معیارهای ششگانه:
این بیماری، معمولاً درصورتی وجود دارد که شخص دارای 4مورد از 6 معیار باشد ولی ممکناست پزشک حتی درصورت وجود فقط 2یا3معیار بهوجود سندرم چرگ ـ اشتراوس یقین کند. این معیارها عبارتنداز:
• آسم. دربسیاری از افرادی که سندرم چرگ ـ اشتراوس تشخیص داده میشود آسم مزمن و غالباً شدید وجود دارد.
• بالاتر از حد طبیعی بودن گویچههای سفید ائوزینوفیل (ائوزینوفیلی). بهطور طبیعی تعداد ائوزینوفیلها 1تا3درصد گویچههای سفید است.
مقداربیش از 10درصد بهطور غیرطبیعی بالا است و شاخص قوی سندرم چرگ ـ اشتراوس است.
• صدمه به یک یا چند گروه عصبی (منونوروپاتی یا پلینوروپاتی). بسیاری از افراد دچار سندرم چرگـ اشتراوس به نوعی صدمهی عصبی موسوم به نوروپاتی محیطی مبتلا هستند که سبب کرختی یـا درد دستها و پاها میشود.
• لکهها یا ضایعات مهاجر در رادیوگرافی (ارتشاح ریه). این ضایعات بهطور مشخص ازیک محل به محل دیگر حرکتکرده یا در آمدوشد میباشند. این ضایعات در رادیوگرافی قفسهیسینه شبیه ضایعات ذاتالریهاند.
• مشکلات سینوس. سابقهی سینوزیت حاد یا مزمن دربیماران مبتلا به سندرم چرگ ـ اشتراوس شایع است.
• وجود گویچههای سفید بیروناز رگهای خونی (ائوزینوفیلی خارج رگی). پزشک ممکناست بیوپسی پوست دستور دهد یا یک پلیپ بینی را بردارد. تا دربیمار دچار سندرم چرگ ـ اشتراوس وجود ائوزینوفیل در رگ خونی را به اثبات رساند.
برای کمک به تعیین و اثبات این معیارها، احتمالاً چند مورد آزمونزیر درخواست میشود، ازجمله:
• آزمایشهای خون: وقتی دستگاه ایمنی به یاختههای خودی حمله میکند، مثل حالتی که درسندرم چرگـ اشتراوس اتفاق میافتد، پروتئینهایی به نام اتوآنتیبادی ساخته میشوند. با آزمایش خون میتوان بعضی اتوآنتیبادیهای موجود درخون را شناخت که حدس تشخیص سندرم چرگ ـ اشتراوس را فراهم میآورند ولی تأیید آن نیستند. با آزمایش خون میتوان میزان ائوزینوفیلها را نیز اندازهگیری کرد. ولی افزایش تعداد این یاختهها ممکن است به علت بیماریهای دیگر ازجمله آسم ایجاد شده باشد.
• آزمونهای تصویرسازی. در رادیوگرافی، اسکن توموگرافی کامپیوتری(CT)و تصویرسازی تشدید مغناطیسی (MRI) بهدنبال ناهنــــجاریهای ریــه و سینوسها میگردند.
• بیوپسی بافت گرفتار. اگر با انجام سایر آزمونها حدس وجود سندرم چرگـ اشتراوس زده شد، نمونهی کوچکی از بافت را برای بررسی زیر میکروسکوپ برمیدارند (بیوپسی). پزشک ممکناست از ریه یا عضو دیگری مثل پوست یا ماهیچه نمونهبرداری کند تا وجود التهاب رگ (واسکولیت) را تأیید یا رد نماید. بیوپسی معمولاً فقط در محلی انجام میشود که درنتایج آزمونهای دیگر تاحدی غیرطبیعی بوده است.
راه علاجی برای سندرم چرگ ـ اشتراوس وجود ندارد ولی استفاده از بعضی داروها حتی درصورت وجود نشانههای وخیم، سبب بهبودی موقت خواهد شد. وقتی سندرم چرگـ اشتراوس زود تشخیصن دادهشده و درمان شود خطر بروز عوارض کاهش یافته و پیامدخوبی خواهد داشت.
داروهایی که برای درمان سندرم چرگ ـ اشتراوس بهکار میروند عبارتنداز:
•کورتیــکوستروئیــدها. پردنیزون، رایجترین دارویی است که برای سندرم چرگـ اشتراوس تجویز میشود. پزشک ممکناست برای تحتکنترل درآوردن هرچه زودتر نشانهها از مقدار خوراک بالای کورتیکوستروئیدها استفاده کند یا میزان خوراک مصرفی را بیشتر نماید. اما از آنجا که ممکناست بالابودن مقدار خوراک کورتیکوستروئید سبب بروز عوارض جانبی وخیم گردد، مثل ازدستدادن استخوان، بالارفتن قندخون، افزایش وزن، کاتاراکت و دشواری درمان عفونت، ممکناست پزشک بهتدریج از میزان خوراک این دارو بکاهد تا بتوان با مصرف حداقل دارو، بیماری را تحتکنترل درآورد. اما، حتی مصرف این دارو بهمقدار کم و مدتطولانی سبب بروز عوارض جانبی خواهد شد.
• سایر داروهای فرونشاننده ایمنی. درافرادی که نشانههای خفیف دارند، تنها استفاده از یک کورتیکوستروئیدکافی است. اما ممکناست دیگران به سایر داروهای ایمونوسوپرسیو مانند سیکلوفسفامید cyclophosphamide، آزاتیوپرینazathioprine یا متوترکساتmethotrexate برای کاهش بیشتر واکنش ایمنی بدن نیاز داشته باشند. از آنجا که این دارو سبب اختلال و فرسایش توان بدن در مقابله با عفونت شده و ممکناست به بروز عوارضجانبی دیگر بیانجامد، بیماری باید درتمام طول مدت مصرف این داروها زیر نظر باشد.
• ایمون گلبولین. این دارو که بهصورت انفوزیون ماهانه تجویز میشود، معمولاً برای افرادی مورد استفاده است که نسبتبه روشهای درمانی دیگر عکسالعمل نشان ندادهاند. شایعترین عوارض جانبی این دارو نشانههای شبیه فلو است که معمولاً یک روز یا بیشتر به طول میانجامد. اما استفاده از ایمون گلبولین دارای دو مشکل اساسی است: اول آنکه بسیار گران است و دوم آنکه در همــهی بـــیماران مؤثر نیست.
• داروهای زیستشناختی. تجویز داروهایی مانند ریتوکسیماب rituximab که سبب اختلال درعکسالعمل دستگاه ایمنی میشوند سبب بهبود نشانهها شده و از تعداد ائوزینوفیلها میکاهند. اما این داروها فقط درکارآزماییهای کوچک مورد آزمایش قرارگرفتهاند وایمنی درازمدت و تأثیرشان مشخص نیست. استفاده از این داروها برای آن عدهیی پیشنهاد میشود که نسبت به روشهای درمانی دیگر عکسالعمل نکردهاند.
به علت ارتباط محتملمیان مونتلوکاستmontelukast وسندرم چرگ ـ اشتراوس، ممکناست پزشک دستور قطع مصرف این دارو را صادر نماید تا مشخصشود آیا شناسهها و نشانهها بهبود مییابند.
باوجودیکه درمان دارویی ممکن است سبب رفع نشانههای سندرم چرگ ـ اشتراوس شده و به بهبودی موقت بیماری بیانجامد، اما موارد عود نیز شایع است.
درمان درازمدت با پردنیزون ممکناست سبب ایجاد تعدادی عوارضجانبی شود ولی میتوان با انجام اقداماتی این عوارض را به حداقل رساند:
• حفظ استخوانها. درصورت مصرف کورتیزون، مصرف مقدار کافی کلسیم و ویتامینD برای پیشگیری از ریزش استخوان و شکستگیهای احتمالی یا اهمیت است. باید از پزشک در مورد مقدار مصرف ویتامینD و کلسیم مورد نیاز درجیرهیغذایی نیز سوال شود و درمورد نیاز یا عدم نیاز به مصرف مکمل بحث گردد.
• نرمش. انجام نرمش به بیمار کمک میکند تا وزن طبیعی خود را حفظ کند زیرا انجام نرمش برای بیماری که از داروهای کورتیکوستروئیدی استفاده مینماید و وزنش اضافه میشود بسیار با اهمیت است. تمرین قدرت و نرمشهای تحمل وزن مانند راهرفتن و جاگینگ نیز به بهبود سلامت استخوان کمک میکند.
• ترک سیگار. یکیاز قابلتوجهترین کارهایی که میتوان برای سلامت کلی بدن انجام داد ترکسیگار است. استعمال دخانیات بهخودیخود سبب بروز مشکلات سلامت میگردد. همچنین، مشکلات موجود را بدتر میکند و ممکناست سبب افزایش عوارض جانبی داروهای مصرفی گردد.
• استفاده از جیره سالم. مصرف استروئیدها، بر میزان قند خون افزوده و درنهایت دیابت نوع 2 را شدت میدهند. تأکید بر مصرف خوراکیهایی که سبب تثبیت قند خون میشوند مانند میوه، سبزی و غــلات کامل سودمند است.
• حفظ دیدار با پزشک. ضمن درمان سندرم چرگ ـ اشتراوس، پزشک از نزدیک عوارض جانبی را پایش خواهد کرد. این امر احتمالاً شامل انجام منظم اسکن استخوان، معاینهیچشم و فشارخون و میزان کلسترل است. افزون براین، پزشک بهدنبال آن دسته از شناسههای سندرم چرگ ـ اشتراوس خواهد بودکه اندامهای تازه را مبتلاکرده است (عود). باید این قرار ملاقاتها قطع نشود. درصورتیکه این قرارها در موقع مقرر انجام گردد، امکان دارد بسیاری از عوارض جانبی ناشی از مــصرف اســتروئیـــد از بین برود.
سندرم چرگـ اشتراوس یک بیماری وخیم است. حتی وقتی این بیماری بهطور موقت بهبود مییابد، باز هم باید نگران احتمال رجعت یا صدمهی وارد شده به قلب، ریهها و اعصاب در درازمدت بود. دراین قسمت برای مقابله با این بیماری، پیشنهادهایی ذکر شده است:
• یادگیری و بهدستآوردن اطلاعات. هرچه بیشتر درمورد سندرم چرگ ـ اشتراوس، اطلاعات بهدستآورده شود، بهتر میتوان با عوارض یا رجعت آن مقابله کرد. بهغیراز گفتگو با پزشک ممکناست لازم باشد بیمار به مشاور یا مددکار اجتماعی طبی مراجعه نماید. ممکناست گفتگو با سایر بیماران مبتلا به این سنــــدرم نیز سودمند باشد.
• حفظ سیستم حمایتی. باوجودیکه ارتباط با خانواده و دوستان ممکناست بهشدت سودمند باشد ولی گاه بیمار متوجه میشود که درک و توصیه افراد دیگر مبتلا به سندرم چرگ ـ اشتراوس سودمندتر است. پزشک یا مددکار اجتماعی میتواند بیمار را با یک گروه حمایتی درارتباط قراردهد. بیمار نیز میتواند ازطریق جامعهی مربوط به این سندرم، گــروه حــمایتی آن لایــن تشکیل دهد.
ثبت نظر