استرس بخش اصلی زندگی امروز ما است و ما بهطور حسی میدانیم که استرس ممکناست اعتمادبهنفس ما را در رقابت با دیگران تحتتأثیر قراردهد. اما استرس دقیقاً چگونه این کار را انجام میدهد؟ دانشمندان EPFL اولین مطالعهی رفتاری را که نشاندهندهی نحوهی تأثیر استرس در درجهی اعتمادبهنفس ما میباشد، انجام داده و اعلام نمودند که حتی ممکناست استرس، علت نابرابریهای اجتماعی باشد و نهفقط نتیجهای از نابرابریهای اجتماعی. از لحاظ بیولوژیکی نیز محققان اثرات استرس را با آزادسازی هورمون کورتیزول مرتبط میدانند.
این مطالعه در مجلهی Psychoneuroendocrinologyمنتشر شدهاست.
اعتمادبهنفس، برای توانمندی رقابت در جامعه ضروری است.هنگامی که ما اعتمادبهنفس نداریم، به احتمال زیاد کمتر میتوانیم تصمیمهایی که میتواند ما را از لحاظ مالی و اجتماعی بر دیگران برتری دهد، اتخاذ کنیم. با سرعتگرفتن رقابت اجتماعی، اعتمادبهنفس نقطهی اتکای مرکزی در سازماندهی و عملکرد جوامع بشری شده و شیوهی تعامل افراد را با یکدیگر نشان میدهد.
درعینحال درمورد آنچه اعتمادبهنفس مردم را تحتتأثیر قرارمیدهد، اطلاعات کمی وجود دارد. به نظر میرسد استرس و اضطراب، دو علت اصلی و کلی در افراد باشند که از لحاظ فنی «زمینهی اضطراب» (anxiety trait)نامیده میشود. و توضیح میدهد که چگونه ممکناست فردی دنیا را تهدیدگر و نگرانکننده ببیند. بااینحال سؤال این است که چگونه استرس و زمینهیاضطراب در یکزمینه رقابتی بر اعتماد به نفس فرد تأثیر میگذارد؟
استرس و اعتمادبهنفس:
دانشمندانEPFLو UNIL، نشاندادهاند که استرس در واقع ممکناست موجب افزایش اعتمادبهنفس رقابتی در افراد با زمینهیاضطراب خفیف گردد. اما در افراد دارای زمینهیاضطراب شدید، بهطور قابلتوجهی باعث کاهش اعتمادبهنفس میشود. دانشمندان آزمایش تجربی رفتاری مطلوبی را طراحی نمودهاند که در آن بیشاز ۲۰۰ شخص، دو آزمون آنلاین را انجام دادند؛ یکی برای ارزیابی IQ خود و دیگری برای اندازهگیری زمینهیاضطراب.
یک هفته بعد درحدود نیمیاز شرکتکنندگان دراین مطالعه، تحت یک تست روانشناختی استاندارد (بهنام TSST-G) طراحیشده بهمنظور ایجاد تنشهای اجتماعی حاد، مانند شرکت در مصاحبه شغلی ساختگی و انجام حساب (محاسبهی) ذهنی در مقابل حُضار خونسرد (غیرفعال)، قرارگرفتند. نیم دیگر شرکتکنندگان، گروه شاهد را تشکیل دادند و تحت اعمال استرسزا قرارنگرفتند. سپس به همهی شرکتکنندگان، استرسدار و بدون استرس، در یک بازی که آنها میتوانستند پول برنده شوند، دو گزینه داده شد: آنها میتوانند شانس خود را در قرعهکشی بسنجند و یا میتوانند با نمرهی IQ خود، به رقابت با شرکتکننده ناشناخته دیگر بپردازند که در انتها، فرد دارای نمره IQ بالاتر برنده خواهد بود.
درگروه بدون استرس کنترل، نزدیک به60 درصد از شرکتکنندگان در رقابت نمره IQ را انتخابکردند که بهطورکلی نشاندهندهی اعتمادبهنفس بالا در شرکتکنندگان، بدون درنظرگرفتن نمرات زمینهیاضطراب بود. اما درگروهی که قبلاز بازی تحت استرس قرارگرفته بودند، همه چیز متفاوت بود. اعتمادبهنفس رقابتی شرکتکنندگان، بسته به نمرات زمینهیاضطرابشان متفاوت بود. در افراد مبتلا به اضطراب بسیار کم، استرس در واقع باعث افزایش اعتمادبهنفس رقابتی در مقایسه با همتایان بدون اضطرابشان گردید و در افراد بسیار مضطرب، اعتمادبهنفس کاهش یافت.
این یافتهها نشانمیدهند که استرس یک نیروی کاتالیزوری عملگر روی اعتمادبهنفس رقابتی شخص است. بهنظرمیرسد استرس میتواند موجب افزایش یا سرکوب اعتمادبهنفس فرد بسته به استعدادش در اضطراب، گردد.
استرس و کورتیزول:
پژوهشگران همچنین دریافتند که اثرات استرس بر اعتماد به نفس شرکتکنندگان، توسط هورمون کورتیزول که بهطور معمول از غددآدرنال، در پاسخ به استرس آزاد میگردد، واسطهگری میشود. گروه پژوهشگران، نمونه بزاق شرکتکنندگان را برای تأیید حضور کورتیزول، مورد بررسی قراردادند. در افراد دارای اضطراب کم، آنهایی که اعتمادبهنفس بالاتری نشان داده بودند، دارای پاسخ کورتیزول بیشتری به استرس بودند؛ اما در افراد بسیار مضطرب، میزان کورتیزول بالا، با اعتمادبهنفس پایینتر که اثرات رفتاری استرس را به مکانیسمی بیولوژیکی مرتبط میکند، همراه بود.
یافتههای این آزمایش رفتاری میتواند بهعنوان شبیهساز برای اعتمادبهنفس در رقابتهای اجتماعی و مکانیسم ارتباط آن با نابرابری اقتصادی و اجتماعی درنظر گرفته شود. بررسیها نشان دادهاند که در مناطق با نابرابری اجتماعی و اقتصادی گسترده (بهعنوانمثال، شکاف بین افراد غنی و فقیر)، افراد موجود در پایین نردبان اجتماعی، اغلب میزان بالای استرس را تجربه میکنند.
محققان میگویند: «مردم اغلب اعتمادبهنفس را بهعنوان صلاحیت تفسیر میکنند؛ بنابراین اگر استرسی مثل استرس مصاحبهی شغلی باعث اعتمادبهنفس بیشازحد فرد شود، آنها به احتمال زیاد استخدام خواهند شد، حتی اگر آنها صالحتر از سایر کاندیداها نباشند. این درمورد افراد مبتلا به اضطراب کم صادق است».
درحالحاضر استرس نهتنها نتیجهی نابرابری رقابتی، بلکه باید بهعنوان یک علت مستقیم آن نیز درنظر گرفته شود. به عبارت دیگر، استرس میتواند با بهدام انداختن افراد بسیار مضطرب در یک حلقهی تسلسل دائمی اعتمادبهنفس رقابتی پایین، مانعی عمده در غلبهبر نابرابری اجتماعی و اقتصادی باشد.
درحالحاضر محققان علاقهمند به تصویربرداری از مغز برای بررسی اثر استرس بر اعتمادبهنفس میباشند. اگرچه هنوز چیزهای بسیاری دراینزمینه باید آموخته شود، آنها معتقد هستند که این یافتـهها، میتوانند دید کلی ما را در تحرکات اجتماعی (social dynamics) تغییر دهند. آنها میگویند: «استرس مفید موتور مهم تکامل اجتماعی بوده و بر فرد و کل جامعه تأثیر میگذارد».
ثبت نظر