براساس مدارک پیشین که نشان میداد اعتقاد مذهبی فعالیت شناخت را درگیر میکند و از این طریق میتوان نقشهی مناطق خاص مغز را ترسیم نمود، نتایج بررسی جدید نشانمیدهد که ارتباطات علّی و جهتدار میان این شبکههای مغز را میتوان به اختلاف در افکار مذهبی پیوند داد. دانشمندان انستیتوی پیری وابسته به انستیتوی بهداشت آمریکا وانستیتوی بازتوانی در شیکاگو دادههای گردآوری شده از بررسیهای تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) را گردآوری کردهاند تا جریان فعالیت مغز را درزمانی ارزیابیکنند که افراد مذهبی و غیرمذهبی درمورد اعتقاداتمذهبی خود بحثمیکنند. این مصنفان راهگذرهای علّی پیونددهندهی شبکههای مغز را در ارتباط با «عوامل فوقطبیعی، تنظیم ترس، خیالپردازی و عاطفه» تعیین کردهاند. تمام این مسایل در زمینهی پردازش شناختی اعتقادات مذهبی جای دارند.
وقتی مغز درمورد اعتقادات مذهبی به اندیشه مینشیند، سه شبکهی متمایز فعال میشود تا بکوشند برای سه سوال مشخص جواب پیدا کنند:
1ـ آیا عاملی فوقطبیعی وجود دارد و درصورت وجود چه نیتی دارد؟
2ـ آیا باید ازاین عامل فوق طبیعی ترسید؟
3ـ چگونه این اعتقاد با تجارب قبلی زندگی و دکترین ارتباط مییابد؟
اما باید دید آیا شبکههای مغزی بهصورت یکنواخت به اعتقاد مذهبی مربوط میشوند؟
نتایج پژوهش پیشین نشانداد که این پاسخ بهصورتی استوار منفی است. اما در بررسی اخیر ثابت شد شبکههای مغزی مهم اختصاص به انواع مختلف استدلال درمورد دیگران، پردازش عاطفی، معرفی و عرضهی آگاهی دارد وزمانی که درمورد اعتقاداتمذهبی تفکر میشود، حافظه وارد عمل میگردد. استفاده ازاین شبکههای اساسی برای انجام اعمالمذهبی حاکیاز نحوهی ظهور شبکههای اساسی برای میانجیگری اعتقادات بسیار پیچیدهتر است مانند اعتقاداتی که در اعمالمذهبی وجود دارد.
Brain Connectivity 2014 Jan
ثبت نظر