از انگشتان سوخته کارگاه سهراه امینحضور تا اوج جراحی ترمیمی و میکروسکوپیک:
دوست، همکار و یار نازنینم دکتر سیدجمالسادات گوشه را ازدستدادیم.
زندگی پر فراز و نشیب این استاد فرزانه میتواند الگویی باشد برای پزشکان نسل جوان...
آنچه اشاره خواهمکرد فقط گوشهای است از این زندگی سراسر فداکاری و خدمت، وگرنه برای شرح کامل زندگی این رادمرد بیهمتا، باید کتابها نوشت...
آغاز آشنایی ما مربوط میشود بهسال۱۳۲۹ که وارد دانشکدهی پزشکی تهران شدیم... در دوران دانشجویی از قهرمانان ورزشی کلاس ما محسوب میشد. گاهی با انگشتانسوخته در سرکلاس و یا در بخشها حاضرمیشد و به دوستان نزدیکترش گفته بود که برای کسب درآمد، شبها در کارگاهی در سهراه امینحضور در امر تهیه وسایل آزمایشگاهی و آمپولها... کار میکرد و این آثار سوختگی ناشی از آن است.
درسال۱۳۳۵ دوران پزشکی را به اتمام رساندیم و او دوران تخصصی جراحیعمومی را در بخش جراحی آقای دکتر جهانگیروثوقی در بیمارستان امامخمینی (پهلوی آن روز) گذراند و همزمان در بیمارستان سازمانبرنامه و بیمارستان خصوصی ویلای آقای جهانگیروثوقی، عصرها و شبها کشیک میداد.
پساز اخذ تخصص جراحی درسال۱۳۳۸ عازم شهر سنندج شد و بهعنوان شاید تنها جراح آن زمان منطقهی کردستان، مشغول بهکار گردید و بهزودی شهرتی فراگیر در آن استان و استانهای همجوار کسب نمود و به عنوان جراح عمومی تمامی کارهای جراحی در رشتههای مختلف را انجام میداد و از زبان بیمارانیکه گاهگاهی برای ادامهی درمان به تهران میفرستاد، مکرر شنیدم که در موارد اضطراری بارهاوبارها خون خودش را میگرفت و به بیماران تزریق میکرد...
پساز چندسال که به تهران بازگشت، در بخشخصوصی در بیمارستان مدائن و در بخش دولتی در بیمارستان سوانحسوختگی آن روز (شهید مطهری امروز)، به همکاری با استاد دکتر سیروس اصانلو مشغولشد و همین نزدیکی بود که او را بهسوی جراحی ترمیمی کشاند و با متخصصان جراحی دست و ترمیمی نظیر دکتر تسیه، که به دعوت دکتر اصانلو به تهران میآمدند آشنا شد و به این فوقتخصص گرایش پیدا کرد و ضمن چند سفر به فرانسه و شرکت در کنگرههای مختلف، بهتدریج در رشتهی جراحی ترمیمی پیشرفت کرد و اعمال فراوانی که در دوران جنگ ایران و عراق انجامداد، بهمرور او را به اوج جراحیدست و ترمیم میکروسکوپیک اعصاب محیطی و ... رساند و شهرت بینالمللی یافت و همان باعث شد که ازطرف دولت فرانسه به نشان لژیوندونور مفتخرگردد.
ریاست بیمارستان شهید مطهری، عضویت در هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی، فعالیتهای زیاد در بیمارستانهای شهدای تجریش، مسیحدانشوری و پانزدهخرداد از فعالیتهای شبانهروزی او بود.
دراین زمینه شاگردان بسیاری را آموزش و تحویل جامعهیپزشکی و جراحی ترمیمی ایران داد.
یکی از صدها اقدام پسندیدهی او، بنای چند مدرسه در استان کردستان و تهران بوده است.
بعداز دوران بازنشستگی، بیشتر وقتش در کلینیک شیخبهائی صرف درمان بیماران ترمیمی میشد و تا آخرین روز حیات بهکار ادامه داد و آن روز درحین معاینهی بیمار بود که خیلی سریع و آرام این دنیای فانی را ترککرد و به دیدار معبود شتافت.
ثبت نظر