جوانانیکه مبتلا به اختلال کمتوجهی ـ بیشفعالی (ADHD) میباشند، در دوران نوجوانی و درمقایسه با همسالان خود دارای ساختار مغزی متفاوت و قدرت حافظهی ضعیفتری هستند. برخیاز عوارضADHD حتی زمانیکه معیارهای تشخیصی فعلی موفق به شناسایی آن نباشند، ممکناست در بزرگسالی ادامه یابند.
ADHD اختلالی است که با دامنهی توجه پایین، بیقراری و رفتارهای تکانشی (Impulsivity) و معمولاً در سنین خردسالی یا نوجوانی تشخیصداده میشود.
آمارها نشانمیدهند که از هر ۱۰۰ پسر، ۳تن و از هر۱۰۰دختر، کمتر از 1تَن به این اختلال مبتلا هستند. درحالیکه این آمارها خبر از ماندگاری این اختلال در سنین بزرگسالی درمیان ۱۰ تا ۵۰ درصد از بیماران میدهد، درخصوص علت این موضوع اطلاعات زیادی در دست نیست.درحالحاضر تشخیص این اختلال در سنین بزرگسالی براساس چک لیست نشانهها انجام میشود (مانند راهنمای آماری تشخیص تهیه شده توسط انجمن روانپزشکی آمریکا).
برخی از محققان تصورمیکردند کودکانیکه مبتلا به ADHD هستند با افزایش سن و دراثر رشد مغز، بهبود مییابند. این درحالی است که شواهد دقیقی مبنیبر تأیید این ادعا تا به امروز وجود نداشته است.تابهحال بیشتر بررسیها که روند بیماری درکودکان و نوجوانان را در سنین بزرگسالی ارزیابی میکردند، تنها روی ارزیابیهای مبتنیبر مصاحبه تمرکز داشتهاند و برای سؤالات مربوط به نقش ساختار و عملکرد مغز جواب قابلقبولی ارائه نکردهاند.
این نتایج با بررسی و مقایسهی ساختار مغز و عملکرد حافظهی ۴۹نوجوان ۲۰تا ۲۴سال، که از سن ۱۶سالگی به این اختلال دچار بودند و گروه کنترلی مشتملبر ۳۴نوجوان فاقد این اختلال، بهدست آمده است. پژوهش مذکور براســاس پروژهی مطالعاتی Northern Finland Birth Cohort 1986 انجام شدهاست که به بررسی و پایش هزاران کودک متولد سال ۱۹۸۶ از زمان بارداری و تولد تا دوران بزرگسالی پرداخته است. نتایج نشانمیدهد گروهیکه در نوجوانی دچار اختلال ADHD بودهاند، صرفنظر از نتایج حاصله از چک لیست نشانهها، درسنین بالاتر همچنان از مشکلات مربوط به کاهش حجم مغز و حافظهی ضعیف رنج میبرند.
با تجزیه و تحلیلMRI مغزی در گروه تحت کارآزمایی و مقایسهی آنها با گروه کنترل، محققان دریافتند که نوجوان دارای اختلال کمتوجهی ـ بـیشفعـالی، از کاهـش ماده خـاکستری موجــود در ناحیهی عمقی مغز که caudate nucleus نام دارد و یکیاز عقدههای قاعدهای مغز است که با 4 هستهی زیر قشری دیگر مغز در ارتباط بوده و در انجام حرکات مؤثر میباشد، رنج میبرند. این ناحیهی کلیدی، وظیفهی ادغام اطلاعات میان بخشهای مختلف مغز را برعهده دارد و عملکردهای شناختی مهم مغز همچون حافظه را پشتیبانی میکند.
برای درک اهمیت فقدان این مادهی خاکستری در مغز و بهمنظور ارزیابی فعالیت آن، پژوهشگران اقدام به انجام MRI کارکردی (fMRI) کردند. ۲۱تَن از افرادیکه به ADHD مبتلا بودند و ۲۳ تَن از گروه کنترل، تحت آزمون حافظهی فعال (Working memery) در حین انجام FMRI قرارگرفتند.
یکسوم از نوجوانانیکه دچار اختلال کمتوجهی ـ بیشفعالی بودند، نتوانستند از آزمون موفق بیرون آیند و این درحالی بود که کمتراز یک بیستم افراد حاضر درگروه کنترل شرایط مشابه را دارا بودند.
(میزان دقت کمتراز ۷۵درصد، بهمعنای رد شدن (fail) در آزمون بود). بهعلاوه میانگین امتیازات آن دسته از بیماران دچار ADHD که آزمون حافظه را با موفقیت سپریکرده بودند، از میانگین گروه کنترل ۶ درصد کمتر گزارش شده بود. بهنظرمیرسید که این امتیازات کم، مربوط به عدم پاسخگویی در فعالیت caudate nucleus مغز بوده است؛ درگروهکنترل، با سختترشدن سؤالات مربوط به حافظه و به تبع آن فعالترشدن caudate nucleus، افراد عملکرد بهتری در جوابدادن به آنها داشتند. در مقابل در گروه نوجوانان مبتلا به ADHD، فعالیت caudate nucleus درطول آزمون در یک سطح باقیمانده است.
نکتهی جالب توجه آن است که در ساختار مغزی و نمرات آزمون حافظه درمیان آن دسته از نوجوانان دچار ADHD که معیارهای بهبود (براساس چک لیست نشانهها) درمورد آنها صدقمیکرد و آن دسته که ازنظر این معیارها هنوز دچار اختلال بودند، تفاوت چندانی وجود نداشت.
درگروه کنترل با سختترشدن سؤالات آزمون حافظه و افزایش فعالیت caudate nucleus، حل سؤالات آسانتر میشد. درمقابل، کوچکتربودن این هسته در گروه نوجوانان دچار اختلال کمتوجهی ـ بیشفعالی نشانمیدهد که مغز آنها قادر به پاسخگویی به افزایش تقاضای حافظه نیست و بنابراین عملکرد حافظهای(memory Performance) دراین افراد بهشدت افت میکند.
میدانیم که عملکرد خوب حافظه، موجب تقویت بسیاری از فرایندهای ذهنی میشود و درمقابل مشکلات ناشیاز حافظهی ضعیف، بهطورقطع مانع موفقیتهای شغلی و تحصیلی خواهد شد. در تحقیقات آتی میخواهیم بدانیم که آیا میان تفاوت در ساختار مغز و عملکرد حافظه و مشکلات روزمره، ارتباطی وجود دارد یا خیر؛ تا درنهایت بتوانیم شاهد پاسخ مثبت این بیماران به درمان باشیم.
باتوجه به اینکه این بررسی در کشور فنلاند، جاییکه بهندرت از دارودرمانی جهت درمان ADHD استفاده میشود، انجام شدهاست و این واقعیت که از میان ۴۹ نوجوان مورد بررسی دچار این اختلال، تنها یک فرد تحت دارودرمانی قرارگرفته است، میتوان نقش تخریبکنندهی دارودرمانی در فرایند این اختلال را با قطعیقین(confidently)
رد کرد.
حصول یقین درخصوص بهبود افراد دچار ADHD، تا به امروز تنها محدود به معیارهای موجود در چکلیست نشانهها بودهاست. بهطوریکه درصورت استمرار نشانههای مثبت، فرایند درمانی مؤثر تلقی میشد.
این بررسی، نشانمیدهد که معیارهای عینی مربوط به ساختار و عملکرد مغز نیز ممکناست با وجود عدم تحقق معیارهای تشخیصی متداول، همچنان غیرطبیعی باقیبمانند.
بنابر نتایج حاصله از این بررسی میتوان نتیجهگیری کرد که بهجای اتکای صِرف بر معیارهای تشخیصی موجود، باید دیدگاهمان نسبت به نتایج حاصله از آزمایشهای تشخیصی ADHD گستردهتر شود.
ثبت نظر