بعضی بهسختی میتوانند مسألهی تأثیر مثبت مراقبه را برذهن و جسم بپذیرند. اخیراً طی بازبینی بسیار گزینشی پژوهشی بازهم مسألهی تأثیر مراقبه بهمیان آمده ومحدودیت منافع مراقبه، عنوان نشریات مختلف ازجمله والاستریت جورنال شده است.
دکتررابرت اشتایدر (MD,FACC) مدت 30سال است که روی آثار مراقبه بر سلامت تحقیق میکند و دراین زمینه نتایج قابلقبول علمی بهدستآورده است. درطول سال گذشته این پزشک توسط دانشکدههای پزشکی و مراکز بزرگ حوزهی سلامت درچهار قارهی جهان برای آموزش اصول علمی طب ذهن وجسم و مراقبه در پیشگیری و درمان بیماریها و بهویژه بیماری قلبوعروق دعوت شده است.
وی میگوید نتایج پژوهش در زمینهی مراقبهی متعالی (TM) حاکی از آن است که انجام این نوع مراقبه سبب کاهش فشارخون و مقاومت به انسولین میگردد، سرعت پیری زیستشناسیک را میکاهد و حتی تا 48٪ سبب کاهش نرخ حملهی قلبی، استروک و مرگ میگردد.
جامعهی قلب آمریکا، طی بیانیهیی درسال 2013 اعلام داشت که نتایج یک دهه پژوهش حاکی از آن است که انجام TM سبب کاهش فشارخون میگردد وپزشکان باید استفاده از این روش را در درمان فشـــارخون بالا ملحوظ دارند.
نتایج پژوهش روی مراقبه نیز منافع گستردهی روانشناسیک حاصل از انجام مراقبه را نشان داده است. بهعنوانمثال در بازبینی 163 بررسی توسط جامعهی روانشناسیک آمریکا که به سال 2012 انجام شد نتیجهگیری شده است که تکنیک مراقبهی متعالی درکاهش اضطراب، عواطف منفی، اضطراب صفتی و رواننژندی دارای آثار نسبی نافعی است ضمن آنکه به یادگیری، حافظه و خود شکوفایی کمک میکند.
مراقـبـــهی دلآگاهی mindfulness meditation دارای آثار نسبتاً قوی درکاهش صفات منفی شخصیتی و استرس است و سبب بهبود دقت و دلآگاهی میشود. دراین بازبینی چنین نتیجهگیری شده است که: «آثار بهدست آمده از آنالیزهای حاضرنشان میدهد که مراقبه بهصورتی مهم بر افراد تأثیر میگذارد».
با همهی این احوال باید دید که چرا بازبینی دیگری که دریک نشریهی تخصصی جامعهی پزشکی آمریکا(JAMA Internal Medicin) انتشار یافته چنین نتیجهگیری شده که منافع انجام این کار محدود است و درمراقبهی دل آگاهی نیز مدارک متوسط یا کمی درمورد شرایط اختصاصی مرتبط با استرس مانند اضطراب وجود دارد. دراین بازبینی به پژوهشهایی بیشتر توجه شده است که نشانمیدهند مراقبه سبب تسکین استرس روانشناسیک میگردند و بهاینترتیب منافع عینی مراقبه ازجمله کاهش فشارخون خارج از حوزهی این بازبـــینی قــــرارگرفته است.
افزون براین، در بازبینی اخیر به بررسیهایی توجه شده است که شرکت کنندگان درآن دارای تشخیص ومشکلات طبی و روانپزشکی بودهاند. مصنفان دراین بازبینی بررسیهایی را حذف کردهاند که روی افراد طبیعی دچار اضطراب یا استرس انجام گرفته بود و نیز هیچ بررسی درمورد بزرگسالان وجود نداشت.
این معیارهای گزینش سبب حذف بسیاری از بررسیهای جدی شده است به طوری که اگر درمجموع در نظرگرفته شود نشان میدهد که در واقع، مراقبه درکاهش استرس و اضطراب دارای منافع است. درمتا آنالیز 10 بررسی دارای شاهد به سال 2013، نتیجه این بودکه حداقل انجام یک نوع مراقبه، یعنی مراقبهی متعالی، سبب کاهش قابل توجه اضطراب میشود.
درپانوشت مقالهی نشریهی «جاما» که مورد استناد والاستریت جورنال بوده است یکیاز ویراستاران اظهار داشته است که نتیجهی ضعیف بهدستآمده از بررسی این سوال را مطرح میکند که چرا بهرغم فقدان مدارک علمی قابلتوجه، بازهم مراقبه بهصورت خاص و اقدامات مکمل بهصورت عام بهویژه در طبقات مؤثر و فرهیختهی جامعه با اقبال روبرو شده است.
درپاسخ به این سوال باید گفت که رویکردهای مکمل و جانشین که درحالحاضر به مراقبت یکپارچه از سلامت خوانده میشود در واقع با انجام بررسیهای جدی و سخت علمی مشخص شده که دارای تأثیر اساسی برسلامت ذهن و جسم میباشند.
اما آنچه دراینزمینه اهمیت دارد آن است که افراد استفادهکننده از رویکردهای طبیعی خود دارای نقش فعالتر در سلامت خویش میباشند. این امر را در اصطلاح خود ـ قدرتگیری مینامند وهمان چیزی است که ارباب حرف طبی برای خود بیماران خویش آرزو دارند.
و این یک آرزو است. پزشکان میخواهند مردم رفتار، دورنما و بازخوردی سالمتر داشته و مسوولیت بیشتری بپذیرند.
مرکز کنترل بیماری و پیشگیری آمریکا (CDC) تخمینزده است که میتوان با تیمار از خود مناسب از اکثریت بیماریهای مزمن پیشگیری کرد. یعنی این کار با تدبیر استرس و شیوهی زندگی توسط خود بیمار قابل انجام است.
افزون براین، میتوان ازطب سوزنی سخن به میان آورد. در مورد تأثیر طبسوزنی در درمان درد، پژوهشهای وسیع انجام شده است. نتایج بعضی ازاین پژوهشها نشان میدهد که طبسوزنی از دارونما بهتر است و بسیاری از این پژوهشها نیز حاکی از آن است که تأثیر این روش شبیه دارونما است. اما نتیجهی بسیاری از پژوهشها حاکی ازآن است که این روش نسبت به عدم درمان بهتر است.
نتایج مثبت طبسوزنی در درمان درد به اثبات رسیده است. جای شگفتی است که مردم بتوانند درد خود را تسکین دهند اما جای تعجب بیشتر است که نشریات طبی بهطور مشخص این مسأله را بزرگ کنند که این روش بهتر از دارونما نیست.
سرانجام، باید گفت مردم مراقبه میکنند به آن علت که این روش، اساساً سبب تغییردرک ازخود و حس رنج میشود و این امر با نتایج پژوهشهای انجام شده حمایت میشود.
در بررسیهای درازمدت وکوتاه مدت روی افرادی که مراقبهی متعالی انجام میدادند، این عده تجربهی میزان بنیادین وحدت و تمامیت در آگاهی را گزارش کردهاند و همین امر به ایشان حس عمیق آرامش، ارتباط و رهایی از استرس داده است.
نتایج پژوهش تصویرسازی مغز والکتروکاردیوگرام نشان داده است که درواقع مغز مربعنشینان (مراقبهکنندگان) نسبت به آنها که این تکنیک را نیاموختهاند، دارای کردهیی متفاوت است. همچنین براساس نتایج یکدهه پژوهشهای علمی انتشار یافته، انجام مراقبه بهشدت درایجاد سلامتی و توازن ذهن و جسم موثر است و چشمپوشی ازمدارک موجود شبیه چشمپوشی اساس علمی طب است.
ثبت نظر