نتایج بازبینی125بررسی پژوهشی در10سال اخیر قویاً حامی این فرضیه است که ترومای دورهی کودکی (شامل ایذا و اغماض) ازطریق راههایی که سبب افزایش احتمال ایجاد سایکوز psychosis درمراحل بعدی زندگی میشود بر رشد مغز تأثیر دارد.
از ناهنجاریهای موجود در مغز افرادی که درآنها مشکلات سلامت روان مانند شیزوفرنی تشخیص داده شدهاست، بهطور سنتی برای حمایت ازاین نکته استفاده میشود که اینگونه مشکلات ازنظر زیستشناسیک براساس نابسامانی مغز شکل گرفتهاند و ارتباط اندکی با رویـدادهـای زندگی دارند.
اما، این بازبینی که درنشریهی دوماههیNeuropsychiatry به چاپ رسیده مدل«تروماژنیک عصبی رشد» سایکوز را تقویت میکند
و حاکی از آن است که این اختلافات ممکن است در اثر رویدادهای ناگوار زندگی و بهویژه رویدادهایی ایجادشده باشد که در اوایل کودکی بهوقوع پیوستهاند مثل مکانیسمهای سوء تطابقی تنظیم استرس در مغز که با حساسیت بیشازحد نسبتبه عوامل استرسزا ارتباط دارند و درمغز کودکان خردسال تروماتیزه دیده میشوند.
درنتیجهگیری این بازبینی که توسط پژوهشگران انگلیس، دانمارک، نروژ وایالات متحدهی آمریکا انجام شده آمده است:
به افرادی که سایکوز را تجربه میکنند باید روشهای درمان روانشناسیک مدرک بنیاد عرضه شود که برای رفع علل اجتماعی مشکلاتشان طرحریزی شده است. این امر که داغهای روانشناسیک آزار دوران کودکی، اغماض و فقدان دارای همراهان زیست شناسیک میباشند به این معنا نیست که تغییرات زیست شناسیک حاکیاز وجود بیماری مغزی است که در سابقهی زندگی، اساسی ندارد یا پایهی اندکی دارد وانحصاراً یا اساساً به دارو نیاز دارد. هیچیک از این موارد به آن معنا نیست که تغییرات مغزی غیرقابل برگشت است. درواقع نتایج بررسیهای جدید حاکی ازآن است که با رواندرمانی میتوان قدرت محورHPA را درپاسخ به استرس چه درکودکان و چه بزرگسالان تقویت کرد.
تأثیر پیشگیری اولیه دراین زمینه عمیق است. به نظر میرسد حفظ و پرورش مغز درحال رشد کودکان خردسال دارای اهمیت فوقالعاده است.
امید میرود این انبوه مقالات سبب تشویق بیشتر افرادی شود که درحوزهی بهداشتروان بهکار مشغولند تا بهجای مرور و شنیدن سخنان مراجعهکننده و داشتن اعتقادات غیرمعمول بهعنوان نشانههای صرف بیماری که نیازمند فرونشانی با دارو است به زندگی مردمی توجهکنند که درتلاش برای یافتن کمک هستند.
ثبت نظر