نتایج بررسیها روی بزرگسالان مبتلا به اوتیسم در دانشگاه جانزهاپکینز به این شواهد افزود که مغز این بیماران توانایی یادگیری برخیاز چالشهای درک زبانی را دارد که یکیاز مشخصههای مهم این اختلال (ASD) در کودکان میباشد. (Autism spectrum Disorder) تحقیقات مربوط به تحلیل فعالیت الکتریکی در مغز کودکان مبتلا به اوتیسم نشانداده است که آنها در مرتبسازی جفت کلماتی که ارتباطی به یکدیگر ندارند(مانند«ساعت»و«قورباغه») نسبتبه کلمات مربوط به یکدیگر (مانند«کودک»و«شیشه شیر») مشکلدارند و این امر سببمیشود تا در پردازش زبان نوشتاری یا گفتاری مشکل داشته باشند. علاوهبراین، محققان براینباور بودند که برای بیشتر کودکان مبتلا به اوتیسم، این چالش زبانی درطول زندگی آنها همچنان ادامهدارد.
نتایج این تحقیق جدید نشانمیدهد که دستکم عدهای از بزرگسالان مبتلا به اوتیسم، کلمات نامربوط را همانند بزرگسالان بدون اختلال پردازشمیکنند و مغز آنها از رویکردهای یادگیری مجزا برای انجام این کار استفادهمیکند.
اغلب این فرض وجود دارد که افراد مبتلا به اوتیسم همیشه در درک معنی زبان مشکل دارند، اما نتایج نشانمیدهد که بهنظرمیرسد بزرگسالان مبتلا به اوتیسم، از یک مکانیسم جایگزین برای پردازش زبان استفادهمیکنند که منجر به یک الگوی مختلف در مغز میشود.
برای این ارزیابی، محققان ۲۰بزرگسال مبتلا به اختلال طیف اوتیسم خفیف تا متوسط را گرد آوردند. تمام شرکتکنندگان تواناییهای کلامی«عادی» داشتند. افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم توسط یک متخصص درگروه براساس نمره (امتیاز) خود در برنامه مشاهده تشخیصی اوتیسم(Autism Diagnostic Observation Schedual) مورد معاینه قرارگرفتند. بیماری برخیاز شرکتکنندگان در اوایل عمر آنها تشخیصداده شده بود و دیگران تا زمان بزرگسالی بدون تشخیص باقیمانده بودند. بسیاریاز شرکتکنندگان به مدرسههای معمولی خط ویژه آموزش رفته بودند. برخیاز شرکتکنندگان از دبیرستان فارغ التحصیل شدهبودند و برخی دیگر به دانشگاه رفتهبودند. گروه تحقیقاتی همچنین یک گروه شاهد، شامل ۲۰فرد از شرکتکنندگان بدون اوتیسم را گردآوردند تا گروه کنترل مورد مقایسه باشند. شرکتکنندگان بهطورکلی درمحدوده سنی ۱۸تا۶۹سال بودند. ۶تَن زن و ۳۵تَن سفیدپوست، ۱تَن آسیایی بود، ۲تَن آمریکایی/آفریقایی، ۱تَن آمریکای لاتینتبار و ۱تَن از نژاد ترکیبی(Mixed Race) بود.
تمامی شرکتکنندگان یک آزمون ۹۰دقیقهای با کامپیوتر را انجامدادند که از آنها میخواست تا تصمیمبگیرند که آیا ۲عکس یا ۲کلمه به یکدیگر مرتبط هستند (بهعنوانمثال، کودک و شیشهشیر) و یا نامرتبط (بهعنوان مثال، قورباغه و ساعت). طراحان آزمون از ۴۰۰جفت اسم ملموس استفادهکرده بودند که نیمی از آنها در قالب کلمات و نیم دیگر بهشکل تصویری بود.
۱۰۰جفت از کلمات مرتبط بودند، ۱۰۰عکس بایکدیگر مرتبطبودند و ۱۰۰کلمه و ۱۰۰عکس دیگر ارتباطی با یکدیگر نداشتند. صفحه نمایش یک عکس و یا یک کلمه را برای مدت ۱ثانیه نشانمیداد و پساز یک مکث کوتاه، تصویردوم و یا کلمه دوم را نمایشمیداد.
درحالیکه شرکتکنندگان درحال انجام آزمون بودند، محققان فعالیت الکتریکی مغز آنها را با استفاده از یک الکتروانسفالوگرام(EEG) که فعالیت ۲۵۶الکترود را ثبتمیکرد، تحتنظارت قراردادند. محققان برای تجزیهوتحلیل خود به فعالیت مغز آنها از ۹خوشه کوچک الکترود در سمتچپ، وسط و راستسر، روی قشرقدامی، در سمتچپ، وسط و راست از بالای سر بر مغز مرکزی و در سمتچپ، راست و وسط بخشی از بالای پشتسر که درآن لوب آهیانه (Parietal lobe لوب آهیانهای بخش بالایی وسط نیمکره مغز است که بین لوبپیشانی و لوب پسسری و بالای لوبگیجگاهی قراردارد) قرارگرفتهاست، نگاهکردند.
هنگام تجزیهوتحلیل تصاویر یا کلمات نامرتبط، افراد معمولی جهشی در EEG، طی روزنهای ۲۰۰تا۸۰۰ میلیثانیهای، بهدنبال عکس یا کلمه دوم نشانمیدهند که به آن واکنش N400 میگویند. محققان براینباورند که واکنش N400 توانایی مغز برای تشخیص اینکه چیزی سرجای خود نیست و ۲کلمه یا ۲عکس بایکدیگر ارتباط معنیداری ندارند را منعکسمیکند. هنگام تجزیهوتحلیل تصاویر مرتبط یا نامرتبط، بیماران مبتلا به اوتیسم جهش N400 مشابهی در نتایج EEG با شرکتکنندگان سالم داشتند.
برخلاف یافتههای حاصل از تحقیقات پیشین در کودکان مبتلا به اوتیسم، بزرگسالان مبتلا به اوتیسم نیز جهشN400 را زمانیکه بهدنبال کلمات مرتبط و غیرمرتبط میگشتند در فعالیت الکتریکی در EEG نشاندادند. درگروه کنترل، پاسخ در ۲۵۰تا۵۰۰ میلیثانیه در جلویسر و حدود ۴۰۰تا۸۰۰ میلیثانیه در عقب، بالا و بالایسر رخداد. پاسخ در بزرگسالان مبتلا به اوتیسم در هردو بُعد بالا و بالای پشتسر دیرتر و با ۴۰۰تا۸۰۰ میلیثانیه آغازشد.
در شرکتکنندگان گروه کنترل، از ۴۰۰تا۸۰۰ میلیثانیه، جهش N400 نسبتاً بهطورمساوی در طرفچپ و راستسر توزیعشده بود. درحالیکه در بزرگسالان مبتلا به اوتیسم، جهش قویتری در طرف راستسر بود. این تفاوت بین ۲گروه(یک شروع زودتر از واکنشN400 برای گروه کنترل و واکنشN400 سمتراست بیشتر برای بزرگسالان مبتلا به اوتیسم) نشانمیدهد که ۲گروه از رویکردهای مختلفی برای فکرکردن به معانی کلمات استفادهمیکنند. بهطورکلی، بزرگسالان مبتلا به اوتیسم واکنشN400 شبیه به گروه کنترل را داشتند که نشانمیدهد آنها در جداکردن کلمات نامرتبط ناتوان نیستند و این برخلاف بررسیهای قبلی در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم است. «اگرچه بهنظرمیرسد که بزرگسالان مبتلا به اوتیسم دراین بررسی دارای مغزهای متفاوتی نسبت به افراد بدون اوتیسم هستند، اما یافتهها با تأکید نشانمیدهند که این مغز متفاوت هنوزهم قادر به دستیابی به تواناییهای شناختی و زبانی خوب (دستکم دراین مقیاس) میباشند. برخیاز بزرگسالان مبتلا به اشکال خفیف یا متوسط اوتیسم ممکناست استراتژیهای یادگیری جبرانی را توسعهداده باشند که به آنها اجازه پردازش زبان، همانند سایر مردم را میدهد». محققان قصد دارند بهمنظور بررسی تفاوتهای میان بزرگسالان و کودکان باتوجه به واکنشهای بهدستآمده، این آزمایش را در کودکان مبتلا به اوتیسم خفیف تا متوسط انجامدهند.
«اگر بتوان این استراتژیهای جبرانی را بهتر درککرد، آنگاه معلمان میتوانند ازاین اطلاعات در برنامههای آموزش زبان برای کمک به کودکان یا افراد مبتلا با مشکلات زبانی شدیدتر در توسعه سریعتر این رویکرد جایگزین، استفادهکنند».
یکیاز محدودیتهای این تحقیق این است که تنها از تکواژهها برای تجزیهوتحلیل استفادهشد تا ارزیابی را سادهکند، درحالیکه دیگر محققان در بررسیهای پیشین ازجملات کامل در طراحی تحقیق خود استفادهکردهاند و این ممکناست نتایج را تحتتأثیر قراردهد. محققان از شرکتکنندگان خواستند تا درمورد اینکه آیا ۲کلمه به یکدیگر مرتبط هستند یانه فکرکنند که ممکناست آنها را وادار به استفاده از استراتژیهای جبرانی صریحتری کرده باشد. در تحقیقات آینده، محققان قصد در تکرار این آزمایش با استفاده از یک آزمایش «ضمنی» دارند که درآن به شرکتکنندگان گفتهنمیشود که درمورد ارتباط میان کلمات فکرکنند و به محقق اجازهمیدهد تا دریابد که آیا این نتایج بهعلت استراتژی جبرانی در بزرگسالان مبتلا به اوتیسم بودهاست یا خیر.
طبق آمار مؤسسه ملی بهداشت(NIH)، حدود ۳/۵میلیون تَن در آمریکا به اوتیسم مبتلا هستند و حدود یکچهارم از آنها قادر به صحبت نیستند.مبتلایانی که قادر به صحبت هستند نیز با پردازش زبان پیچیده مانند درک معنا، حالات هیجانی در صدا و یا استعاره، دچار مشکل هستند.
Ref:
Johns Hopkins Medicine ,2017
ثبت نظر