تجربیات انسانها در لحظات نزدیک به مرگ
در سپتامبر 2008 تعداد25 بیمارستان انگلیسی و آمریکایی تصمیم گرفتند تا روی150بیمار که پس از حملهی قلبی زنده ماندهاند، تحقیقاتی را انجام دهند. این پژوهشها برای مدت 3 سال زیر نظر دکتر پام پارنیا و در دانشگاه معتبر ساتامپتون در انگلستان صورت گرفت. یک هدف بزرگ دراین تحقیق این بود که آیا انسانها پس ازتوقف ضربان قلب یا ایست قلبی براساس تبدیل منحنیهای فعالیت الکتریکی قلب یا الکتروکاردیوگرافی به یک خط صاف و همراه و همگام با آن توقف فعالیت الکتریکی مغز براساس منحنیهای الکتروآنسفاگرام ممکن است قدرت دیدن و ادراکاتی را داشته باشند؟ نتایج این تحقیقات به این علل که تصور میشد جذابیت ژورنالیستی زیادی برای عامهی مردم داشته باشد، درنشریهی خبریBBC هم به صورت مرتب انتشار پیدا میکرد. پیش از اینکه این پروژهی تحقیقاتی 3 ساله صورت بگیرد، یک طرح آزمایشی یا پیالوت هم به مدت 18 ماه انجام گرفته بود. در 28ماه جولای 2010درجریان یک سخنرانی و مصاحبهی مطبوعاتی پس ازآن،پارنیا اعلام کرد:
«شواهد این موضوع حاکی از آن است که فعالیتهای مغزی، ذهنی وشناختی ممکن است برای مدتی پس از شروع مرگ ادامه پیدا کنند». به باور او، مرگ را میتوان یک سکتهی کلی وگستردهی مغزی تعبیر کرد و این مشابه با سایر موارد سکته های مغزی است که بر اثر آنها ذهن وآگاهی بلافاصله ازبین نمی رود. او همینطور عدم موافقت وخوشنودی خود را از عبارت «ادراکات نزدیک مرگ» دراین مصاحبه ی مطبوعاتی اعلام می کند، زیرا به باور وی:«بیمارانی که توسط ما تحت بررسی قرار گرفته بودند، در شرایط نزدیک به مرگ نبودند، بلکه آنها واقعاً مرده بودند واین جریان نکات علمی بیشتری را هم مطرح می سازد».
درمیان نشریاتی که مطالب مهمی درباره ی ادراکات لحظات نزدیک به مرگ درآنها می توان پیدا کرد، این نشریه هاست:
● مجلهی مطالعات درزمینهی ادراکات نزدیک به مرگ
● مجلهی بیماری های عصبی و ذهنی
● مجلهی روانپزشکی انگلستان
● مجلهی آمریکایی بیماریهای کودکان وبازتوانی آنها
● مجلهی لانست،تحقیقات در زمینهی مرگ
● مجلهی پرستاری پیشرفته
اختلاف درپژوهش های ادراکـات نزدیک به مرگ
شیوع یا فراوانی ادراکات لحظات نزدیک مرگ که درمناطق مختلف صورت گرفته، اختلافات زیادی رانشان میدهند. بــراساس آنچه که معروفترین و معتبرترین واحدهای آمارگیری انجام دادهاند، درسالهای1980تا1981 مؤسسهی گالوپ و مؤسسهی پروکتور در دو گروه از مردم آمریکا در 15٪ آنها سابقهی این تجربه اظهار شده بود. درسال 2001در آلمان پژوهشگری با نام نوبلاش درگروه مورد آزمایش در4٪ آنها سابقهی ادراکات لحظات نزدیک به مرگ را پیدا وگزارش کرده است.
درعدهی زیادی که از این بررسیها درنقاط مختلف و دردهههای اخیر صورت گرفته بودند، تنوع فراوانی با توجه به زمان و مکان مشهود بود.
درسال۵۰۰۲پژوهشگری با نام «پهر» را از طریق تلفن دریک گروه از مردم استرالیا این بررسی را انجام داد و متوجه شد که 8/9٪ از این گروه چنین خاطرهیی رابیان میکنند. درسال۱۰۰۲ یک متخصص بیماریهای قلب یا کاردیولوژیست درگروهی از بیماران قلبی که پس از ایست قلبی دوباره قلب آنان به حرکت واداشته شده بود، در۲۶ بیمار یا ۸۱٪ سابقهی این احساس وجود داشت که در۱۴ نفر از آنها و یا در۲۱٪ این تجربه تقریباً به صورت جامع وکامل صورت گرفته بود.
به عقیدهی دانشمندی با نام مارتنس تنها در شرایطی میتوان به یک آمار دقیق جهانی دراین زمینه دست یافت که وقوع تمام موارد ایست قلبی درتمام کشورها مثل برخی از بیماریهای دیگر اجباری اعلام شود و با تمام آنها مصاحبهیی هم صورت بگیرد. از سوی دیگر معیارهای علمی و آماری دقیقی هم برای معانی ایست قلبی که مورد قبول همه باشد، تعیین گردد ویا صورت بگیرد.
ثبت نظر