شماره ۱۲۳۳
پزشکی امروز
هنگامیکه که دستتان را بهسوی بیمار جدیدی دراز میکنید و او پیشاز دستدادن کف دستانش را خشک میکند، هوشیار باشید. ممکناست شاهد نوعی هایپرهیدروز اولیه (تعریق بیشازحد و غیرطبیعی) باشید، وضعیتیکه میتواند بیشتر از آن چه فکر میکنید ناتوانکننده و شایع باشد.
با نگاهی به بیولوژی تعریق (به لحاظ طبیعی)، تعریق یکعملکرد مناسب و مفید برای بدن است. به گونهای که حتی برای زندهماندن به آن نیاز داریم. اما تعریق بیشازحد جهت عملکرد طبیعیبدن مناسب نخواهدبود.
دادههایاخیر نشانمیدهند که هایپرهیدروز از آنچه که پیشتر تصورمیشد، شایعتر است و حدود ۴۰درصد از افراد ممکناست به چنین وضعیتی دچار باشند و بهطور تقریب نیمیاز آنها نیز از هایپرهیدروز زیربغل رنج میبرند. اوج نشانهها در ابتدای بزرگسالی است و بیشتر روی بزرگسالان سنین ۱۸تا ۵۴سال تاثیرگذار است و تقریباً ۲درصد از نوجوانان را تحتتاثیر قرارمیدهد و بسیاری از بزرگسالان حتی اظهارداشتند که این نشانهها پیشاز ۱۲سالگی آنها آغاز شدهاند. ازدلایل ابتلا به هایپرهیدروز دست، میتوان بهکارکردن با دستگاههای الکترونیک و کامپیوتر، ورزش و حتی بهدستگرفتن مدادها و کاغذ اشارهنمود.
هایپرهیدروز به چه میزان روی زندگی روزانه تاثیرگذار است؟
شاید اثرات نامطلوب این عارضه برای مبتلایان بیشاز اثرات نامطلوب اگزما و پسوریازیس باشد.همچنین بیماران مشکل تعریقشان را همیشه مطرح نمینمایند. اغلب، بیمار بهدلیلداشتن کفدستهای عرقکرده و چنین شرایطی عذرخواهی میکند. حائز اهمیت است تا از این بیماران بپرسیم که آیا تعریق بیشاز حد آنها را آزار (Bothered)میدهد؟
آیا چنین حالتی هایپرهیدروز است؟
مقالهای درسال۲۰۱۶ هایپرهیدروز را چنین تعریف کرد:«وضعیتیکه شامل تعریق بیشاز حد و مزمن درنواحی زیربغل، دستها، پاها، صورت، کشالةران و یا سایر نواحیبدن باشد که بیشاز مقدار طبیعی بوده و صرفنظر از دما، ورزش و یا شرایط(Situation) رخداده و ممکناست بر کیفیت زندگی تاثیرگذار باشد. میزان تعریق در این افراد چهار یا پنجبرابر بیشتر از افرادی است که از هایپرهیدروز رنج نمیبرند. آیا دیگر شرایطی که سبب افزایش تعریق میشوند نیز هایپرهیدروز تلقی میگردند؟
هایپرهیدروز کلی(General Hyperhydrosis) یکسندرم ثانویه است که میتواند ناشی از بیماریهای گوناگونی مانند اختلالات متابولیک و غدد درونریز و بدخیمیها باشد. مخدرها و توکسینها نیز از جمله عوامل تعریقکلی(بیشتر) و بیشازحد میباشند.
هایپرهیدروز کانونی (Focal Hyperhydrosis)، بیماری ناشناخته یا ایدئوپاتیک اولیه میباشد؛ برخی از نوروپاتیها و بیماریهای ستونفقراتخاص و آسیبهاینخاعی نیز ممکناست موجب هایپرهیدروز کانونی باشند. هرچند تعریق دربخش زیربغل، کفدستها و کفپاها در هایپرهیدروز اولیه معمولاً ناشیاز این علل نیست.
پیشاز هرگونه تصمیمگیری در ارتباط با هایپرهیدروز، پیشینه هرگونه بیماری و تست، باید سایر احتمالات گوناگون را مشخصکند: اختلال اضطراب اجتماعی، خالگوشتی برونریز(بدخیم)، تعریقچشایی، سندرمفری(Frey) و اختلال در تبخیرعرق، همگی میتوانند توضیحی بابت تعریق بیشازحد باشند و در برخیاز بیماران، عارضه پیشاز جراحی نیز میباشد. معیارهای تشخیصی، مستلزم تعریق بیشازحد، قابلمشاهده و کانونی است که حداقل بهمدت ۶ماه و بدون هیچگونه علت ظاهری ادامه داشتهباشد. علاوهبر این، بیماران باید دستکم دومعیار زیر را داشته باشند: تعریقیکه دو طرفه و متقارن است و دستکم یکبار درهفته رخدهد و موجب اختلال در فعالیتهای روزانهشده و پیشاز ۲۵سالگی آغازگردد و همچنین پیشینۀ خانوادگی مثبت در ابتلا به هایپرهیدروز و توقف تعریق در طول خواب. اگر بیمار شبها زیاد دچار تعریقمیگردد، نشانۀ هایپرهیدروز نمیباشد.اگرچه درتحقیقات مربوط به تشخیص هایپرهیدروز از روش ارزیابیوزنی استفادهمیگردد، با این وصف بررسی پیشینه و اخذ تست نیز ضروری هستند. روش تعیین مقیاسشدت بیماری هایپرهیدروز نیز استفاده از ابزار بالینیمفید و کوتاهی است که از بیماران میخواهیم تا توضیحدهند که تعریق چه میزان در فعالیتهای روزانه آنان تداخل ایجادمیکند.
درمانهای موضوعی:
استفاده از ضدعرقهای موضعی و سایر عوامل موضعی کاملاً منطقی بهنظرمیرسند. بسیــاری از بیـماران از ضـدعرقها و دئودورانتهای مدلClinical strength (این ضدعرقها با اینکه گرانتر از ضدعرقهای معمولی هستند، اما فرمول شیمیایی قویتری دارند) که بدون نسخه میتوان تهیهنموده و حاوی Aluminum zirconium trichlorohydrex هستند، استفادهمیکنند اما میزان رضایت بیماران مبتلابه هایپرهیدروز اولیه ازاین محصولات پایین است. بهگفتۀ محققان، میتوان نمکهایآلومینیومی را به دئودورانتهای گوناگون ازمدلStrength افزود، ۱۰تا۲۰درصد غلظت برای زیربغل و۳۰تا۴۰درصد برای کفدستها و پاها مناسب است. تمامی این عوامل ازطریق جداشدن این نمکها از بخش مایع اثرمیکند که با پرکردن مجراهایعرق از طریق مجرابندهای کمعمق، موجب کُندشدن جریان عرقمیگردند.
در استفاده از پودر مرواریدها جهت درمان موضعی نیز نیاز به محصولاتی داریم که بهمدت ۶تا۸ ساعت درشب روی پوست بمانند. به یاد داشته باشید بیمارانی که از هایپرهیدروز رنجمیبرند شب عرقنمیکنند، بنابراین شب زمانی است که این سوراخگیرهای انسدادکننده میتوانند عملنمایند. سپس میتوان هنگام صبح مواد باقیمانده را تمیز نموده و بیماران از دئودورانت استفاده کنند.
به بیماران باید گوشزدنمود که ضدعرقها (Antiperspirants) برای تعریق بوده و دئودورانتها جهت رفع بویعرق هستند. این محصولات میتوانند به پارچة لباس آسیب بزنند، مشکلی که در ارتباط با استروئیدهای موضعی با قدرت اثر پایین وجوددارد. در کودکان بیمار، به درمانهای موضعی نیازی نداریم.
روش یونتوفورزیس(Iontophoresis) درمانی گسترده و همهگیر درقارۀ اروپا و آمریکا میباشد که بیشاز ۴۰سال است برای درمان بیماری هایپرهیدروزیس استفادهمیشود و در این درمان باعبور جریان بسیار خفیف میکروالکتریکی و کنترلشده به پوست در نواحی که تعریق آن بیشازحد مشکلزا است، صورت میپذیرد. برای اثربخشی، بیمار باید ۲۰ تا۳۰دقیقه ۱۵تا۲۰ میلیآمپر از آن را ۳تا ۴ بار درهفته دریافت نماید که شاید بزرگترین مشکل این روش درمدت زمان زیاد آن باشد.
روش دیگری که اخیراً توسط سازمان غذاوداروی آمریکا(FDA) برای هایپرهیدروز اولیه در زیربغل تایید شدهاست، آنتیکولینرژیک موضعی درمانی میباشد، به گونهای که گلیکوپیرونیوم توسیلات توسط دستمالهای آغشته به این محلول به زیربغلزده میشود. این محصول در دوکارآزمایی بالینی بهتر از دارونماها عملنموده و تا ۶۴درصد از مصرفکنندهها با نتیجۀ ۴ امتیاز درمقیاس (Axillary Sweating Daily Diary (ASDD به میزان نهایی بهبود رسیدند. این روش را در کودکان پیشاز رفتن به تختخواب و پساز انجام امور مربوط به خواب باید انجام داد. بیمار باید یک مقدار جهت تمیزکردن پوست هرکدام از زیربغلها از آن بزند و سپس دستهایش را کامل بشوید. کارآزماییهای بالینی شاهد نسبت بیشتری از اثرات ناخواسته مانند خشکی دهانوچشمانخشک و مردمکگشایی بودند؛ مردمکگشایی یکطرفه، شایعتر از مردمکگشایی دوطرفه بود که بر اهمیت شستن دستها تاکید دارد زیرا انتقالدهندۀ ثانویه از دستبهصورت درحین خواب صورت گرفتهبود. بیماران میتوانند در طی ۲تا ۳ هفته منتظر نتایج بوده و مقدار دوز مصرفی باید باتوجه به اثرات جانبی آنتیکولینرژیک باشد.
برای هایپرهیدروز هیچگونه عامل سیستماتیک تاییدشدهای از سویFDA وجود ندارد و منابع تحقیقاتی تنها گزارشهای موردی یا سریهایکوچک را شامل میشوند. هرچند درمان سیستماتیک ممکناست در هایپرهیدروز کلی و برای بیماران مبتلا به نوروپاتی اتونومیک مرتبط با هایپرهیدروز موثرتر باشد و درصورتی که آنتیکولینرژیک سیستماتیک مطلوب باشد، گلیکوپیرولات گزینهای منطقی بهشمار میرود. دوز اولیه ۱میلیگرم دوبار در روز میتواند برای تاثیرگذاری به ۶میلیگرم در روز تغییرکند. اگرچه اثرات ناخواسته ممکناست عامل محدود بهدوز مصرفی باشد.گلیکوپیرولات محلول در چربی نیست بنابر این بهخوبی به سدخونیمغزی(Blood-Brain Barrier) نفوذنمیکند. بررسیهای اندکی نشاندادند که دوز مصرفی ۲میلیگرم در روز از گلیکوپیرولات موجب بهبود درکودکان میشود.
اکسیبوتینین انتخاب پرخطر دیگری است که درگونههای بسیاری موجود بوده و شامل قرصهای آهستهرهش(Slow-Release) استکه امکان دوزمصرفی یکبار در روز را فراهممیکند. جهت آغاز درمان، مصرف ۵تا ۱۰ میلیگرم در روز انتخاب مناسبی است اما برای اثربخشی باید میزان دوزمصرفی تا ۲۰میلیگرم در روز افزایشیابد. باوجود این، بیماران بامصرف اکسیبوتینین اغلب عوارضجانبی مهمی را تجربه خواهند نمود که عبارتند از: خشکی دهان یا گزروستومی، یبوست، تاریدید و مشکل ادراری. اکسیبوتینین بهطورگسترده درجمعیت کودکان بررسیگردید و مؤثربود، با این حال ایجاد عوارضجانبی در سیستم عصبیمرکزی نیز امری شایع است.
روش درمانی دیگری که بدان میتوان اشارهنمود، مسدودکنندههای بتاـ آدرنرژیک(Beta-adrenegic Blockade) است که میتواند ابزار بسیار ارزشمندی تلقیگردد. زمانیکه تعریق با فوبیایاجتماعی (ترساز اجتماع) یا اضطرابعملکردی مرتبط باشد ۱۰تا۲۰میلیگرم از آتنولول حدود یکساعت پیشاز اجرا و یا حضور در اجتماع میتواند تفاوت بزرگی ایجادکند. برادیکاردی، بلوک دهلیزیبطنی و آسم، همگی ازموارد منعمصرف هستند و باید به سایرچند ابتلاییها نیز توجهی ویژه نمود.
بررسی فشارخون درحالت استراحت و ضربانقلب، توجه به توده بدن و تنظیم مناسب دوز و رساندن آن بهمقدار کمتر نیز ایدۀخوبی میباشد. نکتة کلیــدی ایـناستکه: «آنها را مجبورکنید تا درخانه Test run (درستکارکردن عملکرد) را انجامدهند تا اطمینان حاصلشود که ازحالنمیروند».
نکات مهم در ارتباط با سم بوتولینوم:
سمبوتولینوم(Botulinum toxin) نیز بسیارمؤثر است و بهطورمستقیم با آزادکردن استیلکولین درمحل اتصالنورون مؤثر برغددعرق سمپاتیک و غده تعریق اثرمیکند.
پیشاز درمان اطمینان حاصلکنید که بیمار هیچیک از دئودورانتها یا ضدعرقها را استفاده نمیکند و پیشاز انجام روند بدون هیچگونه کار سخت و یا نوشیدن نوشیدنیداغ بهمدت۳۰دقیقه استراحتنماید.
برای تشخیص محدودۀ فولیکولار ناحیۀ تزریقی میتوان از تستید نشاسته(Iodine-starch test) استفادهنمود؛ زیربغل را با یُد رنگ کنید و اجازه دهید تا خشکشود و سپس نشاسته ذرت را بهمحل بپاشید. محدودۀ فولیکولار به وسیله واکنش رنگ آبی و بنفش به نشاسته و ید در حضور رطوبت ناشیاز عرق مشخصمیگردد.
استفاده از بیحسی موضعی۳۰دقیقه پیشاز انجامعمل، برای بیماری که بههنگام تزریق به زیربغلش احساس ناراحتیمیکند، میتواند کمککننده باشد. زمانتزریق برای گنجاندن فیلد شناساییشده توسط تست نشاسته-یُد، بامقادیر کوچکی از توکسین که با فاصله۱تا۲سانتیمتر قراردادهمیشوند، شیوۀسطحی با زاویۀغیرقائم و بهسمتبالا در یک سمت، اثر بهتری دارد. باوجوداین، برای بیمارانیکه رویبدنشان تاتو دارند و بهویژه در زیربغلشان نیز تاتو وجود دارد، استفادهنکنید.
بیماران درعرض۲تا۴روز شاهد بهبود خواهندبود و هرچند منابع تحقیقاتی اظهارمیکنند که اثر درمان با توکسین میتواند۶تا۹ماه بهطول انجامد، ولی محققان بیمارانی را مشاهدهنمودهاند که پساز۴تا۵ماه هایپرهیدروز آنان بازمیگردد.
ثبت نظر