بیماری ۲۴ساله برای «چکآپ» نزد پزشک میرود. در گزارش آزمایشخون او، «هلیکوباکتر» (IGG) بیشاز ۱۰۰واحد گزارشمیشود. درمان آغازمیشود: کلینیدیومسی، رانیتیدین و آمپیسیلین. بیمار که از درد کم گاهبهگاه شکم گلهمند بود پساز ۲هفته هنوز ناراحتی، آزمایشخون بهطور مجدد انجاممیشود و گزارش هلیکوباکترپایلوری Unit 100< میباشد. اینبار نبرد سختتر با کلاریترومایسین ۵۰۰mg ۲کپسول روزانه، مترونیدازول ۵۰۰mg تزریق وریدی هر ۳روز یکبار و امپرازول شروع میشود. بیمار که درد چندانی نداشته اینک از شکمدرد، برگردان و بیحالی در رنج و عذاب بهسر میبرد.
آیا این همکار میداند چهمیکند؟ آیا با «هلیکوباکتر IgG» آنتیبادی بدون بررسی «IgA» آنتیبادی و بهویژه آندوسکوپی درمانی که باید در برخی از بیماران درست انجام شود و چهبسا که واکنش بد و رنجآور بهدنبال دارد، دارو را باید آغازکرد یا خیر؟ باید آشنایی با این ارگانیسم و روش نابودکردن آنرا دانست و سپس درمان را آغازکرد.
این میکرو ارگانیسم درسال ۱۹۸۴ با کوشش و پشتکار «دکتر مارشال» پیدا کشفشد. مارشال میکربیولوژیست و دکتر وارن پاتولوژیست که روی «گاسریت» پژوهش میکردند. به یکدیگر نزدیک شدند و مارشال باورداشت که این ارگانیسم زیر مخاطمعده میتواند «عامل» گرفتاری باشد و با کشتدادن آن بیشتر به گمان خود نزدیک شد. بسیاری در استرالیا با کوچک یا دروغ شمردن آن، با اینباور که در کنار اسید سوزاننده و نابودکننده معده هیچ ارگانیسمی نیست که بتواند زنده بماند و بتواند بیماریزا باشد، از کنار این نظریه با ترشرویی و ناباوری میگذشتند. درسال۱۹۸۵ مارشال پساز انجام آندوسکپی یک لیوان از کشت «این میکروارگانیسم» را سرکشید و پیشبینی میکرد که ۱سال دیگر نشانههای ویرانگری آن نمودار شوند. اما ۳روز بعد شکمدرد و تهوع آغازشد. آندوسکوپی انجام شد که گاستریت گستردهای را نشانداد.
نشانههای بالینی ادامه داشت تا در آندوسکوپی دوم «زخم دوازدهه» نمودارشد. او درمان با آنتیبیوتیک را آغاز میکند و بهبودمییابد و مقالههایش در روزنامه و ماهنامهها چاپمیشود تا اینکه جایزه بسیار ارزشمند «نوبل» درسال2005 نصیب او و «وارن» میشود. با ارزشتر اینکه سالیانه میلیونها بیمار که درگذشته تحت «عملجراحی» زخم معده و دوازدهه قرارمیگرفتند که با آسیبها، مرگومیرها، و هزینه گزاف همراه بود، امروز با درمان درست و با رهایی یافتن از چنگال هلیکوباکتر و آسیبهای آن آسودگی مییابند.
هلیکوباکتر چهمیکند؟
میدانیم که اسیدمعده نگهبان بسیارخوبی دربرابر بیماریها است و کمتر «ارگانیسمی» در معده نابود نمیشود. اما این باسیل مارپیچی با کمک آنزیم هیدروژناز و با تجزیه مولکول هیدروژن تولید انرژی میکند و با داشتن پمپ پروتون توان اینرا دارد که هر «یون» مثبتی که به درونش راهیابد، از درون به بیرون براند. با بودن فراوانی یون مثبت اسیدمعده بیگمان اگر به درون باکتری راه یابد نابودش میکند اما این مکانیسم بازدارنده و رهاییبخش است و با فراورده فراوان اورهآز سلولها را ویرانمیکند و بهتر به آن میچسبد و گاستریت، زخم و گاه سرطانمعده و لمفوم معده را پدیدمیآورد.
این ارگانیسم از راه آب و خوراک آلوده یا ترشحات بزاق و معدهآلوده به هلیکوباکتر به دیگران راه مییابد.
گرچه درحدود ۸۰درصداز مردم دربردارنده این باکتری میباشند اما همگی دچار بیماری نمیشوند. ازینرو باید دانست که تنها داشتن «هلیکوباکتر» داشتن بیماری نیست و تاکنون پژوهشگران دلیل و برهان آن را درنیافتهاند. پس ما نباید با دردستداشتن آزمایش هلیکوباکتر بالا و بدون نشانه بیماری یا آندوسکوپی، درمان گندزدایی انجامدهیم و با درمان نادرست که گاه بازتابهای ناگواری دارد بیمار را رنجورگردانیم.
H.Pylorie IgG not IgA antibody:
چهبسیار بیمارانیکه سالها بررسی برای گرفتاری گوارشی؛ تصویربرداری، آزمایشها، دارودرمانیهای گوناگون با تشخیص گاستریت و زخم، دارو و دستور دریافتمیکنند اما بهراستی دچار سنگ کیسهصفرا، روده تحریکپذیر یا بیماری آماسی روده مانند کرون یا روانپریشی میباشند.
درسال۱۳۶۰جوانی را با تشخیص زخم دوازدهه و درد سهمگین تحت عمل«سوپرسلکتیو واگرتومی» قراردادم. بیمار تا ۶ماه بدون دارو در آسایش بود اما پساز آن با دردشکم بازآمد و در نخستین دوره درمان و بررسی که بیهوده بود او را نزد روانپزشک فرستادم، رفتهرفته بهبود یافت و اینک پساز ۳۴سال بدون دارو آسوده است.
• خانمی ۴۲ساله که از ۵روز پیش دچار شکمدرد شده بود و در بیمارستان یا درمانگاه بررسی و با تشخیص آپاندیسیت بستریشده بود، با سونوگرافی و آزمایش در دست پیش من آمد و گلبولسفید ۱۱۰۰۰، نوتروفیل ۷۹درصد و درسونوگرافی وی قطر آپاندیس با جدار کلفت و آماس بیشاز ۱سانتیمتر (آپاندیسیت) گزارششده بود، اما در بررسی بالینی جز دردی گنگ بدون «ریباند» بالاتر از ماکبورنی نداشت. چون از دیدگاه من آپاندیسیت نبود، رایزنی متخصص گوارششد. در آندوسکپی ازوفاژیت وگاستریت گزارششد و روز بعد با دریافت آنتیبیوتیک پارانترال آسوده بود و بهخانه رفت. ۵روز بعد آمد و بررسیشد و گله و شکایتی نداشت. ۱۰روز بعد دچار درد سهمگینی با استفراغ میشود که در بیمارستان بستری و ناچار با شکاف «پارارکتوس راست» عملمیشود؛ آپاندیس فیلیفرم و تشخیص بستهشدن کامل دریچه ایلئوسکال همراه با آسیت و چسبندگی و تنگی پایین ایلئوم که تشخیص «بیماری کرون» بود.
خانمی۴۰ساله با دردست داشتن دهها عکس و آزمایش پیش من آمد. نخستین شکایت وی سردرد و سرگیجه بود. به او گفتم بهتراست به نزد جناب دکتر جمشید لطفی بروید زیرا درمان شما کار من نیست. گفت: پروانه دهید، من از شکم درد که گاه سهمگین است در رنجم. پساز بررسی عکسها و آزمایشهای بیشمار و در بررسی بالینی نیز چیزی دستگیرم نشد. به او گفتم از زندگی خوبی برخورداری اما زیادهخواهی. اورا سرزنشکردم و به او پند درجهت خود و خداشناسیدادم. اما دارو نه! چون سونوگرافی نداشت نوشتم و گفتم این نیز درست خواهد بود. با پاسخ سونو که آمد بدون دارو بهبود یافته بود و براین شد از آنچه دارد بهره بهینه ببرد نه اینکه ویران کند. اینک پساز ۱۵سال با پرورش فرزندان المپیادی، نقاشی روی چرم، باغبانی و رسیدگی به کارهای جمشید خوبش (شوهرش) شاد و تندرست است.
پس ما در پهنه بیماریهای گوارشی و با دردست داشتن یک آزمایش، بهویژه درمورد (نوشتن نسخه و تجویز دارو) هلیکوباکترپایلوری نباید دست به خامه شویم.
درمان:
درمان بیماریهای گوارشی بستگی بسیار به بهرهگیری از دستورات بهجا و دانشی ما توسط بیماردارد. برای ازبینبردن هلیکوباکترپایلوری در بررسیها وگزارشها ۴دارو شامل آموکسیسیلین، مترونیدازول، بیسموت،کلاریترومایسین بههمراه ترکیبات اُمپرازول به چشم میخورد که هر پزشکی با دورههای سه دارویی یا چهار دارویی ۷ و۱۰ یا 14روز، آنرا درمانمینماید. بهرهگیری از این داروها معمولاً همراه با پیامدهای ناخوشایند است که دلیلیبر کنار گذاشتن دارو توسط بیمارمیشود که یا نارسابودن دارویا کنارگذاشتن دارو توسط بیمار، موجب پدیدآمدن «مقاومت باسیل» دربرابر داروها میگردد. برخی پزشکی سنتی را با عسل و دارچین پیشکشیدهاند که بهتراست ما به درمان با آنتیبیوتیک بپردازیم و از حجامت، زالو و عسل و دارچین بپرهیزیم.
من برای این بیماران ۴دارو بهمدت ۱۴روز شاملبر آموکسیسیلین ۱۰۰۰میلیگرم ۱۲ساعته (پیشاز خوراک) مترونیدازول250 میلیگرم ۸ساعته، بیسموت سابسیترات۱۲۰ میلیگرمی یک قرص پیشاز هرخوراک همراه امپرازول بامداد و شام پیشاز خوراک برای ۱۴روز تجویز میکنم. پساز آن رانیتیدین یک قرص تنها بامداد و شام بهمدت ۱۴روز و پساز ۱۶روز تست «UBT» انجام شود که در کمتراز ۳۰درصد بیماران تست مثبت است و دراینصورت تتراسیکلین جانشین آموکسیسیلین و کلاریتروماسین جانشین مترونیدازول خواهدشد.
بااین روش ۹۸درصد پیروزی در ریشهکنکردن هلیکوباکتر و آسایش بیمارداشتهام. آزمایش خون (سرولوژی) برای اطمینان از درمان هیچگونه جایگاهی ندارد.
این بیماران را نباید رهاکرد زیرا بسیاری «ریفلاکس» یا «روده تحریکپذیر» دارند که باید درمان دارویی و رژیم ویژه آنها را اتخاذکنند.
ثبت نظر