سرگذشت غم‌انگیز «فائزه» در جازموریان

سرگذشت غم‌انگیز «فائزه» در جازموریان

دوان‌دوان، تن نحیفش را به چاه آب رساند؛ کمی خم شد تا سطل را پرآب کند، موهای مشکی و بلندش دور تا دور پره‌های موتور آب پیچید و به پوست سرش هم رحم نکرد. درد با جانش آمیخته شد و دیگر چیزی از آن شب تلخ به یاد نمی‌آورد.

دوشنبه 11 آذر 1398 ساعت 17:46

به گزارش هفته نامه پزشکی امروز به نقل از ایسنا 

 

از کپر تا چاه آب راه زیادی بود اما «فائزه» باید این مسیر را طی می‌کرد. چاه آب و موتوری که در امتدادش قرار داشت، تنها دارایی با ارزش کپرنشینان اهالی «چارچاهی» بود. دارایی با ارزشی که همیشه با مردمانش بی‌رحم بود. موهای فائزه را بلعید؛ پوست سرش را کند و قبل از آن هم به گفته ساکنان منطقه، آلت تناسلی مردان را قطع کرده بود.

شما فقط دو پاراگراف از قصه تلخ دخترک ۱۰ ساله‌ای را خواندید که به تازگی پوست سرش ترمیم شده و توانسته بعد از ۴۰ شب سرش را روی بالش بگذارد و بدون درد بخوابد. «فائزه» می‌توانست الان در کلاس درس نشسته باشد، بخندد و با موهای بلند و زیبایش به جهان فخر بفروشد؛ اگر خانه داشت و اگر خانه‌شان آب داشت. اما درست الان که شما دارید این گزارش را می‌خوانید، فائزه در کپرش نشسته و به آینده‌اش فکر می‌کند.

«زهکلوت» مرکز بخش جازموریان است که در فاصله ۷۰ کیلومتری رودبارجنوب در مسیر رودبار به ایرانشهر قرار دارد. در این منطقه روستای محرومی به نام «چارچاهی» وجود دارد که ساکنانش بسیار محرومند و بسیاری از آنها کپرنشین هستند.

اینها را خانم «آرزو تاران» تعریف می‌کند؛ معلم نیکوکاری که در «شرف‌آباد» کار می‌کند: «وقتی آن اتفاق تلخ برای فائزه می‌افتد، سریعا با اورژانس تماس می‌گیرند و آمبولانس با مبلغ ۵۶۰ هزار تومان فائزه را به بیمارستان «شفا» در کرمان می‌رساند و حتما می‌دانید که این مبلغ برای اهالی آن منطقه چقدر زیاد است. پزشک سر فائزه را جراحی می‌کند اما از آنجا که این دختر از تغذیه مناسب و بهداشت عمومی برخوردار نبود با وجود زحمات مرکز بهداشت، بهبودی حاصل نشد و سرش گوشت اضافه آورد و عفونت کرد.»

او ادامه می‌دهد: «وقتی از طریق فضای مجازی در جریان اتفاقی که برای فائزه افتاد، قرار گرفتم با مادرش تماس گرفتم و خواستم او را پیش من به کرمان بیاورند که متاسفانه مادرش حتی نمی‌توانست کرایه ماشین را پرداخت کند. فورا به آنها پول رساندیم تا فائزه به کرمان بیاید. آقای دکتر یوسفی که از مفاخر پزشکی کرمان محسوب می‌شود، فائزه را کاملا رایگان ویزیت و او را بستری کرد. فائزه به علت تغذیه نامناسب بسیار ضعیف و کم‌خون بود و پزشک ابتدا ۸ واحد خون به او تزریق کرد تا بتواند عمل جراحی را آغاز کند.»

«فائزه» پس از این جراحی روحیه بهتری پیدا می‌کند: «برای فائزه لباس و کفش نو خریدیم و به دستور پزشک، تغذیه او را ارتقا دادیم. امروز که با شما صحبت می‌کنم روحیه‌اش عالی شده و لبخند می‌زند. پزشک معالج هم از روند درمان بسیار راضی است. فائزه چند وقت پیش دست پزشکش را بوسید و از او تشکر کرد بابت اینکه دوباره می‌تواند راحت بخوابد.»

عمل‌های ترمیمی فائزه برای کاشت مو هنوز انجام نشده است: «متاسفانه عمل‌های ترمیمی مشمول بیمه نیستند و هزینه‌های بالایی دارند و هنوز موفق به انجام آن نشدیم اما ان‌شاءالله به زودی انجام شود و آرامش دخترمان برگردد.»

خانم تاران اما می‌گوید که مطرح‌شدن جریان فائزه در فضای مجازی باعث سوءاستفاده برخی نیز شده است. حتی شخصی با سوءاستفاده از نام فائزه، ۲۶ میلیون تومان از مردم پول جمع کرده اما تا لحظه نگارش این گزارش فقط ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به فائزه و خانواده‌اش پرداخت شده است.

«فائزه» تنها یکی از اهالی جازموریان است؛ جازموریانی که این روزها خیلی تنهاست. زندگی فائزه به لطف خدا، پزشک و معلم نیکوکارش سپری می‌شود اما آن چاه و آن موتور آب هنوز سر جایشان هستند و اهالی «چارچاهی» که نه آب دارند و نه گاز، هنوز سر همان چاه حمام می‌کنند. قصه اهالی «چارچاهی» قصه‌ای نیست که بشود آن را در چند خط روایت کرد.

انتهای پیام

تعداد بازدید : 524

ثبت نظر

ارسال