شماره ۱۱۰۸
دکتر سید جواد رضوی - هومیوپات
جالب است که پدربزرگ پاستور پزشک هومیوپات بود و ...
کاربرد هومیوپاتی در سرطانها ـ اختصاصاً سرطانسرویکس:
هومیـوپاتی(Homeopathy) به معنی لفظی «درمان با مشابه» از مهمترین روشهای طب مکمل یا جانشین میباشد. براساس آمارها، پساز طب رایج درسراسرجهان بیشترین مراجعه به هومیوپاتی صورت میپذیرد. این روش حدود۲۰۰سال قبل توسط دکترهانمن درآلمان کشف و احیا شد(تصویر۱).
براساس فلسفهی هومیوپاتی، اعتقاد براین است که یک ماده، زمانی ممکناست سبب درمان نشانههای بیماری شود که مصرف مقادیر اندک آن نیز همان نشانهها را در فرد سالم ایجاد نماید که به آن «قانون همانندها» میگویند.نزدیکترین مثال به هومیوپاتی درطب رایج، واکسیناسیون است که با تجویز و استفاده از آن میکروب یا ویروس ضعیفشده و با تحریک و فعالکردن سیستم ایمنی از بروز بیماری ناشیاز آن ارگانیسم پیشگیری میشود. جالب است که پدر بزرگ پاستور (بنیانگذار واکسیناسیون) پزشک هومیوپات بود و احتمالاًَ وی با قوانین هومیوپاتی آشنا بوده است. اولین جرقههای هومیوپاتی در ذهن هانمن با مطالعهی کتاب دکتر کولن در استفادهاز پوست درخت گنهگنه (کینین) در درمان مالاریا زدهشد.
وی چند روز متوالی مقداری داروی کینین مصرف نمود و مشاهده کرد که به تدریج نشانههای مالاریا (تب و لرزهای متناوب) در وی ظاهر میشود! درحالیکه او مطمئن بود به این بیماری مبتلا نیست. او بسیار متعجبشد که چگونه مالاریا توسط مادهای که دقیقاً همان نشانهها را ایجاد میکند، درمان میشود؟! لذا با توجه به اشارههای پیشینیان درمورد درمان مشابه با مشابه، این موضوع در ذهن وی قوتگرفت.
برای آزمایش بیشتر، کینین و تعدادی از مواد دیگر را درافراد سالم امتحان کرد و بادقت نشانههای ایجادشده را ثبت نمود. طی 6سال آزمایشهای متعدد، حجم انبوهی از اطلاعات پیرامون تأثیر مواد مختلف را جمعآوری و درکتابی این «تصویر داروها» (Drug pictures) را ثبت کرد. سپس مبـادرت به آزمایش این مواد دارویی روی بیــماران نمود
و بهطور دقــیـق«تصویر نشانهها» (Symptom pictures) را نیز گزارش نمود.
درسال۱۷۹۶«قانون همانند» یا «درمان مشابه بـــا مشــــابه» (Similia similibus curentur) را بهعنوان یک قانون طبیعی ارائهکرد. دراینکتاب ذکر میکند: «درمانگر برای درمان یک بیماری، بخصوص اگر مزمن باشد، باید دارویی تجویز نماید که یک بیماری مصنوعی تاحدامکان شبیه به بیماری اصلی را ایجاد نماید تا بهاینوسیله آن بیماری درمان گردد». هانمن و همکارانش موارد بسیاری ارائه نمودند که ابتلا به یک بیماری قویتر، سبب سرکوب موقت بیماری ضعیفتر میگشت (گرچه تعلیق فقط موقت بوده و موجب درمان واقعی نمیشود). مثلاً گزارش شده بود که طاعون در مکانهای شیوع اسکوربوت،گسترش نمییابد. یا اینکه افراد مسلول، تبهای همهگیر سبک نمیگیرند. مواردی از کودکان مصروع گزارش شده که در اثر ابتلا به کچلی (Tinea capitis) حملههای صرعی آنها متوقفشده اما همینکه بثوراتپوستی سر رفعشده، حملهها دوباره ظاهر شدهاند. همچنین ابتلای شدید به تیفوس، باعث توقف پیشرفت سل شده که البته پس ازطی دورهی بیماری، سل به رشد خود ادامه داده است. درکودک مبتلا به آبله، مبتلاشدن به سرخجه نشانهای ایجاد نمیکند (البته پساز رفع آبله، سرخجه مجدداً آشکار میشود). شاید همکاران محترم به یاد داشته باشند که در بخش روانپزشکی،بیماران دچار سایکوز پیشرفته معمولاً کمتر به سرماخوردگی دچار میشوند.
هانمن معتقد بود که درطبیعت و در بیشتر بیماریهای ناهمانند، بیماری قویتر، ضعیفتر را معلق خواهد کرد (بهندرت و بخصوص در بیماریهای حاد، گاهی یکدیگر را پیچیدهتر میکنند) البته آنها هرگز همدیگر را درمان نمیکنند. هومیوپاتها اعتقاد دارند که در عمل، معمولاً درمانهای آلوپاتیک قوی بخصوص دربیماریهای مزمن، فقط بیماری مصنوعی ناهمانندی ایجاد میکنند. مادام که دارو ادامه یابد، مشکل اصلی را فقط پنهان، ساکت و معلق کرده و قادر به درمان ریشهای نیست و به همین دلیل معمولاً پس از قطع درمان، بیماری قبلی(و گاهی به شکل جدیدی از بیماری دیگری) دوباره ظاهر شده و عود میکند.
درهومیوپاتی با ایجاد یک بیماری مصنوعی کمی قویتر ازبیماری اصلی و البته مشابه با آن (که تغییرات ناشیاز آن در بدن قابلکنترل و گذرا است)، سبب تحریک سیستم ایمنی بدن جهت مقابله و درمان بیماری اولیه خواهیم شد. اعتقاد بر این است که نیروی حیاتی، خود را از بیماری مصنوعی خیلی آسانتر از بیماری طبیعی رها میکند هرچند اولی قویتر باشد؛ زیرا عوامل بیماریزایی که بیماری مصنوعی ایجاد میکنند (داروی مشابه هومیوپاتی) کنشهایی کوتاه مدت و گذرا دارند. روشهای رواندرمانی در موارد بیماریهای روانی عمیق که ریشه درگذشته دارند (مثلاً صدمات پساز تروماـ PTSD یا Abuse و آزارهای کودکی) فلسفهای شبیه هومیوپاتی دارند که با رواندرمانی وگاهی هیپنوتیزم، فرد مجدداً به گذشته و آن حادثهی خاص (البته با احتیاط لازم) بازگردانده شده و اینبار با آگاهی و کمک سعی براین است که حادثهی مزبور در ناخودآگاه فرد تجزیه وتحلیل و قابل هضم گردد و بهجای فرار یا فرافکنی (که بهعلت عوارض ایجاد شدهاست) با شناخت و قبول، با آن کنارآمده و این آزادی ذهن و ناخودآگاه بهسمت درمان ریشهای رهنمون خواهد شد.
هانمن با تطابق «تصویرنشانهها» با مجموعهی «تصویرداروها» و طی سالها تحقیق با آزمودن مواد مختلف و ثبت اثرها و نشانههای تولیدشده، درسال1810 درکتاب معروف «ارگانون پزشکی منطقی»، سیستم درمانی جدید هومیوپاتی را ارائه نمود. او معتقد بود که برای تحریک و ترمیم نیروی شفابخش درونی بدن انسان (Vital Force) تنها تجویز یک دوز حداقل از داروی هومیوپاتی رقیق شده و تواندار که مشابه نشانهها و خصوصیات سرشتی بیمار باشد،کفایت میکند. از اولین جملههای کتاب وی درآفوریسم۲ آمده است: «بلندترین آرمان درمانگری عبارت است از بازگرداندن سلامت بهسرعت و برای همیشه، با دورکردن مرض و نابودکردن تمامی آن ازکوتاهترین، مطمئنترین وکمآسیبترین راه طبق اصولی که به روشنی قابلدرک باشد» و در ادامه در آفوریسم۳:«اگر پزشک بهروشنی درککند که در بیماری (یعنی برای هرمورد مشخص بیماری) چهچیزی باید درمان شود (دانش بیماری) و اینکه در هرداروی مشخصی چهچیزی وجود دارد که شفا میبخشد (دانش قوای دارویی)... یعنی اگر پزشک در هرمورد خاص بداند که چگونه باید دارویی را که طبق مشخصههایش مناسبترین است (انتخاب دارو) و بهطورصحیح آمادهشده (طبق اصول فارماکولوژی هومیوپاتی)، بهمقدار مناسب (دوز صحیح) و در زمان مناسب (تکرار بهموقع) تجویزکرده و بالاخره اگر درهرمورد موانع درمان و نحوهی رفع آنها را بشناسد (تا بهبود تداوم یابد)، معالجهاش کامل واثربخش و پزشک واقــعی خواهد بود» و در آفوریسم۴:«همچنین پزشک محافظ و مراقب سلامت است، بهشرطآنکه عواملی که سلامت را مغشوشکرده و موجب بروز و دوام بیماری میگردد را شناخته و نحوهی دور داشتن آنها از افراد سالم را بداند». درنظر داشته باشید که در زمان هانمن علم پیشگیری و بهداشت هنوز شناخته نشده بود و او از اولین کسانی است که بر اهمیت رعایت بهداشتعمومی، محیط و بخصوص تغذیه بر سلامت جامعه تأکید کرده است.
این پزشک، شیمیدان، داروساز و محقق آلمانی، سال ۱۷۵۵ درشهر Dresden (جنوب آلمان) در خانوادهای بیبضاعت و مذهبی متولدشد. باهوش سرشارش در ۱۸سالگی به زبانهای فرانسه، انگلیسی و لاتین تسلط داشت و در ۲۴ سالگی رشتهی پزشکی دانشگاه لایپزیک را به پایان رساند. به زودی پزشکی موفق ومشهور گشت و همچنین مقالهای ارزشمند در پزشکی و شیمی منتشر کرد. او یکیاز تنظیمکنندگان فارماکوپه (لیست قانونی داروها) در آلمان بود. اما چون پزشکی آن دوران غیرعلمی و خشن بود (مثلاً حجامت و خونگیریهای مکرر و بیشازحد، تنقیه و قیآورهای شدید، داغکردن و سرکوب ظاهری نشانههای بیماری آن هم با مقادیر بالای داروهای حتی سمی مانند جیوه و آرسنیک و البته عدمتوجه به رعایت بهداشتعمومی و اصول پیشگیری)، اغلب تردید داشت که آیا بیماران بهدلیل بیماری خود میمیرند یا دراثر درمانهای نادرست؟! درتاریخ آمده هنگامی که «لئوپولد دوم» پادشاه اتریش بیمار شد، پزشکان بیماری را تب روماتیسمی ناشیاز عفونتخون تشخیصدادند و بارها اقدام به رگزنی و بارها خونگیری نمودند. درآخر که شاه درگذشت، پزشکان اعلامیهای منتشرکردند که:«خون پادشاه بسیار آلوده بود و با وجود خارج کردن همهی آن، او فوت کرد!!» لذا هانمن درنهایت حرفهی پزشکی را رهاکرد و برای امرارمعاش به ترجمهی متونپزشکی پرداخت و درحین همین مطالعات، هومیوپاتی را ابداع نمود.
ـ واژهی هومیوپاتی از دوکلمهی لاتین«Homosis» بهمعنی «مشابه» و«Pathos» یعنی «بیماری» گرفته شده است. بهطورکلی۲دیدگاه اصلی در زمینهی پزشکی درمان وجود دارد:
۱ـ درمان به ضد (مخالف)
۲ـ درمان به تشابه
بیشتر درمانهای طب رایج، براساس قانون مخالفها میباشند. بهاینصورت که بیماری با مادهای درمانمیشود که بتواند در بدن یک فرد سالم، نشانههایی مخالف نشانههای آن بیماری را ایجاد کند. مثلاً درمان اسهال با مواد قابض (هیدروکسید آلومینیوم، دیفنوکسیلات، لوپرامید) یا برعکس، یبوست با مسهلها (بیزاکودیل، برگ سنا)، درماندرد (به عبارتی تسکین) با مسکنها، التهاب با ضدالتهابها، تب با تببرها، حساسیتها با آنتیهیستامینها، بیخوابی با هیپنوتیک، تشنج با اپیلپتیکها و...
اما هومیوپاتی پیرو درمان به تشابه است یعنی مشابه میتواند مشابه را درمان کند. بهعبارتی یک بیمار بهوسیلهی مادهای درمان میشود که بتواند همان نشانههایی که بیمار از آنها رنج میکشد را دربدن تولید کند. این مطلب اساس سیستمProving داروها در هومیوپاتی است. برای مثال همهساله درسمینارهای هومیوپاتی، هومیوپاتها از سراسر دنیا دریکمحل جمعشده و طی چندروز داروهای جدید را روی خودشان (بهعنوان افراد سالم) امتحان میکنند و با رعایت اصولعلمی و آماری (ازجمله استفادهاز موارد شاهد که دارونما دریافت میکنند) نشانههای ایجادشده را بهدقت ثبت مینمایند. سپس با بررسی و مقایسهی موارد ثبتشده، نشانههایی را که در افراد مختلف مشابه باشد (بسته به درصد شیوع آن، درطبقهبندیهای یک خطی، دو خطی، سه خطی و چهارخطی) بهعنوان نشانههای آن دارو (که البته برای شرکتکنندگان در تحقیق ناشناخته است)، درماتریامدیکاهای معتبر منتشر میکنند. اصولاً هومیوپاتی یک روش کاملاً تجربی و علمی است و از ابتدا روی انسان آزمایش میشود (البته بهعلت اینکه داروها همگی طبیعی و از گیاهان یا املاح هستند و باتوجه به سیستم رقیقسازی فارماکولوژی آن و یافتههای تجربی طی عمر 200 سالهاش، معمولاً بدون عوارض شدید و پایدارمیباشند).
ثبت نظر