۱۰۱۵

مـدار مغز و توهم شنیداری

پزشکی امروز

دانشمندان بیمارستان پژوهشی کودکان St-Jude در ارتباط میان ساختمان‌های مغز مشکلاتی را شناسایی کرده‌اند که ممکن‌است در انسان، استعداد شنیدن «صداهایی» را فراهم آورد که از نشانه‌های شایع ‌شیزوفرنی به‌شمار می‌آیند. این تحقیق درشماره‌ی آوریل نشریه‌ی Science انتشار یافته است.
پژوهشگران این مشکل را به حذف یک ژن پیوند داده‌اند. این امر به بروز تغییرات در شیمی ‌مغز منتهی شده و سبب کاهش یافتن جریان اطلاعات میان دو ساختمان مغز می‌شود که درگیر پردازش اطلاعات شنیداری است.
نتیجه‌ی این پژوهش برای نخستین‌بار نشان داده است که یک مدار اختصاصی درمغز با توهم‌های شنیداری، پنداره‌ها و سایر نشانه‌های سایکوتیک شیزوفرنی پیوند دارد. شیزوفرنی، بیماری مزمن و ناتوان‌کننده‌ی مغز است و درآمریکا، 1‌درصد جمعیت به آن دچارند و سبب می‌شود این افراد با انواع مشکلات ازجمله درزمینه‌ی‌، تفکر، یادگیری و حافظه درگیر مجادله شوند.
مدار ازهم گسیخته‌یی که دراین بررسی شناسایی شده، رمز چگونگی تأثیر داروهای فعلی آنتی‌سایکوتیک بر نشانه‌ها را حل می‌کند و کانون تازه‌یی برای تلاش در زمینه‌ی داروهایی فراهم می‌آورد که این «صداها» را خاموش می‌کنند ولی عوارض‌جانبی کمتری دارند.
‌تصور می‌شود کاهش جریان اطلاعات میان این دو ساختار مغز است که در پردازش اطلاعات شنیداری نقش عمده دارد و زمینه را برای استرس یا سایرعوامل ایجاد‌کرده و شعله‌ی‌«صداهایی» را افروخته می‌دارد که از شایع‌ترین نشانه‌های سایکوتیک شیزوفرنی به‌شمار می‌روند. این یافته‌ها سبب یکپارچه‌شدن چندین انگاره در زمینه‌ی بروز تغییرات در مغز شده و به پیدایش این نابسامانی‌ پیچیده منتهی می‌شوند.
این تحقیق روی انگاره‌ی موشی نابسامانی‌ ژنتیک انسانی سندرم حذف 22q11 انجام شده‌است. هنگامی که بخشی‌از کروموزوم 22 حذف می‌شود، این سندرم بروز می‌کند و درافراد به‌جای آن دو رونوشت معمولی حدود 25 ژن بر جای می‌ماند. حدود30٪ افراد دچار سندرم حذف، شیزوفرنی ایجاد می‌شود و این‌حالت را به‌عنوان یکی‌از قوی‌ترین عوامل خطرساز برای بیماری می‌سازد. DNA در واقع نقشه‌ی اصلی زندگی است. DNA انسان در 23جفت کروموزوم سازماندهی شده‌است که تقریباً در هر یاخته‌ دیده می‌شود.
در بررسی‌های پیشین، همین دانشمندان، یکی‌از ژن‌های گم‌شده یعنی Dgcr8 را به تغییرات مغز در موش‌های دچار سندرم حذف پیوند داده بودند که بر ساختار مهمی برای یادگیری و حافظه تأثیر می‌گذارد. ایشان مدارکی یافته بودند که نشان می‌داد دربیماران مبتلا به شیزوفرنی، همین مکانیسم درگیر است. ژن Dgcr8 برای ساخت ملکول‌های کوچکی موسوم به میکرو RNA دارای اطلاعات آموزشی است و این میکرو RNA‌ها تولید پروتئین‌های مختلف را تنظیم می‌کنند.
به‌منظور انجام این بررسی، پژوهشگران برای پیوند از دست دادن Dgcr8 با تغییراتی که یک ساختار مغزی دیگر یعنی تالاموس شنیداری را درگیر می‌کند از ابزاری بسیار پیشرفته استفاده کرده‌اند. چند دهه است که می‌دانیم داروهای آنتی‌سایکوتیک از طریق پیوند به پروتئینی مؤثرند که گیرنده‌ی‌D2 دوپامین‌(Drd2)نام دارد. این پیوند فعالیت پیامبر شیمیایی دوپامین را بلوک می‌کند. اما تاکنون نحوه‌ی آرام شدن «صداهای» شیزوفرنی روشن نبود.
با تحقیق روی موش‌های دچار حذف 22q11 و بدون حذف، پژوهشگران ثابت کردند که درموش‌های دچار حذف، قدرت تکانه‌ی عصبی از نورون‌ها در تالاموس شنیداری درمقایسه با موش‌های طبیعی کمتر شده است اما فعالیت الکتریکی در سایر مناطق مغز متفاوت نبود.
محققان ثابت کرده‌اند که میزان Drd2 درتالاموس شنیداری موش‌های دچار حذف افزایش یافته ولی در سایر مناطق مغز تغییری وجود نداشته است. وقتی پژوهشگران میزان Drd2 را در بافت همان ساختمان‌هایی که از 26‌نفر دچار شیزوفرنی یا فاقد شیزوفرنی به‌دست آوردند گزارش‌کردند که میزان این پروتئین‌ دربیماران دچار این بیماری بالاتر است. برای به دست آوردن مدارک بیشتر نقش Drd2 درایجاد اختلال سیگنال از تالاموس شنیداری، پژوهشگران در آزمایشگاه نورون‌هایی را آزمودند که با افزودن دو داروی آنتی‌سایکوتیک هالوپریدول و کلوزاپین از مناطق مختلف مغز موش‌های طبیعی و موش‌های موتانت به‌دست آمده بود. این داروها با هدف گرفتن Drd2 تأثیر دارند. درابتدا تکانه‌های عصبی در نورون‌های موتانت درمقایسه با موش‌های طبیعی کاهش یافت. اما در اثر آنتی‌سایکوتیک‌ها تکانه‌های عصبی در همه‌جا در نورون‌های موش‌ موتانت فقط در نورون‌های تالاموس شنیداری تقویت شد.
زمانی که پژوهشگران از نزدیکتر به ژن‌های گمشده‌ی‌22q11 نگاه کردند دریافتند موش‌های فاقد Dgcr8 به شکلی شبیه بیماران شیزوفرنی نسبت‌به‌ صدای بلند پاسخ می‌گویند و درمان با هالوپریدول درموش‌ها سبب طبیعی شدن این پاسخ می‌شود.


تعداد بازدید : 1893

ثبت نظر

ارسال