شماره ۱۱۱۱

کاربرد هومیوپاتی درسرطان (۴)

دکتر سید جواد رضوی - هومیوپات

دوشنبه 22 شهریور 1395

ابداع واکسن ویروس پاپیلومای انسانی:

از دیدگاه تاریخی، واکسن‌ها روشی مقرون‌به‌صرفه برای پیشگیری از بیماری‌های ناشی‌از عوامل میکروبی وسایر پاتوژن‌ها هستند. پیدایش واکسنی علیهHPV، قاعدتاً سبب کاهش بالقوه‌ی میزان بروز سرطان‌سرویکس و ضایعات پیش‌ساز آن، سایر سرطان‌های مرتبط (مقعد، پنیس، واژن و ولو) و زگیل‌های ‌تناسلی خواهد‌شد.

اخیراً‌۳‌ کارآزمایی جداگانه با هدف بررسی کارایی واکسن‌های مختلف علیه‌HPV به‌انجام رسیده‌اند.

با این کارآزمایی‌ها توانسته‌اند نشان‌دهند که واکسن مورد استفاده‌ی آنها در پیشگیری‌از عفونت پابرجای‌HPV، کارآمد بوده‌است. قابلیت تحمل واکسن‌ها مناسب و کارآیی آنها در عفونت‌های پابرجا بیش‌از ۸۵ ‌درصد و درمورد اختلال‌های سیتولوژیک ۹۳ ‌درصد بوده‌است. همچنین دراین پژوهش‌ها مشخص‌شد که واکسن، شدیداً ایمونولوژیک است و دربرابر هر‌یک از انواع‌HPV تیتر بالای آنتی‌بادی را القا می‌کند.

ـ جالب است که بیشتر مطالب رفرنس معتبر  ژینکولوژی با فلسفه‌ی هومیوپاتی منطبق و قابل‌تفسیر است.

مشاهده‌می‌شود که ارتباط ویروس‌HPV با سرطان سرویکس درسال ۱۹۶۸ مطرح شد، حال آنکه هانمن حدود سال‌۱۸۰۰ آن‌را بیان‌کرده بود (زمانی که حتی میکروب‌ها به‌طور‌کامل شناسایی نشده بودند، چه‌رسد به ویروس‌ها). به‌علاوه انتساب قطعی حدود ۹۰درصد از موارد نئوپلازی سرویکس به یک‌نوع ویروس‌HPV، دیگر جای هیچ‌شکی را باقی‌نمی‌گذارد. موارد سرکوب یا ریشه‌کنی خود‌به‌خود ویروس نیز با عملکرد و قدرت سیستم حیاتی بدن قابل‌توجیه است. عوامل مطرح‌شده در ورود DNA‌ی ویروس به ژنوم فرد نیز با هومیوپاتی قابل‌تفسیر است. عوارض استعمال دخانیات و مسائل تغذیه‌ای از قدیم و همیشه مورد توجه هومیوپات‌ها بوده است (هانمن از اولین کسانی بود که در بُحبوحه‌ی‌ انقلاب صنعتی اروپا و شلوغی بی‌ضابطه‌ی شهرها، بحث‌هایی در ارتقای بهداشت عمومی مطرح‌کرد. ازجمله حمام‌کردن و شستن مرتب ملحفه و سایر لوازم، حتی توصیه‌های تغذیه‌ی‌ صحیح درپرهیز از پرخوری و ضررهای غذاهای‌چرب و سنگین‌و...). از‌طرف‌دیگر مصرفOCP (‌و اصولاً داروهای هورمونی) از ایرادهای اساسی هومیوپاتی به طب رایج اسـت؛ چون با تضعیف و اختلال درسیستم حیاتی بدن، (نظیر کورتیکواستروئیدها و سیتوتوکسیک‌ها) باعث سرکوب و عوارض عدیده در سلامت عمومی فرد خواهند شد. گفتیم که فلسفه‌ی هومیوپاتی، تقویت و ترمیم نیروی حیاتی بدن می‌باشد و اثرهای درمانی کورتون و هورمون‌ها کاملاً  در تضاد با این اصل پایه‌ای می‌باشند.

ـ از جهتی اگر این واقعیت را بپذیریم که افزایش شیوع عفونت HPV (یا بیماری‌های زمینه‌ای و پرعارضه‌ی گونوره و سیفیلیس) ناشی‌از تماس‌های جنسی با افراد متعدد و بی‌بندوباری است، به فلسفه‌ی دیگری از هومیوپاتی می‌رسیم که معتقد  است «بیماری دراثر گناه ایجاد‌می‌شود». به‌عبارتی وقتی فرد مرتکب گناه می‌شود (حتی اگر در ظاهر آن را توجیه و با آن کنار آید) به‌طور ناخودآگاه در ضمیر خود دچار تضاد می‌گردد (یعنی عملی را انجام‌می‌دهد که براساس فطرتش می‌داند که نادرست است) و این تضادها باعث اختلال در تعادل سیستم نیروی حیاتی شده و او را مستعد ابتلا به انواع بیماری‌های روحی و جسمی می‌کند. امروزه ثابت‌شده که افراد مذهبی و مقید، کمتر بیمار‌شده و به‌طورکلی سالم‌تر هستند.

در سیستم رایج ‌ژینکولوژی، پاپ‌اسمیر اولیه (PAP1)، نرمال تلقی‌شده و در پاپ۲ باید عفونت پیگیری‌گردد. در پاپ‌P2R با تغییرات سلولی درحدLOW SIL بیمار باید هر۴تا۶ ماه مجدداً پاپ‌اسمیر شود. در‌صورت بروز هرگونه ناهنجاری ‌سلولی و بخصوص تغییرات درحدHIGH SIL، کولپوسکوپی و بیوپسی انجام می‌شود تا سیتولوژی CIN مشخص‌گردد. معمولاً در CIN2.3، مخروط‌برداری‌(Conezation) جهت بررسی دقیقتر پاتولوژی انجام می‌شود. در‌CIN1 نیز می‌توان محل ضایعه در سرویکس را با کرایوسرجری حذف نمود.

ـ به‌عنوان یک پیشنهاد، در مراحل اولیه‌ی تغییرات سلولی و CIN پائین که هنوز اندیکاسیون‌های دخالت جراحی مطرح نباشد، طی یک طرح تحقیقاتی (یا به‌عنوان پایان‌نامه‌های تخصصی) به‌طور علمی با مقایسه و بررسی‌های مورد ـ شاهدی، درمان هومیوپاتی (یا طب‌سوزنی، طب‌سنتی اخلاطی و...) ‌انجام‌شود و سیر پیشرفت بیماری ثبت و با سایر‌ درمان‌های محافظتی، انتظاری و رایج مقایسه گردد.

ـ در رپرتوری معتبر Radar هومیوپاتی، درزیر لوبریک سرطان سرویکس ۸ دارو ذکر شده است.

FEMALE GENITALIA/SEX-CANCER of-Uterus-Cervix (8)

داروها عبارتـند از:

Arg.n;ars.r;bomh;carc; HYDR;Kreos;NAT.M; thymol

اما درساب لوبریک‌های دیگر:

F.G/SEX/acomp.by dischare,offensive
F.G/SEX/acomp.by hemorrhage
F.G/SEX/acomp.by pain
F.G/SEX/metrorrhagia-cancerous
F.G/SEX/cancer of-uterus-epithelioma
F.G/SEX/cancer of-uterus-scirrhus

درلوبریک‌های عفونت ژنیتال زیر سرویکس،۱۰‌دارو ذکر‌شده است.

F.G/SEX/inflammation-uterus      
cervix (cervicitis)

داروها: Carb.an (ذغال‌حیوانی)  CON (شوکران)Hydr (زردچوبه)Kreos (قطران)Murx (صدف)Syph (سیفیلیس) Tub (توبرکولوز) و...

وساب لوبریک‌های:

F.G/SEX/inflam-uter-cervix -endocervicitis
F.G/SEX/inflam-uter-cervix -chronic

درلوبریک کلی‌ترعفونت رحمی ۸۹ دارو داریم. و ساب لوبریک‌های مربوطه:

F.G/SEX/inf.uter-abortion after(sabin)
F.G/SEX/inf.uter-anger after(CHAM)
F.G/SEX/inf.uter-chronic(aur.m.n;tub;...)
F.G/SEX/inf.uter-delivery after (oci.sa)
F.G/SEX/inf.uter-emotional excitement (..)
F.G/SEX/inf.uter-endometritis(bell;flav)
F.G/SEX/inf.uter-fear from (acon)
F.G/SEX/inf.uter-hemorrhage after(CHIN;...)
F.G/SEX/inf.uter-incipient(mel.s.c)
F.G/SEX/inf.uter-indignation from(COLOC)
F.G/SEX/inf.uter-joy, excessive(COFFE)
F.G/SEX/inf.uter-labor after (CHAM;NUX;V;...)
F.G/SEX/inf.uter-menses during(phos)
F.G/SEX/inf.uter-pregnacyduring(phos)
F.G/SEX/inf.uter-sexual excesses after(CHIN)

ـ درهومیوپاتی باید درهر عارضه‌ای جزئیات با دقت پرسیده شود. علاوه بر روش ســرشتی (Constituision) که براساس کلیات ظاهری و نشانه‌های اصلی Mind وBody فرد، داروی مشابه آن‌را پیدا و تجویز می‌نمائیم (تا باعث تقویت و ترمیم نیروی حیاتی‌شده و به بدن کمک‌کند تا خودش بربیماری یا عامل بیماری‌زا تفوق یابد). درمواردی نیز (به‌ویژه حاد) براساس شکایت اصلی بیمار می‌توان داروهای مرتبط را انتخاب کرد. مثلاً درمورد سرطان سرویکس با توجه به جزئیات فوق، لوبریک‌هایی که دربیمار وجود داشته باشدرا انتخاب و توسط نرم‌افزار جمع‌بندی شده و داروها براساس تعداد پوشش و اهمیت آنها (یک تا چهار خطی بودن) به ترتیب لیست می‌شود. آنگاه هومیوپات براساس شناختی که از نشانه‌های تک‌تک داروها دارد، دارویی که دراین لیست بیشتر شبیه بیماری است (درکلیت و ازنظر جسمی و روحی و سرشتی) را انتخاب می‌کند. به‌عبارتی درمان با هومیوپاتی شبیه به یک معمای پیچیده است که باید با هنرمندی ودرنظرگرفتن تمام جوانب، آن را حل نمود. برای نمونه درنظر بگیرید که بیماری با نشانه‌های سیتولوژی CIN2 و با شک به سرطان سرویکس مراجعه نموده است. دچار ترشحات بسیار بدبوی رحمی و نشانه‌های متروراژی نیز بوده و مشکلاتش همراه با درد است. همچنین در‌معاینه، کندیلومای ناحیه‌ی سرویکس مشاهده می‌شود. همزمان بیمار دچار تومور کیستیک تخمدان راست نیز می‌باشد. دراین مثال اگر بر‌اساس شکایت‌ها و نشانه‌های ژینکولوژیک لوبریک گرفته شود، ۱۱ لوبریک زیر مناسب است. (البته درعمل لوبریک‌ها و نشانه‌های مهم روحی، ظاهری و سایر اختلال‌های جسمی نیز با ضوابط خاص خود مد نظر خواهد بود. اگر کلیت فرد با یکی از شخصیت‌های  اصلی هومیوپاتی منطبق باشد، بسیارمهم وحتماً درنظر گرفته خواهد شد).

1-F.G/SEX/cancer.uterus-‌acomp.by-pain
2-F.G/SEX/cancer.uterus-epithelioma
3-F.G/SEX/cancer.uterus-precancerous stage1
4-F.G/SEX/cancer.uterus‌-cervix
5-F.G/SEX/cancer.uterus-cervix-offensive odo
6-F.G/SEX/inflammation-uterus-cervix
7-F.G/SEX/uter-cervix-endoc
8-F.G/SEX/condyloma-uter-cervix
9-F.G/SEX/tumor-ovarie-right
10-F.G/SEX/tumor-ovarie-cyst
11-F.G/SEX/tumor-ovarie-cyst-right side

اما جمع‌بندی لوبریک‌ها را می‌توان براساس چندین روش بررسی کرد. مثلاً با اولویت جمع لوبریک‌ها، اولویت اهمیت داروها، یا براساس نظرات بعضی اساتید (گزینه‌ی دکتر ویتولکاس)و...

براسـاس گزیــنه‌ی Sum of Symptom لیست زیر به دست می‌آید:

 Hydr (زردچوبه‌ی هندی)، Carc (کارسینوسین)، Krose (قطران)، Apis  (زنبورعسل)، Lyc (گل کبریتی)، Pall (عنصر پالادیوم)،Podo (لیموی وحشی)،Iod (ید)،Nat.m (نمک طعام)، Bell (تاجریزی)، Thuja (تویا)، Arg.n (نیترات نقره)،  Ars.i (یدید ارسنات)، Med(گونوره)، Murx (صدف ارغوانی)، Syph (سیفیلیس) و... از این لیست داروهای پلـی‌کرسـت (اصلی، بزرگ و شخصـیتی)‌عبـارتند از:

lyc، nat.m، iod,thuja و arg.n

 ـ برای مثال داروی Hydr را از ۱۱ لوبریک گرفته شده در ۴ لوبریک داشته‌ایم که با احتساب دو و سه خطی بودن، به آن امتیاز ۱۰ تعلق می‌گیرد. حال درماتریامدیکای هومیوپاتی داروی فوق، نشانه‌های روحی، جسمی، ظاهری وسرشتی خاصی دارد(حتی استعداد برخی عوارض وبیماریها یا جنبه‌های مزاجی وسرد و گرمی و ...) معمولاً هومیوپات در ۱۰ وحداکثر ۲۰ داروی اول به دنبال شباهت‌های کلیتی بوده و برپایه‌ی دانش دارویی و شناخت آنها، داروی مشابه‌تر را پیدا می‌کند (البته سیستم نرم افزار خیلی کمک کننده است وباعث می‌شود کمتر دارویی از زیر دست در رفته یا ناخواسته حذف شود).

 درنمونه‌ی فوق اگر رپرتوری Prominence یا رپرتوری داروهای کوچک Small Remedy را بگیریم، حدوداً همان داروها بالا می‌آید.

درگزینه‌ی دکتر ویتولکاس پنج‌داروی Thymol, Krose, Med, Hydr و Bomh پیشنهاد می‌شود.

ـ در رفرانس«نواک» ذکر شده بود که دربیشتر موارد آلودگی ویروس HPV ،بیماری خود بخود سرکوب و ریشه‌کن شده وفقط درگروه کوچکی از بیماران ویروس پابرجا مانده و سال‌ها بعد سلول‌های سرویکس را سرطانی می‌کند. این موضوع که چرا درعده‌ای این ابتلا صورت می‌گیرد ودرعده‌ای خیر؟! درطب رایج توجیهی ندارد وعلت اصلی آن مشخص نشده است (همان کلمه‌ی مشهور و راحت‌کننده‌ی «ایدیوپاتیک»!)، اما هومیوپاتی استدلال می‌کند که با توجه به زمینه‌ی سرشتی فرد، در بعضی شخصیت‌ها (مشابه داروی آن) این احتمال ذاتی تبدیل شدن به بدخیمی‌بیشتر دیده می‌شود.یعنی این‌گونه سرشت‌ها استعدادپذیری بیشتری درابتلا به سرطان سرویکس با مواجهه‌ی ویروس فوق را دارا می‌باشند. لذا ازطریق هومیوپاتی می‌توان قبل از هرگونه مواجهه‌ یا ابتلا از روی سرشت و شخصیت، با دقت بالایی حدس زد که فرد به چه بیماریها وعوارضی حساس‌تر و مستعدتر است. این از جنبه‌های مثبت و فوق‌العاده‌ی علم هومیوپاتی است. مثلاً درمورد فوق شخصیت‌های Murx, Thuja,. Nat.m, Lyc,Carc, Hydr (داروی اختصاصاً زنانه)، Med  و Syph استعداد بیشتری برای ابتلای بعدی به سرطان سرویکس (بخصوص درصورت مواجهه با ویروس HPV) خواهند داشت.

 ـ موضوع استعداد و حساس‌بودن عده‌ای از افراد به بعضی بیماری‌ها و همچنین حساسیت برخی اعضا و سیستم‌ها در یک فرد، در هومیوپاتی بسیار مورد‌توجه می‌باشد. درنظر‌بگیرید طی همه‌گیری‌های قرون گذشته (و حتی سال‌های اخیر) با وجود اشاعه‌ی میکروب یا ویروس (عامل بیماری‌ها) بعضی‌از افراد سریعتر و شدیدتر مبتلا می‌شوند اما بعضی‌ها یک مقاومت ذاتی درمقابل آن دارند و به‌راحتی درگیر نمی‌شوند.

حال این موضوع ممکن‌است درمورد یک بیماری دیگر متفاوت باشد و عده‌ی دیگری حساس یا مقاوم باشند. طب رایج موارد ژنتیک و قدرت سیستم‌ایمنی بدن را به‌طور‌کلی عامل این قضیه می‌داند. اما چرا فردی‌که به یک بیماری (واگیر یا غیر واگیر) حساس می‌باشد، ممکن‌است درمقابل نوع دیگری از بیماری‌ بسیار مقاوم باشد؟ حال آن‌که سیستم ایمنی فرد در هر‌دو حالت دریک سطح قراردارد.

در‌ نظر‌ بگیرید فردی را که در منزل و کنار بخاری دچار سرماخوردگی می‌شود. اما فرد دیگری حین ورزش اسکی در کوه‌های سرد و برفی بیمار نمی‌شود و اصولاً خیلی احساس سرما نمی‌کند (یا حتی در هوای سرد ازنظر حال عمومی بهتراست). یا فرد خاصی دریک سیستم یا عضو دچار مشکل می‌شود.

مثلاً با استرس دچار مشکلات گوارشی شده یا در‌معرض سرما یا رطوبت، اندام خاصی (تحتانی یا فوقانی، چپ یا راست) دچار ابتلا می‌شود.

ـ در رفرانس Novak ابتلا به‌سایر بیماری‌های آمیزشی از عوامل پیشرفت ضایعه به‌سمت بدخیمی ذکر شده بود. جالب است که داروی Med مربوط به گونوره و Syph از داروهای سیفلیس در هومیوپاتی ‌می‌باشند.

ـ با‌توجه به بالا‌بودن امتیاز داروی‌Hydr دراین رپرتوری و جهت آشنایی بیشتر، مختصری از ماتریامدیکای این دارو را از کتاب دکتر «دوبی» می‌آوریم:

«Hydrastis canadensis» یا زردچوبه‌ی هندی ازخانواده‌ی آلالگان و بومی کانادا و شرق آمریکاست، ابتدا به وسیله‌ی سرخپوستان(قبیله‌ی چروکی) وسپس اروپائیان مورد استفاده قرار گرفت. گل‌های سفید و میوه‌ای به‌شکل تمشک (اما غیر قابل خوردن) دارد. ریشه‌ی آن پیچ درپیچ و زرد مایل به قهوه‌ای است که سرخپوستان برای رنگ‌آمیزی استفاده  می‌کردند. ریشه‌ی تازه‌ی گیاه کاربرد دارویی دارد. بومیان آمریکا آن را برای اختلال‌های گوارشی، کبدی، قلبی، التهاب چشم، زخم‌ها، سرطان‌، تب و سرماخوردگی به‌کار‌ می‌بردند. هیدراستیس دارای خواص نیروبخش، پاک‌کننده و منقبض‌کننده است. درمان هومیوپاتی آن درسال 1875 توسط پزشک آمریکایی دکتر «هیل» مورد‌آزمایش قرارگرفت. دارو ارتباط نزدیکی با مشکلات کبدی و گوارشی دارد. در اختلال‌ تغذیه‌ای (و ‌لاغری)، شرایط کاتارال و زخم‌های بدخیم کاربرد دارد. محدوده‌ی عملکرد دارو روی پرده‌های مخاطی مخصوصاً تنفسی، گوارشی، غدد، کبد و پوست اثر می‌گذارد. پاتوژنز آن با تأثیر روی پرده‌های مخاطی و ایجاد شلی باعث ترشحات غلیظ، زرد، لزج، چسبناک، کشدار و نخ‌ مانند ‌(بخصوص شرایط کاتارال) می‌شود که ممکن‌است هر قسمتی از مخاط بدن را درگیر کند. دارو موجب اختلال‌هاضمه و بدخیمی‌می‌شود.

حالت ساختاری:

اختصاصاً در افراد سالخورده که سریع خسته‌شده و افرادی که مبتلا به سوء‌هاضمه و ضعف شدید و شرایط اسکلروفلوس ‌(تورم غدد) هستند، دیده‌می‌شود. یا افرادی‌که دراثر الکلیسم تحلیل رفته‌اند. پوست ظاهری یرقانی، لکه لکه وچروکیده و با صورتی زرد و سفیدرنگ مشاهده می‌شوند.

مزاج و خلق‌وخو: بلغمی

ارتباط با سرماو‌گرما: حالت خاصی ندارد.

میازم: هر ۳ میازم اصلی (سورا، اسایکوز و سیفلیس).

نشانه‌های راهنما:

۱) شرایط کاتارال و بیماری‌های بخش‌های مختلف که با ترشح زیاد، غلیظ، زرد، چسبناک و کشدار از پرده‌های مخاطی نظیر بینی، حلق، معده، پیشابراه، رحم و غیره مشخص می‌گردد (شبیه داروهایBovista,kali.b).

۲) حالت سرطان یا قبل‌از آن وقتی‌که درد عارضه‌ی اصلی و زخم نیز ایجاد شده باشد، دردها تیز و برنده هستند.

۳) سرطان‌های سفت وچسبنده، با پوست لکه‌دار وچروک ونیپل تورفته (مثل داروهایSars,Sil)

۴) زبان بزرگ شل که جای دندان‌ها روی آن می‌ماند(مثل Podo ,Chel.,Merc) به رنگ زرد مایل به سفید.

۵) درد دائمی، خالی‌بودن و احساس ریزش معده ‌(از مشخصات اصلی).

۶)یبوست(از مشخصه‌های اصلی) همراه با پوست سرد، درد دائم و طعم بد دهان.

۷) لکوره‌ی غلیظ، چسبناک، کشدار و زرد‌رنگ که از دهانه‌ی رحم به‌صورت رشته‌های بلندی آویزان می‌گردد. همراه با خارش ناحیه‌ی تناسلی.

۸) تعریق شدید با بوی بد (زیربغل و کشاله‌ی‌ران).

۹) درد شدید پشت

۱۰) از‌نظر روحی ـ روانی: افسردگی به‌علت اندوه طولانی توأم با ضعف و ناتوانی. بیمار به مرگ فکر‌می‌کند و ترجیح‌می‌دهد زودتر بمیرد.

۱۱) عوارض ناشی‌از استفاده‌ی نادرست از جیوه (درقدیم به عنوان دارو با غلظت بالا مثلاً در بیماری‌های آمیزشی استفاده می‌شده است)، کلرات پتاسیم، الکلیسم و عوارض ناشی‌از سیفیلیس وگونوره.

مشکلات ژینکولوژیک:

ترشحات ذکر‌شده‌ی خاص لکوره، شرایط کاتارال مزمن واژن، تشدید لکوره‌ی بعد‌از قاعدگی، خارش واژن توأم با تهییج جنسی، حساسیت و درد واژن موقع Coitius، درد سوزاننده‌ی واژن توأم با حساسیت و زخم، واژینیت. مشکلات فوق بعداز قاعدگی و نزدیکی تشدیدشده و لکوره‌ی همراه با خارش واژن و تهییج جنسی می‌باشد.

مُدالیته‌های عمومی: تشدید با حرکت، عصر و شب‌ها و هوای سرد (فقط تشدید عوارض‌پوستی باگرما).

بهتر‌شدن: با استراحت (مکان آرام وگرم) و فشارموضعی. جالب است که Hydr یکی‌از داروهای مهم هومیوپاتی در  سرطان‌ها می‌باشد (بخصوص اگر سایر نشانه‌های موضعی و عمومی نیز منطبق باشد).

دکتر  راجرموریسون ذکر‌می‌کند که موارد زیادی از سرطان‌ها (پستان، معده و...) با این دارو به‌طور مطلوبی درمان شده‌اند.

ـ در کتاب Obste‌trics  gynecology & Homeopathic treatment در بخش سرطان سرویکس آمده‌است: سرطان گردن رحم یا سرویکس از شایع‌ترین بدخیمی‌های درگیر کننده‌ی دستگاه تناسلی زنان است. انواع مختلفی از ویروس پاپیلومای انسانی و عفونت‌های منتقله ازطریق تماس جنسی، عامل ایجاد حداقل ۹۵‌درصد از بدخیمی‌های سرویکس است. پس‌از ابتلا، سیستم ایمنی اغلب زنان رشد ویروس را مهار می‌کند. ولی درگروه کوچکی از مبتلایان، ویروس سال‌ها زنده‌مانده و درنهایت سلول‌های سرویکس را سرطانی می‌کند. سن شایع ابتلا بین ۳۰ ‌تا ۵۵ سالگی است. نشانه‌های این بیماری عبارتست از:

۱) خونروی از واژن پس‌از مقاربت، در فواصل قاعدگی و یا پس‌از یائسگی

۲) ترشح خونی از واژن

۳) کمردرد مبهم (درمراحل پیشرفته).

سپس درمورد چند داروی مربوطه وخصوصیات و مدالیته‌های (آنچه باعث تشدید یا بهتر‌شدن عوارض یا کلیت بیماری می‌شود) مهم‌ آنها می‌نویسد:

Aur (طلا): سرطان سرویکس با سرما بدتر و با گرما و قدم‌زدن بهتر می‌شود (خصوصیات عمومی).

Carb.an (ذغال حیوانی): سرطان بدخیم سرویکس توأم با درد تیرکشنده به ران‌ها، با سرما تشدید و با گرما بهتر می‌شود.

Con (گیاه کونین): سرطان سرویکس،تشدید قبل و حین قاعدگی و پهلو‌به‌پهلو‌شدن در بستر،  با خم‌شدن به جلو و فشارموضعی بهتر می‌شود.

Hydr (زردچوبه‌ی هندی): سرطان سرویکس توأم با ترشحات غلیظ، بدتر باحرکت، بهتر با فشار و ماساژ می‌باشد.

Hyper (علف چای): سرطان‌سرویکس پس‌از استفاده از Pessary (رحم بند یا شیاف دارویی واژینال)، با خم‌شدن به عقب وماساژ بهتر می‌شود.

lod‌ (عنصر ید): سرطان سرویکس توأم با ترشح سوزاننده با بوی تنتورید، بدتر با گرما و گرسنگی، بهتر با سرما وخوردن

Kreos (قطران): سرطان سرویکس توأم با بی‌اختیاری ادراری، بدتر با مقاربت واستراحت، بهتر با گرما وحرکت

Terent (رتیل کوبایی): سرطان سرویکس همراه با خارش واحساس خروج گاز از واژن، تشدید با خاراندن و مقاربت، بهتر با تمدد اعصاب و سواری در وسیله‌ی نقلیه

Thuja(سروخمره‌ای): سرطان سرویکس؛ بدتر حین قاعدگی، بهتر با گرما و روی هم گذاشتن پاها.

فراموش نکنیم که هریک از این داروها دارای خصوصیات اختصاصی ویژه‌ی عمومی و عضوی بوده و شخصیت‌های خاصی را مد‌نظر خواهد آورد (چندین صفحه توضیحات در کتاب‌های ماتریامدیکا).

ـ یکی از داروهای مهم سرطان‌ها در هومیوپاتی،کارسینوسین (Carcinosinum) است. خلاصه‌ای از ماتریامدیکای این دارو ارائه می‌شود. از حدود۱۰۰ سال قبل ساختن دارو از فرآورده‌های بیماری‌زا که «نوسود» نامیده‌اند، انجام می‌شود. کارسینوسین از بافت سرطانی پستان تهیه‌می‌گردد و نشانه‌های آن با اثرهای ناشی‌‌از سرطان مطابقت دارد. بدیهی است که نوسودها تنها زمانی به‌عنوان داروی هومیوپاتی تجویز‌می‌شوند که طی روند فارماکولوژی آن حتی یک مولکول از ماده‌ی‌ اولیه را نیز در‌بر ندارند (رقیق‌سازی بیشتر‌از عدد آوواگادرو). لذا Carc، دیگر سلول توموری ندارد و عملکرد آن تنها در سطح انرژی است (متافیزیک و بسته‌های انرژی). بیشتر اساتید معتقد هستند که سودمندی این دارو برای افرادی با سابقه‌ی خانوادگی سرطان، دیابت یا مراحل پیش سرطان، بیشتر از بیماران درگیر با بدخیمی است. همانند سایر داروها، مطابقت و شباهت نشانه‌های کلی دارو با کلیت بیمار بسیار مهم است وحتماً باید بررسی شود.

حالت ساختاری: چهره‌ای شیرـ قهوه‌ای با صلبیه‌ی چشم آبی و خال‌های فراوان، بدن چاق یا لاغر و همراه با زگیل‌های متعدد یا نشانه‌هایی از زمان تولد (مثلاً ماه گرفتگی مادرزادی) در هرجای آن، شخصیتی قوی، بسیار عاطفی و احساساتی دارد.

ارتباط با گرما یا سرما: می‌تواند سرمایی یا گرمایی و یا حساس به‌هردو باشد.

میازم: میازم سرطان (بین میازم‌های اصلی سایکوز و سیفیلیس) که احساس اصلی‌ آن این است که حیات آنها وابسته به انجام وظایفی است که حس می‌کنند قادر به انجام آنها نیستند. دراینجا نیاز به عملکردی فراتر از ظرفیت فرد به چشم می‌آید.

بیماران با امید به موفقیت، خودشان را تحت حداکثر فشار قرارمی‌دهند. چون عدم موفق‌شدن را به معنی نابودی می‌پندارند، لذا این میازم دارای ثبات و تغییرناپذیری میازم سایکوز و درعین‌حال اضمحلال وتحلیل رفتگی میازم سیفیلیس است. بیماری سرطان نیز نشان‌دهنده‌ی ازهم پاشیدگی تمام ساخت‌کارهای کنترلی بدن توأم با بی‌نظمی رفتار سلول‌ها می‌باشد. افراد Carc، اغلب دارای سابقه‌ی فشار تعهدات زیاد درکودکی و کنترل و توقع بالای والدین بوده‌اند. آنها با تلاش زیاد سعی داشته‌اند تا انتظارات را برآورده و همه را به‌خوبی به انجام رسانند. آنها استاندارد و هدف‌های بالایی برای خود قرار‌داده‌اند ‌که انجام همه‌ی آنها درحد غیر‌ممکن‌است. اما خود را وادار به انجام نموده و درراه رسیدن به این احساس کمال سنگین، تقریباًَ خود را نابود می‌کنند. میازم سرطان، تلاش فوق‌بشری برای حفظ بقا باکنترل شدید خود و محیط اطراف‌است.

نشانه‌های راهنما:

۱) سابقه‌ی خانوادگی سرطان، دیابت، سل، کم‌خونی شدید، سیفیلیس ویا هر شرایط تحلیل‌برنده‌ی دیگر (البته باید کلیت نیز منطبق باشد).

۲) سابقه‌ی مشخصی از حمله‌های عودکننده‌ی تنفسی درکودکی (پنومونی، سیاه‌سرفه، برونشیت) یا حتی عوارض ناشی‌از سرخک، آبله‌مرغان، دیفتری، اوریون، تونسیلیت و هر بیماری التهابی شدید درکودکی و سندرم‌های نقص ایمنی.

۳) علاقه‌ی زیاد یا بیزاری و عدم تحمل نسبت به یک یا چند ماده‌ی غذایی مثل نمک، شیرینی، تخم‌مرغ، گوشت، چربی و میوه (ممکن‌است تمایل شدید دریک زمان و بیزاری در وقت دیگری باشد).

۴) درکل دارویی از حالت‌های ترکیبی متعدد، ضدیت‌ها و تناوب نشانه‌ها است (شبیه Lac.c).

۵)تغییر مشکلات گوارشی از نوعی‌ به‌ نوع دیگر، از اسهال به یبوست و... که البته هیچکدام دائمی نیستند (یبوست ناشی‌از غیرفعال‌بودن کولون).

۶)تشدید عمومی بعد‌از‌ظهرها (ساعت۱۷تا ۲۲ بخصوص ۱۷‌تا‌ ۱۸) بهترشدن عمومی در هنگام غروب، سندرم خستگی مزمن.

۷) حرکات تند عضلانی، تیک یا چشمک مکرر پلک‌ها.

۸) خوابیدن به‌حالت جنینی (حتی بزرگترها)، بی‌خوابی کودکان (بهتر باگهواره).

۹) میل‌جنسی زیاد، خودارضایی مکرر در سنین پایین، شروع بیماری در ابتدای بلوغ، شروع زودرس قاعدگی، کیست تخمدان و سندرم پیش‌از قاعدگی.

۱۰) وقتی داروی مناسب (منطبق و مشابه) انتخاب‌شده و حتی نوسودهای (Nosode) قوی موفق به درمان نشود یا تسکین موقتی ایجاد کنند، به‌عنوان داروی کمکی مفید است.

۱۱) روحی ـ روانی: فرد حس می‌کند که کارش را درست و کامل انجام نداده است. این احساس او  را به‌کار شدید (بیش‌ازحد ظرفیت) و زندگی خطرناک سوق‌می‌دهد. بیقراری ومیل به مسافرت وهیجان، ذاتاً سرسخت ولجوج، سخت‌کوشی در سطوح مختلف. مثلاً دربرابر میهمان بسیار حساس و مضطرب و می‌خواهد همه‌چیز حتی بهتر‌از حالت عادی باشد. معمولاً باهوش و اهل هنر (البته در مراحلی از سیر بیماری ممکن‌است گیج، بی‌تفاوت و بی‌علاقه شود). احساس همدردی با دیگران و بسیار دلسوز، بیزار از سرزنش و مخالفت، اضطراب و نگرانی‌های ناشی‌از پیش‌بینی، ترس از سلامتی، ترس از سرطان، امتحان، شلوغی و ازدحام و از دیدن طوفان و رعد‌وبرق لذت می‌برد. در حرکاتش یک هماهنگی و احساس ریتم دارد. لذا علاقمند به رقص و موسیقی است.

کودک: کودکانی اغلب خجالتی، حساس ودلسوز، روراست و بی‌شیله‌پیله، ازنظر احساسی و عاطفی آسیب‌پذیر و حساس به انتقاد بوده و سرزنش و دلداری را دوست ندارند. مشکلات تمرکز دارند. اغلب از سرکوب و سوء‌رفتار در دوران کودکی‌ خود رنج می‌برند. گاهی دربلوغ  و نوجوانی در آنها میل جنسی و عواطف شدید دیده می‌شود. اگر کودک Carc تنبیه شود، به‌صورت روحی یا جسمی (یا هردو) واکنش نشان می‌دهد.

به‌یاد می‌آورم خانمی از اقوام، خصوصیاتی منطبق با Carc داشت. مخصوصاً درباره‌ی مهمان خیلی حساس بود و با اینکه درشهرستان زندگی متوسطی داشتند، اما برای مهمان باید همه چیز تمیز و آماده بوده وحتی به همسر و فرزندانش فشار مضاعفی وارد می‌کرد تا از سطح معمول بالاتر و با کلاس‌‌تر باشند. احتمالاً همین استرس‌ها ودر کل شخصیت اضطرابی، باعث فشار زیاد بر روح وجسم وی‌ گشته (امروزه اثرهای استرس بر بدخیمی‌ها کاملاً به اثبات رسیده است) و این خانم درسنین میانسالی دچار توده‌ی سرطانی مغز شده و فوت‌نمود.

اما درتلفیقی هوشمندانه از هومیوپاتی و علم پزشکی رایج جدید، آقای دکتر شهردار (که در تقسیم‌بندی هومیوپاتهای دنیا در رتبه‌ی دهم قراردارند) براساس فلسفه‌ی پایه‌ای هومیوپاتی با بررسی دقیق آخرین رفرنس عفونی(مندل)، خصوصیات و نشانه‌های مربوط به هر‌ویروس را در سیستم هومپویاتی پیاده‌کرده و با جمع‌بندی این نشانه‌ها، مشخص‌ نموده‌اند که هر ویروس (و نشانه‌های ایجاد شده‌ی آن) با کدام داروهای هومیوپاتی مرتبط و نزدیک است.

این اطلاعات در رپرتوری ویروزوم «Repertorium virosum» به‌صورت نرم‌افزار تهیه‌شده که درآینده و در متن رپرتوری‌های مشهور هومیوپاتی درگزینه‌ای ‌به‌نام دکتر شهردار اضافه خواهد شد. این رپرتوری کمک‌می‌کند تا وقتی بیمار نشانه‌های مربوط به یک ویروس خاص را بروز می‌دهد (یا با پاراکلینیک وجود ویروس مربوطه اثبات شود)، از این‌طریق بتوان به داروی مناسب دست‌یافت. مثلاً در زمینه‌ی بثورات هرپتیک، ویروس‌های عامل‌۲/۱ Herpes simplex virus)HSV) شناخته شده‌اند که در رپرتوری، نشانه‌های این ویروس‌ها دراعضای مختلف آورده‌شده و درگزینه‌ی‌Remedy لیست داروهای هومیوپاتی مرتبط ذکر گردیده‌اند. برای مثال در ویروس‌های هرپتیک داروی مهم Nat.m (نمک‌طعام) است که درصدر لیست قراردارد.

ـ درمورد سرطان‌سرویکس دربخش Female رپرتوری، لوبریک Cervical cancer ویروس‌های عاملHPV,HTLV1,HIV یا درساب لوبریک Squamous cell carcinoma فقط ویروسHPV و همــچنین درساب لوبریـــک Adenocarcinoma نیز ویروس‌HPV آمده‌است (در رفرانس‌های ژینکولوژیک، افزایش شیوع اخیر آدنوکارسینوم سرویکس ذکر گردیده است).

درلوبریک‌Warts و تمام ساب‌لوبریک‌های آن ازجمله Grayish,Fleshy,Tender, ltching, Flat و ... نیز فقط ویروسHPV لیست شده‌است.

ـ اگر در‌مثال فرضی بیمار سرطان‌سرویکس، نشانه‌ها را در رپرتوری ویروزوم بررسی‌کنیم و ۴لوبریک زیر را به سیستم بیاریم:

1Female-cancer-cervical

2Fe-cancer-cerv-squamous cell carcinoma

3Female-wart

4Female-metrorrhagia

آنالیز میازماتیک (ویروس‌های مربوطه) به‌شرح‌زیر خواهد بود:

 وقتی گزینه‌ی رمدی‌های ویروسHPV را بگیریم لیست زیر بالا می‌آید (با عدد درجه‌ی اهمیت هر‌دارو)

Human papilloma virus:

4ـThuja

3ـ Lyc

3ـ Calc

3ـ Nit.ac

2ـ Sabin

2ـ Staph

2ـ Nat.sul

1ـ Sep

1ـ Psor

1ـ Caust

1ـ Sars
 

با مقایسه‌ی رپرتوری Radar و رپرتوری Virosum، داروهای Thuja و Lyc مشترک هستند.  برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت انجمن هومیوپاتی ایران (مرجع علمی و قانونی هومیوپاتی درایران) مراجعه فرمایید.

w.w.w.Homeopathy.iran.org

تعداد بازدید : 2506

نظرات

طیبه ت

5 سال و 6 ماه و 10 روز پیش

بسیار عالی بود و لذت بردم از مطالب پایدار باشید و هر روز توفیق بیشتر کسب نمایید در جهت نجات انسانها از بلای مرگ های عارضی

ثبت نظر

ارسال