شماره ۱۱۳۳
دکتر مانداناپرتوی - اندودنتیست
CAM)complementary and alternative medicine):
درمانهای غیرمتداول و مکمل میتواند درکنار درمانهای رایج و یا بهتنهایی بهکار گرفتهشود. این درمانها شامل کاربرد انواع مکملهای غذایی گیاهی، یوگا، طبسوزنی، Qigong (نوعی نرمش چینی با ایده نیروی حیاتی بیماران) هومیوپاتی و کایروتراپی(ماساژ و غیره) است.
طی یک همهپرسی دربین مراجعهکنندگان مرکز دندانپزشکی در آمریکا ۲۴درصد مصرف مکمل گیاهی را اعلامکردند که شامل چای سبز، سیر، اکیناسه و جینکو بود.
در آمریکا مکملهایغذایی محصولات قابل بلعی هستند که شامل محتوای غذایی باشند. محتوای غذایی شامل هرنوع ویتامین، موادمعدنی، گیاهی، منبع تغلیظشده عصاره یا ساختاری از مادهغذایی است. این مکملها نیاز به تأیید قبلاز توزیع ندارند ولی نباید ادعای درمان بیماری را داشته باشند و فقط با تأثیر روی عملکرد یا ساختاری از بدن مانند ادعای پیشبرد متابولیسم بدن باشند.
مکملهایغذایی:
مکملهای متعددی برای تخفیف درد در بازار موجود است. غالباً برای سندرمهای درد مزمن مانند استئوآرتریت یا دردکمر. مکملهای نهچندان زیادی برای درد دهانی/ صورتی (Orofacial) موردبررسی قرارگرفتهاند.موارد ذیل از مکملهای شایعی میباشند که برای درد و یا التهاب بهکاررفتهاند:
فلفلقرمز(Capsicum frutescens):
بهترین ماده ضدتحریک Capsaicin است؛ ماده استخراجشده از فلفلقرمز که آنرا تندمیکند. Capsaicin موضعی با تحریک پایانههای محیطی در پوست عملمیکند. باگذشتزمان Desensitization نسج عصبی صورتمیگیرد که باعث تخفیف درد میشود.
طی بررسی انجامشدهCapsaicin موضعی برای دردهای نوروپاتیک مؤثرتر است. بررسی روی کرم ۰/۰۷۵درصد Capsaicin شامل ۵/۷ بار استفاده برای کسب نشانههای بالینی بهبود است، درمقایسه با ۸/۱ بار استعمال Capsaicin ۰/۰۲۵درصد برای دردهای عضلانی و اسکلتی.
برچسب Capsaicin با دوز بالای ۸درصد Qutenza بهصورت داروی تجویزی برای درد نورالژی بعداز هرپس است. بهمدت ۱ساعت در مطب قرارداده شده با فواصل ۳ماهه و ۴۰درصد از بیماران پاسخ ۳۰درصد کاهشدرد را گزارش کردهاند.
کافور(Cinnamomum Camphora):
کافور روغن استخراجشده از گیاه Cinnamomum Camphora است. گاهی بهصورت واحد در محصولات عرضه میشود و گاهی بهصورت بخشیاز ترکیبات یک مکمل همراه با منتول و گلوکوزآمین عرضهمیشود. کافور دارای اثرات ضدمحرکی است (Counterirritant) ولی تحقیقات بالینی دراینزمینه موجود نیست.یک بررسی اثر محصول حاوی کافور، گلوکزآمین و کوندروتین را در بیماران دچار استئوآرترین زانو بررسیکرد ولی روش تحقیق دارای ایراداتی بود.
مواد ضدالتهابی:
مکملهای فراوانی از جهت تخفیف درد بهعلت اثر ضدالتهابی شناختهشدهاند.
Bromelain:
یک آنزیم پروتئولیتیک استخراجشده از میوه و ساقه آناناس (Ananas Comosus) است. اثر ضدالتهابی Bromelain از مکانیسمهای مختلف ایجادمیشود و بهنظرمیرسد باعث کاهش سنتز پروستاگلاندین میگردد. احتمال کاهش سنتز ترومبوگزان و برادیکینین نیز میرود. Bromelain باعث مهار مهاجرت لکوسیتها و فعالشدن آنها میشود. دریک بررسی غیرتصادفی و Open Label از Bromelain ۲۰۰یا۴۰۰ میلیگرم برای کاهشدرد حاد زانو استفاده شد که بهترتیب۴۱و۵۹درصد مؤثربود. در بررسی بالینی دیگر مصرف روزانه ۸۰۰ میلیگرم Bromelain بهمدت ۱۲هفته بهطورمعنا داری باعث کاهشدرد زانو مربوط به استئوآرتریت متوسط تا شدید نگردید.
Catʼs Claw(پنجه گربه):
Uncaria guianensis درخت تاک چوبی مربوط به منطقه استوایی آمریکای مرکزی و جنوبی میباشد و بهنظرمیرسد که باعث کاهش التهاب ازطریق مهار تولید پروستاگلاندین التهابی و کاهش مقادیر TNF-α میشود(شکل۱).
در یک بررسی بالینی مصرف روزانه ۱۰۰ میلیگرم عصاره خشک و منجمدشده Catʼs Claw باعث کاهشدرد زانو بعداز فعالیت جسمانی در بیماران دچار استئوآرتریت شد. دریک بررسی دیگر Catʼs Claw بهمیزان متوسط باعث کاهش تعداد مفاصل دردناک در مقایسه با گروه دارونما در بیماران دچار آرتریت روماتوئید شد.
Devilʼs Claw (پنجه شیطان):
Harpagophytum Procumbens بومی منطقه صحرای کالاهاری و ساوانا در آفریقا است. از پیاز این گیاه برای مکملهای رژیمی استفادهمیشود. سازنده Iridoid glycoside مانندHarpagoside در مهار مسیرهای التهابی سیکلوکسیژناز و لیپوکسیژنازنقش دارد.(شکل۲)
کاربرد تنها یا ترکیب آن با سایر داروهای ضدالتهابی باعث کاهشدرد استوآرتریت و کاهش نیاز به مصرف داروهای متداول را دارد. غالب تحقیقات از مقدار استــانــدارد ۲درصـدHarpagoside و۳درصد Iridoid Glycoside استفادهکردهاند.
پژوهشهای بالینی نشانداده که عصاره Devilʼs Claw بهطور معناداری میتواند باعث کاهش کمردرد شود.بعضی از بررسیها نیز اثر ضدالتهابی آن را مشابه با Rofecoxib گزارشکردهاند.
زردچوبه:
Curcuma longa که همان ادویه مخصوص غذاهای شرقی است. Curcumin قسمت زردرنگ تشکیل دهنده آن است و دارای اثر ضد التهابی از طریق مهار COX-2، لکوترینها و سایر مسیرهای پیشبرنده التهاب است. ارزیابیهای بالینی مقدماتی نشاندادهاند که یک قسمت خاص استخراجشده از زردچوبه (Meriva) بهمقدار ۵۰۰ میلیگرم ۲بار در روز بهطور معناداری درد را در بیماران دچار استئوآرتریت زانو کاهشمیدهد. این ترکیب دارای 2۰درصد Curcuminoid است.
پوست درخت بید:
Salix alba که ازآن برای اثر ضد تب التهابی یا مسکن استفادهمیشود. حاوی سالیسیلاتها شاملSalicin است که به اسیدسالیسیلیک متابولیزه میشود. عصاره تنه درخت بید با مهار آنزیم COX-2 باعث کاهش التهاب میشود. در ارزیابیهای بالینی دیدهشده که مصرف ۱۲۰تا۲۰۴ میلیگرم روزانه از آن در کاهشدرد کمر مؤثر است. برای استئوآرتریت اثرات متوسط تا بیاثر درمقایسه با دارو نما گزارش شده.(شکل۳)
ترکیبات مختلف دیگر:
مکملهایی برای کنترل درد بهکارمیرود که مشابه با داروهای رایج کنترل درد نمیباشند.
گلوکزآمین:
یک قند آمینو است و قسمت تشکیلدهنده پروتئوگلیکانهای غضروف میباشد و برای تولید گلیکوپروتئینها و گلیکوزآمینوگلیکانها که در مایع سینوویال غضروف لیگامنتها و غشاء مخاطی است.گلوکزآمین باعث کاهش نشانههای استئوآرتریت با تحریک متابولیسم کندروسیتها در غضروف مفصلی و مهار تولید واسطههای التهاب و تخریب غضروفمیشود. بررسی معتبری (GAIT) نشانداده که گلوکزآمین هیدروکلراید درمقایسه با دارونما تأثیری در کاهشدرد زانوی بیماران دچار استئوآرتریت نداشته است.
نوع گلوکزآمین و مدت درمان، عاملی مهم در نتایج بررسی است. بررسیهایی که روی نمک گلوکزآمین (سولفات گلوکزآمین) انجامشده، کاهش قابلقبولی در درد مربوط به استئوآرتریت نشانداده است.هیدروکلرید گلوکزامین در بررسیها نتایج مؤثری نشاننداد. طول درمان ۲۴هفته یا بیشتر برای نشاندادن نتایج الزامی است.
بسیاریاز محصولات گلوکزآمین بهصورت ترکیبی با کوندروتین و یا ترکیبات دیگر ارائهمیشوند. شواهدی در دست نمیباشد که این ترکیبات مؤثرتر از سولفات گلوکزآمین باشند.
آرنیکا:
Arnica Montana بومی نواحی کوهستانی اروپا و آمریکای شمالی بوده و مصرف خوراکی آن سمی است.موجب افزایش فشارخون، سمیت قلبی، گاستروآنتریت و فلج عضلانی میشود. باتوجه به این ملاحظات غالب محصولات ارنیکا برای مصارف موضعی و یا رقیق شده هومیوپاتی است که حاوی مقادیر ناچیز و گاهی بدون ماده فعال اصلی است. تحقیقاتی روی کشیدن دندان عقل نشانداده که مقادیر هومیوپاتی آرنیکا تأثیری در کاهشدرد تورم یا عفونت زخم نداشته. کاربرد ژل آرنیکا بهصورت موضعی موجب کاهشدرد در بیماران دچار استئوآرتریت دست یا پا میباشد.
تداخل دارویی مکملها:
بسیاریاز مکملها با داروها دچار تداخل میشوند که میتواند مشابه مکانیسمهای تداخل دارویی باشد؛ ازطریق فارماکودینامیک (اثرات Additive فارماکولوژیک) یا تداخلات فارماکوکینتیک (مهار آنزیمهای سیتوکروم P450). مهمترین موضوع درمورد داروهای مکمل بهکاررفته برای کنترل درد، اثرات ضدپلاکتیآنها است.Bromelain، پنجهگربه، Devilʼs Claw و زردچوبه اثرات ضدپلاکتی دارند. مصرف این مکملها با داروهایی با اثر ضدپلاکتی یا ضدانعقادی مانند آسپیرین، وارفارین و NSAID clopidogrel میتواند احتمال خونریزی یا کبودشدگی را افرایشدهد.
کیفیت مکملها:
متأسفانه گزارشهایی از فقدان کیفیت در اینگونه مکملها شامل نامناسب بودن میزان مکمل (کمبودن یا زیاد بودن) مقدار آن مشاهده شده است. بعضیاز موارد آلودگی آن با فلزات سنگین یا حشرهکش و لذا نیاز به مرجع سوم برای بررسی کیفیت اینگونه مکملها است.
روشهای دیگر دارای پتانسیل کنترل درد شامل هیپنوتیسم، آروماتراپی و طبسوزنی است.
در طبسوزنی که نوعی درمان سنتی چینی است از فروبردن سوزنها در مناطق خاصی از بدن تحت عنوان Meridian استفاده میشود.این مناطق در ارتباط با یکسری عملکردهای خاص بدن و یا اعضا بدن بوده و با تحریک یکسری مناطق اثرات خاصی ایجاد میشود. یکیاز شایعترین موارد کاربرد طبسوزنی درد است. بررسیهای مختلفی در زمینه کاربرد طب سوزنی در کنترل درد کمر، زایمان، استئوآرتریت، سرطان شانه و مفصل فکی انجام شده که تماماً؛ تا حدودی مؤثربودن طبسوزنی را در کاهشدرد گزارشکردهاند ولی این بررسیها از لحاظ ارزش تحقیقی در درجه اولیه و ضعیفمیباشند.
آروماتراپی:
دراین روش از روغن گیاهان خوشبو مانند اوکالیپتوس، میخک، اسطو خودوس(lavender) اکلیل کوهی (Rosemary) و غیره استفادهمیشود. این روغنها توسط حرارت تبخیرشده به حمام آبگرم یا ازطریق ماساژ بهکارمیروند. بخور این روغنها با اتصال به گیرندههای بویایی موجب ایجاد یکسری پاسخهای فارماکولوژیک میشود مانند اثرات Relaxing ، کاهش اضطراب، کاهشدرد و غیره. روغنهای مختلف دارای اثرات متفاوت هستند. تحقیقات در زمینه اثر آروماتراپی و کنترلدرد درحد قابلاستناد میباشد.
هیپنوتیسم روندی است که درآن فرد در درجهای از هوشیاری است که به پیشنهادات داده شده واکنش نشانمیدهد. ازآن برای کاهشدرد، درمان ترس و اضطراب و موارد دیگر استفاده شده است. بررسیهای بالینی مؤثربودن هیپنوتیسم را در کاهشدردکمر، درد بعداز جراحی درد ناشیاز سرطان اختلالات مفصل فکی، درد حین اعمال دندانپزشکی و سایر سندرمهای درد نشاندادهاند.
خلاصه:
با آنچه درمورد کاربرد مکملها در کاهش یا کنترل درد عنوان شد، میتوان گفت که کاربرد این موارد مکمل فاقد عوارض جدی بوده و قابلاستفاده میباشند ولی یک درمان کمکی بوده و نمیتوانند جایگزین درمان دارویی گردند. معمولاً نمیتوان گفت چهکسی ازاین مکملها بیشترین منفعت را میبرد و یا بهترین دوز و یا مدت مصرف آن چهمیزان است. نکته مهم آنکه بسیاری از مکملهای ضدالتهابی مانع تجمع پلاکتی شده و با داروهای ضدانعقادی و ضدپلاکت تداخل دارند.
ثبت نظر