اضطراب ، شایعترین نوع بیماری هیجانی است، که در جامعهی نوین بهسلامت روحی و جسمی افراد لطمه میزند. در جامعهی امروزی عوامل فشارآفرین افزایش یافته است. سرگردانی، نومیدی، دلهره و اضطراب تعادل روانی افراد را مختلکرده و آنها را از خوداندیشی و خودشکوفایی بازداشته است. اضطراب و افسردگی و شیدایی، از اختلالهای روانی بهشمار میآیند که شخص را به واکنشهای دفاعی وامیدارند. اضطراب را میتوان بهصورت ترسی مداوم، بیدلیل و جونده توصیفکرد که شخص را آزار میدهد. در واقع، فرد مضطرب بدون این که دلیل اضطراب را بداند، همواره برای همهچیز، حتی سلامتی خود، نگران است. بدیهی است اینحالت هیجانی سبب بروز تغییرات جسمی نیز میشود و تندینبض و تپشقلب، افزایش فشارخون، گشادشدن مردمکچشم، لرزشدستها، بدخوابی، و احساس برانگیختن دایمی چشمگیر میشود. بررسی کارکرد سیستم اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک درحالت اضطراب نشان میدهد که تغییرات زیادی درتمام قسمتهای بدن بهوجود میآید و تعادل ارگانیسم مختل میگردد. وقتی استرس دوام و شدت داشته باشد سدّی دربرابر رشد و تعالی و اتحاد و جامعیّت ایجاد میکند که انسان را از خودشکوفایی و آرامش و اتصال به روحمتعالی باز میدارد. جای تأسّف است که در بسیاری از موارد تا این اندازه عشق و شیدایی مفقود شود و در نتیـجه انسان مفهـوم خوشبختی را نداند.
یوگا، ذهن آدمی را از قیدوبندهای مادی آزاد میسازد و او را بهسوی سلامت و اوج انسانیّت و روح متعالی هدایت میکند. با گذشتن از مراحل متعدد یوگا برای تصفیه و تعالی و متحدشدن فکر و جسم، نهتنها روح انسان آزاد میگردد و آرامش و آسایش واقعی حاصل میشود، بلکه تندرستی و نشاط و وجد روانی نیز پیامد تمرینهای یوگا خواهد بود. ارزیابی کار استادان یوگا و بررسی شرححال کسانی که با تمرینهای یوگا به سلامت و تعادل و آرامش رسیدهاند نشانمیدهد، که یوگا چنان سبب تعالی در فکر و روح آنها شده، که علاوه بر به سامانشدن اندیشه و تفکّر آنها جسم و کالبدشان نیز سالم و کارآمدتر شدهاست. یوگا به آدمی فرصت میدهد تا شرایط هستی و زندگی خود را تغییر دهد و آن را بهبود بخشد و زیستن و عشقورزیدن انسانی را ممکن سازد.
انجام آساناهاییوگا (تمرینهای Asana را نباید تنها حرکتهای ورزشی دانست) بر کار کرد غدد درونریز اثر میگذارد و کار دستگاههای تنفّس، گردشخون، اعصاب و غدد درونریز را همآهنگ میسازد و به تعادل جسمی و روانی میانجامد. البته برخی از افراد نیز این سعادت را مییابند که ازطریق تمرینهای یوگا مورد لطف الهی قرارگیرند و با ایجاد تحوّل درآنها به کمال انسانیّت و رفعت اخلاقی و اوج برسند.
یوگا، با ایجاد وحدت و یگانگی فکر و جسم و روح ، انسان را به آرامش و سعادت میرساند. یوگا، شیوهای است برای جستجوی حقیقت و آگاهی و بیداری، که انسان را از خوابغفلت بیدار میکند و فرد را با ذات باریتعالی یگانه میسازد. یوگا دستگاه ایمنی بدن را تقویت میکند و به فرد میآموزد که ازطریق منظمکردن کار تنفّس و رعایت درست اعمال دم، بازدم، نگهداری دم پساز دمعمیق و حبس دم پساز بازدم میان ذهن و بدن خود ارتباط سازنده برقرار کند. دراینصورت، فرد میتواند فکر خود را در کنترل بگیرد و از پریشان حالی و نگرانی و اضطراب رها شود و با خوداندیشی و خویشکاری با روح کیهانی پیوسته و یگانه گردد. بهاینترتیب، یوگا ممکناست نقش بسیار مهمی در تندرستی و پیشگیری و درمان حالتهای اضطرابی داشته باشد. درواقع ترسواضطراب و نگرانی، که سدبزرگی برای خویشکاری و خوداندیشی و اتّصال بهجان جهان بهشمار میآیند، با آگاهی از فلسفهی یوگا و تمرینهای آن برطرف میشود و انسان میتواند به وحدت و جامعیّت و فروغ و روشنایی برسد.
یوگا، به آدمی میآموزد که باتربیّت و تهذیبنفس، هم رشد خود را میسر سازد و به کمال برسد، و هم با همسازی و همآهنگی با دیگران، توان عشقورزیدن بیابد و هویّت انسانی خود را بروز دهد. انجام تمرینهای یوگا به هشیاری و بیداری فرد کمک میکند و او را از غفلت میرهاند.
فلسفه و تمرینهای یوگا به فرد میآموزد که چگونه از شرّ نابسامانیها رها شود و با حفظ سلامتجسم و روان به دوگانگی فکر و روح و ذهن و بدن پایان دهد. همانطور که در ارکستر بزرگ موسیقی همآهنگی و همآوایی رعایت میشود و رهبر ارکستر در ایجاد این همآهنگی نقش اصلی دارد، یوگا نیز درایجاد اتحاد جسم و فکر و روح و یکیشدن با روح جهانی و نزدیکی به خداوند نقش رهبر ارکستر را ایفا میکند. یوگا به فرد میآموزد تمرینهایی را انجام دهد تا جسم و روح سالم داشته باشد و به سعادت پایدار برسد. انجام آساناهای یوگا (دهها حرکت) تضاد بین تن و اندیشه را ازبین میبرد و به فرد اجازه میدهد تا انرژی حیاتی خود را آزاد سازد. آسانا و پرانایاما (دانش تنفّس) کار ذهن و بدن را متعادل میکند و از این رو ظرفیت تنفّسی افزایش مییابد. درنتیجه کار گردشخون و غدد درونریز بهبود مییابد و دستگــاهگـــوارش از ســمـوم پاک میشود.
گزارشهای مؤسسات علمی یوگا نشان میدهد که بیشاز 60% افراد مضطرب پساز ششماه انجام تمرینهای بدنی، ذهنی و تنفسی یوگا از شر اضطراب و دلواپسی آسوده شده به آرامش و تعادل رسیدهاند. یک بررسی علمی درسال2011 خاطرنشان میسازد که از 28نفر انسان مضطرب، که در کلاسهای تخصصی تمرینهای یوگا شرکت کردهاند 17نفر پساز 4ماه تمرینفیزیکی و ذهنی و 9نفر پساز 8 ماه تمرین بر اضطراب خود فایق آمدهاند. بدیهی است انجام این تمرینها سودمندیهای دیگری نیز برای شرکتکنندگان داشت که درآینده به آنها اشاره خواهد شد.
منابع در دفتر نشریه میباشد.
ثبت نظر