شماره ۱۰۴۹

موسیقی به‌عنوان دارو

گیتا گرامی - کارشناس ارشد روانشناسی

موسیقی به‌عنوان دارو

درقرن بیستم، انتشار تعداد فزاینده‌یی از مقالات مشروحه در زمینه‌ی تحقیقات علم‌گرا در ارتباط با اثر‌گذاری درمانی موسیقی، محبوبیت فزاینده‌ و تصدیق رو به رشد این درمان‌ها را گواهی می‌دهد.

نتایج این تحقیقات نشان می‌دهند که موسیقی درمانی یک تجویز مؤثر برای بیماران مبتلا به درد مزمن، کودکان مبتلا به میگرن و بیماران مبتلا به زنگ زدن گوش (tinnitus) مزمن می‌باشد. اثبات شده است که مداخلات موسیقیایی می‌توانند دیگر اَشکال فشار روانی را نیز کاهش دهد، احساس راحتی را افزایش می‌دهد، اختلالات خواب را کمتر کرده و درد را تسکین می‌بخشد.

یافته‌ها بر حضور نقاط مشترک مربوطه اشاره دارند. همراه با برجسته‌ترین آنها که تشخیص گسترده‌یی است و به موجب آن، در هرکدام از این شرایط، تغییرات متعدد در هیجانات می‌توانند دلیل اصلی تغییر درمانی باشند، دیدگاهی به‌طور فزاینده مورد تصدیق واقع می‌شود.

در واقع با توجه به استراتژی مورداستفاده، موسیقی‌درمانی به بهبود اختلالات حرکتی و درمانی کمک کرده است. برای مثال ظرفیت‌های حرکتی دربیماران مبتلا به پارکینسون و دیگر اختلالات حرکتی که از آسیب مغز ناشی می‌شوند. در یک تحلیل بزرگ مربوط به روش‌های تسکین درد، تعیین کردند که موسیقی‌درمانی به‌طور خاص جهت تسکین درد و خستگی، قابل استفاده می‌باشد. با تکیه بر شواهد به‌دست‌آمده از بررسی‌های مربوط به مدیریت درد، بسیاری از محققان نشان می‌دهند که موسیقی باید به‌طور جدی‌تر در درمان‌های موقت اعمال گردد. برای مثال، محققان دریافتند که پرستاران بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته، حال بسیار بهتری دارند وقتی موسیقی درمانی را برای کاهش فشار سخت درد استفاده می‌کنند که برای مراقبت یک بیمار مبتلا به شرایط فوت نیز همراه است. موسیقی درمانی با عنوان یک دوای ممد در اضطراب، ناراحتی، ترس و درد مرتبط با درمان‌های قراردادی سرطان به کارگرفته شد و نیاز به داروهای دردزا راکاهش داد. برای مثال NSAIDs  وافیون‌ها، دربیمارانی که از این داروها برای مدیریت درد استفاده می‌کنند. با این حال، دریک بازبینی صورت گرفته از ۵بررسی، محققان هیچگونه شواهد مشخصی را دریافت نکردند که موسیقی درمانی باعث بهبود کیفیت زندگی درمیان افراد مبتلا به بیماری‌های لاعلاج شده است.

اگرکسی به طور خاص بر اختلالات روان‌پزشکی تمرکز کند، برخی شواهد ازتجزیه و تحلیل مربوطه برای استفاده از موسیقی دربهبود مهارت‌های ارتباطی با اثر کم بر اختلالات رفتاری وجود دارند. یک اثر درمانی قابل توجه در درمان بیماری‌های روان‌پریشی گزارش شده است ولو اینکه این گزارش در خود انتخابی موسیقی وحتی نوع موسیقی مورد استفاده، هیچ اثر افتراقی نداشته است. مزایای کلی در درمان افسردگی دراین بررسی‌ها به‌طور منطقی مثبت به‌نظر می‌رسند. همراه با اثرات بیشتر با دوره های طولانی‌تر درمان و بررسی‌های ضمنی که اثرات بسیار قابل‌توجهی را بر پارامترهای روان‌شناختی و همینطور فیزیولوژیکی داشته‌اند. از قبیل میزان تپش قلب و فشارخون.

درکل، اثرات موسیقی درمانی درمیان مسائل مختلف پزشکی معمولاً بسیار متغیر بودند و از لحاظ اندازه درحد متوسط بوده و اختلافات فاحشی را در‌بین بررسی‌ها نشان‌می‌دهند. شاید سازگارترین اثرات در مدیریت درد مشاهده شده‌‌اند. بنابر پیچیدگی مکانیزم‌های مسئول اثرات موسیقی درمانی در درمان اختلالات روانپزشکی که در آنها اثرات متغیر به‌طور هماهنگ مشاهده شده‌اند، هدف عمده‌ی تجزیه و تحلیل فعلی به‌شدت محدود به درمان درد مزمن بود و در یک گستره‌ی محدودتر، تسکین افسردگی. این زمینه‌ی تحقیقاتی، برای بررسی بسیار جاافتاده است. چراکه درد مزمن و افسردگی به‌شدت با‌هم وابسته می‌باشند واینکه تعامل این دوبیماری مزمن انسانی، تاحد زیادی تحقیق نشده باقی‌مانده است.

 

تعداد بازدید : 1631

ثبت نظر

ارسال