مواد موثر
مواد تشکیلدهنده و موثر گیاه در گل، یعنی بخش مورد استفادهی گیاه وجود دارد.
در گل بابونه تعدادی فلاونوئید flavonoid (از جمله فلاونولها flavonol و فلاونهای متوکسیله methoxylated flavones ) مثل آپیژنین apigenin وجود دارد. سایر فلاونولها به طور ناقص هیدرولیز شده و به آپیژنین تبدیل میشوند به طوری که غلظت این ماده به ٨٪ خواهد رسید. فلاونوئیدها به خوبی از راه پوست جذب میشوند و آپی ژنین دارای بالاترین میزان جذب است(٢١). از سایر فلاونوئیدها میتوان کوئرستین quercetin، پاتولتین patuletin و لوتئولین luteolin را نام برد.
پلیساکاریدها وقتی به صورت مالیدنی موضعی(توپیکالtopical) مورد استفاده قرار گیرند خاصیت ضدالتهاب دارند (٣١). این خاصیت اساس استفادهی موضعی از بابونه را در ترمیم زخم تشکیل میدهد. با آزمونهای گرانولوسیتها و کلیرانس کربن، فعالیت قابل توجه تحریک ایمنی پلیساکاریدها (هتروگلیکانها) heteroglycanبه اثبات رسیده است(٤١).
اسانس ٤٢/٠ تا ٩/١ درصد مواد موثر را تشکیل میدهد. در اسانس گل بابونه، غالبا کامازولن chamazulene به مقدار زیادتر وجود دارد (١تا ٥١درصد) یکی از اجزای موثر این اسانس ترپنی به نام بیزابولول bisabolol است (٥١ و٦١). تا ٠٥٪ اسانس از اکسیدهای A و Bبیزابولول تشکیل شده، اما این نسبت برحسب ترکیب شیمیایی گیاه به علت تنوع تولید متغیر است. گل بابونهی آلمانی از نظر تنوع تولید آن دارای ٤نوع متفاوت شیمیایی است(٧١):
نوع A
اکسید B آلفابیزابولول< اکسید A آلفابیزابولول < آلفابیزابولول
نوع B
اکسید Aآلفابیزابولول < اکسید B آلفا بیزابولول < آلفابیزابولول
نوع C
آلفابیزابولول <اکسیدB آلفابیزابولول <اکسیدA آلفابیزابولول
نوعD
اکسید Bآلفابیزابولول= اکسید A بیزابولول= آلفابیزابولول
وقتی اسانسی با خواص آنتیفلوژیستیک یا اسپاسمولیتیک لازم باشد از انواعی باید استفاده نمود که دارای بالاترین میزان آلفابیزابولول است (یعنی انواع Cو D).
کامازولن جزء فعال اصلی اسانس بوده و رنگ آبی سیر دارد که از ویژگیهای اسانس بابونه است. این ماده از تجزیه ماتریسین matricinحاصل میشود که یک لاکتون سزکویی ترپنی است و معمولا در زمان تقطیر با بخار به دست میآید (٨) یا از تاثیر اسید معده به دنبال تجویز خوراکی در روده حاصل میشود (٨١). کامازولن دارای خواص ضدمیکربی، ضددرد، ترمیم زخم و آنتی اسپاسمودیک است (٩١).
آلفابیزولول در اسانس بابونه، فقط به شکل چپ گرد آن وجود دارد. آلفابیزولول صناعی از نظر نوری غیرفعال است و نسبت به نوع چپ گرد آن تاثیر کمتری دارد. بنابراین از نظر زیست شناسیک، ترکیبی که در طبیعت یافت میشود، حتی با وجود شباهت ساختمانی شبیه ترکیب صناعی نیست(٠٢).
اترهای حلقوی دارای خواص ضدمیکربی، ضدالتهابی (مهار ایجادخیز ناشی از دکستران در موشها)، ضدآنافیلاکسی و اسپاسمولیتیک میباشند (١٢) این اترها در غلظتهای بالای ۴-۱۰ در آزمایشگاه سبب وقفهی هیستامین از ماست سل های موش شدهاند(٢٢).
به طور خلاصه مواد موثر موجود در گل بابونه عبارتند از: آلفابیزولول و اکسیدهای A و B آلفابیزولول، اسیدهای آمینه، آپیژنین، آپیژنین-٧- استوگلوکوزید، آپیژترینapigetrin ، آپی ئینapiin، بیزابولون اکساید، کاماویولین chamaviolin، کامازولن، کولین، کومارین (٥١) coumarin، اترهای حلقوی، دس استیل ماتریکارین، اسانس، فارنسن (٥١) farnesene، اسیدهای چرب، فلاونوئیدها، فلاونولها، هرنیارین herniarin، ایزورامنتین isorhamnetin، لوتئولین، ماتریکارین، ماتریسین matricin، ماتریسین matricine، فلاونهای متوکسیله، اسیدهای گیاهی(موسیلاژاسیدی) پلیاستیلنها، پلیساکاریدها، پروآزولنهاproazulene، گلوکوزیدهای کوئرستین، کوئرسی مریترین quercimeritrin، روتین، اسپاتولنول spathulenol اسپیرواتر spiroether و اومبلیفرون umbelliferone.
تاریخچه
بابونهها از دوران باستان به عنوان دارو مورد استفاده بودهاند و به صورت سنتی تحت نام عمومی بابونه در کتب گیاهی ذکر میشدهاند و احتمالا از هر یک از انواع بابونه به جای دیگری استفاده میشده است. بابونه رومی بنا به گزارش برای خوشبو کردن مومیایی رامسس دوم، فرعون مصر مورد استفاده قرار گرفته و گفته میشود توسط رومیان در زمان تسلط بر انگلیس وارد بریتانیا شده است. آنگلوساکسونها از بابونه و احتمالا بابونهی رومی به عنوان یکی از ٩ گیاه مقدس خود استفاده مینمودهاند. کولپپر Culpeper، بیماریهای متعددی را برمیشمارد که بابونه بر آنها موثر بوده است. این بیماریها عبارتند از زردی، تبها، سنگ کلیه، قولنج، احتباس ادرار و التهاب روده(٣٢).
گیاهان بسیاری را بابونه قلمداد میکنند یا در بخشی از نام آنها بابونه یا کامومیلchamomile وجود دارد. از تعداد بسیاری از انواع بابونه که در اروپا، شمال آفریقا و مناطق معتدل آسیا میروید، ٥نوع در انگلیس و اروپا به صورت وحشی یا خودرو میرویند. هیچ یک از انواع بابونه، بومی استرالیا نیست. انواع وحشی بابونه عبارتند از:
ـ بابونه آلمانیGerman chamomille یا Matricaria recutita
ـ بابونه رومی Roman chamomille با نام علمیAnthemis nobile یا Chamaemelum nobile
ـ اقحوان متعفن foetid (stinking) mayweed یا Anthemis cotula
ـ بابونه شاخیCorn chamomille با نام علمی Anthemis arvensis و بابونه زرد (٧).
بابونهی رومی همان بابونهای است که غالبا در کتب گیاهی انگلیس از آن نام برده میشود. در تجارت شکل دوگله آن را رشد دادهاند(٠١). موارد استفادهی این نوع بابونه شبیه بابونهی آلمانی و دارای خواص معطر تلخ، آنتی اسپاسمودیک، آرامشبخش خفیف و به صورت موضعی دارای اثرات ضدالتهاب و ضددرد خفیف است. گفته میشود این نوع نسبت به بابونهی آلمانی بیشتر سبب بروز واکـنـشهـای آلرژی مـیشـود. «به گزینان»، گروهی از هربالیستهای آمریکایی که فیزیومدیکالیسم را در اواخر قرن نوزدهم با طب فربود آمیخته بودند به استفاده از این نوع بابونه بیمیلی نشان میدادند. ویسWeiss استفاده از ترکیب توام بابونهی رومی و آلمانی را به نسبت١به٢ برای مصرف داخلی توصیه کرده است.
همانگونه که از نامهای لاتین گیاه برمیآید، یکی از علل اشتباه نامهای مترادفی بوده که برای این نوع بابونه قائل بوده اند اما با قبول نام Matricaria recutita به سال ٤٧٩١ تا حدی این مشکل برطرف شده است(٤٢).
آثار
موارد استفاده بابونه، اصولا به خاطر سه تاثیر مهم آن است زیرا سبب کاهش التهاب، تسکین اسپاسم و مقابله با نفخ و درد ناشی از آن میشود به طور کلی برای بابونه خاصیت ضددرد، ضدالتهاب، ضــدآلرژی، ضدنزله (مجرای فوقانیتنفس)،ضدمیکرب، آنتیاسپاسمودیک(عضلات)، ضدایجاد زخم در لوله گوارش، تونیک تلخ و گوارنده، کارمیـناتیو، صـفــرابر، آرامـشبخـش و مــرهم زخم قائلند.
ثبت نظر