نسل سوم انقلاب چه فرقی با بقیه دارد؟

به گزارش هفته نامه پزشکی امروز به نقل از ایسنا 

، در مقدمه این پژوهش آمده است: «افرادی که در مقطع زمانی خاصی به‌دنیا می‌آیند، تحت تأثیر حوادث فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نسبتاً یکسانی قرار دارند، از این‌رو روانشناسی و جامعه‌شناسی نسل‌ها، در دهه‌های اخیر دارای اهمیت خاصی است.

در یک جمع‌بندی کلی می‌توان گفت همچنان که نسل اول انقلاب با شرکت در انقلاب، تجربه مشترک و عمیقی به‌دست آوردند که روحیات خاصی را برای آنها رقم زده است، نسل دوم انقلاب نسلی بودند که اگر چه فاقد تجربه پدید آوردن انقلاب بودند، اما به‌سبب حضور در میادین جبهه و جنگ به‌شکل عمیقی با آرمان‌های انقلاب عجین شدند، اما نسل سوم انقلاب، نسلی است که نه تنها تجربیات حماسی پرشور و احساسی شرکت در انقلاب و دفاع مقدس را نداشتند، بلکه با ویژگی‌های جدیدی همچون دهکده واحد جهانی، انفجار اطلاعاتی و مانند آن سروکار پیدا کرده‌اند.»

بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی روانشناسی نسل سوم انقلاب و مهمترین تفاوت‌های نسل جوان و نسل بزرگتر و قرائت فرهنگی- اجتماعی، عقیدتی و سیاسی آنها با یکدیگر است.

مهمترین سؤالات این پژوهش به‌شرح زیر بیان شده است:

-آیا تفکر نسل سوم، در قیاس با نسل پیشین خود، انتقادی‌تر است؟

-آیا تفکر نسل سوم، در قیاس با نسل پیشین خود، نوآورتر و خلاق‌تر است؟

-آیا نسل سوم، در قیاس با نسل پیشین خود، علم‌گراتر است؟

-آیا نسل سوم، در قیاس با نسل پیشین خود، به فناوری توجه بیشتری دارد؟

-آیا نسل سوم، در قیاس با نسل پیشین خود، دسترسی بیشتری به جریان آزاد اطلاعات دارد؟

-آیا نسل سوم، در قیاس با نسل پیشین خود، به زیبایی و جذاب جلوه‌گر شدن توجه بیشتری دارد؟

-آیا نسل سوم، در قیاس با نسل پیشین خود، به مد توجه بیشتری دارد؟

-آیا زنان نسل سوم، در قیاس با نسل پیشین خود، تحرک اجتماعی بیشتری از خود نشان داده است؟

-آیا نسل سوم، در قیاس با نسل پیشین خود، رُک‎گویی و صراحت لهجه بیشتری دارد؟

-آیا نسل سوم، در قیاس با نسل پیشین خود، به انجام تکالیف دینی کمتر توجه دارد؟

-آیا نسل سوم، در قیاس با نسل پیشین خود، تمایل بیشتری به‌ مهاجرت به ‌غرب دارد؟

روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی و مقطعی است، داده‌های مورد نظر درباره نسل سوم انقلاب، در یک مقطع، از طریق نمونه‌گیری از جامعه دانش‌آموزان دبیرستانی دختر و پسر استان تهران انجام گرفته و تلاش شده است تا مهمترین متغیرهای موجود در نسل سوم انقلاب که متفاوت از نسل‌های اول و دوم انقلاب هستند، مشخص شود.

در بخش مربوط به نتایج حاصل از این پژوهش، مهمترین یافته‌های آن به‌شرح ذیل است:

تفکر نسل سوم، در قیاس با نسل پیشین خود، انتقادی‌تر، نوآورتر و خلاق‌تر، علم‌گراتر و به فناوری توجه بیشتری دارند.

همچنین به ‌نظر می‌رسد در مقوله «میزان علاقه جوانان به مسائل عرفانی و معنوی» دختران علاقه‌مندتر هستند و در مقوله‌های «استقلال رأی» و «رُک‌گویی و صراحت لهجه»، دختران صریح‌الهجه‌تر از پسران هستند.

در انتخاب مقوله «شادی و نشاط» در فضای اجتماعی برای زنان تأکید بیشتری شده است و دختران در مواردی مانند «انجام تکالیف دینی»، «اعتقاد دینی» و «عواطف دینی» با پسران هم‌سویی دارند.

دختران و پسران نه‌تنها دید واحد و یکدستی در مواجهه با نسل خود دارند بلکه دید مشابهی در برخورد با نسل پیشین نیز دارند.

همچنین در ادامه بیان شده است، گذشته از اختلاف‌های جزئی که با تبیین جنسیتی و خیزش زن نسل سومی در محیط اجتماعی ایران، قابل انتظار است، شباهت و همانندی مواضع دختران و پسران در قیاس با یکدیگر، دلالت برآن دارد که دید هر دو جنس نسبت به تحولات موجود در نسل سوم، وحدت و همداستانی عمیقی دارد.

وحدت نظر دختران و پسران در ارتباط با نسل خود و نسل بزرگترشان، در کنار نتایج حاصل از سؤال‌های طرح شده که به‌بررسی تفاوت‌های احتمالی هر دو نسل در زمینه‌های فرهنگی- اجتماعی، سیاسی و عقیدتی پرداخته است، بسادگی می‌توان نتیجه گرفت که نسل جوان تفاوت معناداری در برخی از مهمترین هنجارها و ارزشهای خویش با نسل پیشین در زمینه‌های پیش گفته از خود نشان داده، از این مسئله می‌توان به‌عنوان شکافی معنادار، بین نسل‌های اول و دوم و نسل سوم انقلاب یاد شود.

در بخش پیشنهادات این پژوهش نیز آمده است که وقتی دگرگونی فرهنگی مهمی رخ می‌دهد، به تفاوت‌هایی در میان نسل‌ها می‌انجامد، زیرا این دگرگونی در میان گروه‌های جوانتر که نیازی به غلبه بر مقاومت یادگیری متناقض اولیه ندارند، با سهولت بیشتری نسبت به گروه‌های بزرگتر انجام می‌گیرد.

بنابراین در حقیقت در موارد گسستگی قطعی، حتی ممکن است پیش‌بینی شود سن، عامل اصلی تمایز خرده‌فرهنگ‌ها است.

بنا بر اعلام مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، همچنین این پژوهش تأکید دارد آنچه از نظر دیدگاه مکتبی مهم و محوری تلقی می‌شود، بودن و ماندن افراد و جامعه در مدار حق است، از این‌رو اگر مردم جامعه‌ای بر مدار حق باقی بمانند، از نظر مکتب هیچگاه گسستی با نسل‌های حق‌طلب پیشین و بعدی خویش نخواهند داشت، ضمن آن‌که گسست افراد حق‌طلب از جریانهای غیر حق‌طلب، در ادیان الهی با دیده تأیید نگریسته شده است.

انتهای پیام