تغییرات در باکتریهایروده درنتیجهی اضطراب دوران کودکی و نوجوانی، میتواند عاملی درایجاد اضطراب و افسردگی در بزرگسالی باشد.
استرس در سالهای نخست زندگی ممکناست آغازگر تغییراتی در باکتریهایروده شود که به ایجاد اضطراب و افسردگی در بزرگسالی منجر میگردد.
بهطور فزایندهای محققان درحال بررسی چگونگی تأثیر باکتریهای روده بر سلامت بدن می باشند و متعقدند که باکتریهای روده میتواند وزن بدن و پیدایش پارکینسون را تحتتأثیر قراردهد، تأثیر باکتریها بر رفتار انسان نیز از مدتها قبل شناخته شده بود.
برای دستیافتن به نتایج مورد نظر، محققان آزمایش خود را روی موشهای آزمایشگاهی انجامدادند.آنها از دوگروه موش استفادهکردند: گروهی باکتریهای رودهینرمال داشت (موشهای سالم)، درحالیکه گروه دیگر فاقد باکتریهایروده بودند(Germ-Free).
بعضیاز موشها در هردوگروه درمعرض استرس اوایل عمر قرارگرفتند که این امر بهوسیلهی جدایی از مادرشان بهمدت سهساعت در روز و در سن ۳ تا ۲۱ روزگی ایجادشده بود. در موشها با باکتریهایرودهی نرمال که در معرض استرس قرارگرفتند، سطح غیرعادی از هورمون استرس (کورتیکوسترون) تولیدشده و رفتارهایی شبیه اضطراب و افسردگی را بروز دادند. علاوهبراین، این موشها عملکرد رودهای معیوبی را نیز از خود نشاندادند.درحالیکه موشهای بدون باکتریهایروده، تحت استرس، افزایش کورتیکوسترون و عملکرد معیوب رودهای را تجربه کردند اما رفتارهایی شبیه اضطراب و افسردگی درآنها ایجادنشد.
سپس محققان موشهای بدون میکروب تحت استرس را با باکتریهای رودهای موشهای دارای باکتری رودهای نرمال آلودهکردند. آنها دریافتند که این کار باعث بروز رفتارهای اضطراب و افسردگی دراین موشها میشود، اما وقتیکه آنها باکتریروده را از موش تحت استرس به موش بدوناسترس فاقد میکروب منتقلکردند، چنین اتفاقی روی نداد.
این نتیجه نشانمیدهد که در این مدل، هردو عامل میزبان و میکروب برای ایجاد رفتارهایی شبیه اضطراب و افسردگی مورد نیاز است. استرس نوزاد منجر به افزایش واکنش استرسی و عملکرد بد روده میشود که سبب تغییر فلور میکروبی شده و سرانجام موجب تأثیر روی عملکرد مغز میگردد.
با بررسی مکانیزم پیچیدهی برهمکنش (Interaction) و پویایی (Dynamic) موجود بین میکروبهای روده و میزبان، یافتهها نشانمیدهد که با تغییرات نسبتاً کوچک در مشخصات میکروبیروده یا فعالیت متابولیک متفاوت میکروبها، آنهایی که توسط استرس به نوزاد القا شود، میتواند اثرات عمیقی بر رفتار میزبان در بزرگسالی داشته باشد.
محققان درحال تطبیقدادن نتایج مشاهدات خود دراین ارزیابی بر بیماران با اختلالات روانپزشکی اولیه نظیر اضطراب و افسردگی میباشند.
ثبت نظر