پرسشهای اساسی دیگری میرسیم که به شرحذیل میباشد:
نکته: ازآنجاییکه مخاطب این مقاله شامل مدیرانبازاریابی تا ردههایعملیاتی مانند سوپروایزرها و نماینگانعلمی میباشد، لذا پرسشها با رویه متناسب با مخاطبان مرتبط طراحی شدهاست.
• (چرا؟) خریدار (پزشک، مسئولفنی، مدیرپخش، مسئولفنی داروخانه...) به گوشفرادادن به سخنان مرتبط با معرفی محصولات همانند گذشته، از خودنشان علاقه نشاننمیدهد و تأثیر آنچنانی ندارد.
• (چرا؟) مدیران ارشد کم طاقتشدهاند
• (چرا؟) مقابلهنمودن پزشکان دربرابر اصرار به ادامة مسیر
• (چرا؟) بیتفاوتی مشتریان جدید
• (چرا ؟) هلدینگبودن و بزرگشدن مراکزپخش و توزیع که عادت به رویه سنتی دارند
• (چرا؟) عدم صحیح شناسایی و ردیابی و همچنین بازرسیهای نمایشی دستگاههای نظارتی
• (چرا؟) مدیرانارشد تحمل استراتژیک را ازدستدادهاند
• (چرا؟) نمایندۀ معرفی محصول بر نقاط قوتوضعف محصول واقفنیست
• (چرا؟) کاهش صداقت در معرفی محصولاتجدید
• (چرا؟) کاهش انگیزه مشتری درپی عدمصداقت سالهای گذشته گروههایبازاریابی
نتایج تحقیقات و یافتهها نیز حاکیازآن است که درحدود ۸۵ تا ۹۵ درصداز تصمیمات انسان در سطح ناخودآگاه او رخ میدهد. چگونه میتوان سطح ناخودآگاه مشتریان را کنترلنمود و این کنترل چگونه است؟ شاید نورومارکتینگ راهحل این موضوع باشد. تضاد ایجادشده با رویکرد مثبت سبب تغییرمیشود، با مثالی به مشخصشدن موضوع کمکمیکنیم؛ درگذشته بهعلت کمبود تنوعزیاد در بستنی، دونوع قیفیونونی در بازار عرضهمیگردید، اما درحالحاضر بالغبر۵۰ برند تولیدبستنی داریم. ولی مخاطب هرزمان که یکنوع ازاین بستنیها را میلمیکند، ناخودآگاه طعمبستنی دورانگذشته که در ذهنش ثبتشده بهخاطرشمیآید، پس این موضوع دلیلیبر نامناسببودن این بستنی نیست، دلیل اصلی یاد و حسخوب گذشته است. در بازار محصولات سلامتمحور، این موضوع بهراحتی قابلبررسی است. رکن اصلی در نورومارکتینگ وفاداری بوده و در سیستمسنتی نیز شعار برهمین وفاداری استوار است که درعمل این موضوع وجود ندارد.
در کسب و کارهای نوین از سیستم نورو میتوان بهرهمندیهای زیادی کسبنمود (مارکت آرایشی و بهداشتی، عطر، داروهایگیاهی، زعفران و خشکبار، مکملهایورزشی و دارویی)
رتبه اول از آن تبلیغاتی است که به یادآوری خاطراتگذشته میپردازند.
هدف اصلی نورومارکتینگ پوست اندازی و تغییر ظاهر (برای نمونه در داروهای قدیمی، بستهبندی آن) و آماده نمودن بسته جهت پیشروی در مسیر به سمت آینده است.
برچسب ها
ثبت نظر