آخرین گزارش از یک بررسی ۳۰ساله روی خانوادههایی که خطر بالا و پایینی برای افسردگی دارند، نشانگر آن است که فرزندان والدین افسرده خطر بیشتری برای افسردگی، بیماری و مرگ دارند که تا میانسالی آنها ادامه خواهد داشت.
درحالیکه افسردگی ماژور (Major Depression Disorder :MDD) در هر ۲گروه افراد دارای خطر کم و زیاد معمولاً درطی بزرگسالی آغازمیشود، احتمال بروز دوران افسردگی راجعه و پیلورمای ضعیف آن طی دوران بزرگسالی در کودکانیکه سابقهی خانوادگی افسردگی دارند، بیشتر است.
گزارشهای پیشین در یک دورهی پیگیری ۱۰ و ۲۰ساله ازاین ارزیابی، مربوط به دورانی است که فرزندان در سن جوانی یا اوایل بزرگسالی بودند. آخرین تحلیلها مؤید آن است که کودکان والدین افسرده ۳برابر بیشتر درمعرض خطر افسردگی ماژور (MDD) یا اضطراب هستند.
فرزندان دارای خطر بالای مبتلا به افسردگی زودآغاز، خطر ابتلای بیشتری را برای بروز مجدد (عود) این مشکل بعداز سن ۲۰ سالگی دارند. گروه در معرض خطر پایین (Low risk group) افزایش ریسک مربوط به عود بیماری را ندارند.
اگرچه گروههای پرخطر و کمخطر اختلافی ازنظر تحصیلات، وضعیت اشتغال یا درآمد طی ۳۰سال پیگیری نداشتند، اما افرادیکه درگروه خطر بالا بودند احتمال بیشتری برای جداشدن یا طلاق داشته و تعداد فرزندان کمتری نیز داشتند. آنها همچنین درمان بیشتری در طی زمان طولانیتری دریافت کرده و برای مشکلات عاطفی، درمان مداومتر و کارکرد کلی بدتری در مقایسه با گروه کمخطر داشتند.
یک ارزیابی ساده از سابقهی خانوادگی ازنظر افسردگی میتواند به شناسایی افراد ازنظر ریسک درازمدت ابتلا به افسردگی کمککند. نشانداده شده که درصورت افسرده بودن والدین حتی برنامههای پیشگیری بسیار مؤثر نیز برای نوجوانانی که قبلاً افسرده بودند، اثر کمتری دارد. درمان والدین افسرده بهمنظور خاموشکردن بیماری، میتواند نشانههای افسردگی را هم برای والدین و هم برای کودک کاهشدهد.
پژوهش درحال انجام با این گروه،شاملبررسیهای تصویربرداری عصبی (Neuroimaging) نیز میباشد تا اساس بیولوژیک(Biological Vnderpinning) افسردگی بهتر درکشود. این تحقیقات در حوزهی پزشکی دقیق طراحی شدند تا بتوان افراد افسرده را در سطوح جدیدتر و بالاتر و با اثربخشی بیشتری شناسایی و درمانکرد.
ثبت نظر