شماره ۱۰۹۴
دکتر سروش پیامیار - گوش، حلق و بینی
مطابق بررسیهای صورتگرفته توسط محققان بخشهای گوشوحلق و بینی دانشکدهی پزشکی هاروارد، مغز بزرگسالان قابلیت جبران نزدیک به کامل آسیبدیدگی تمامی الیاف عصبشنوایی را که گوش را به مغز وصل میکند داشته و یافتهها نشاندادهاند که انعطافپذیری طبیعی مغز میتواند آسیبدیدگی گوش درونی را جبران نماید تا توانایی تشخیص صدا را به محدودهی طبیعی برگرداند؛ اما وضوح گفتار را بهبود نمیبخشد. این برگشت ناقص شنوایی میتواند نشانگر بیماری شایع شنوایی باشد که دراین عارضه برخی از بیماران علیرغم داشتن آستانهی شنوایی طبیعی، مشکل درک گفتار را گزارش میکنند. انعطافپذیری مغز بزرگسالان در مراحل بالاتر پردازش مانند یک تقویتکننده عمل میکند.
همان روشی که طبق آن یکتقویتکننده را روی سمعک نصب میکنند و فقط برای 3درصد از مکمل طبیعی ورودی جهت عملکرد مغز کافی میباشد؛ اما کمبود پوشش ناقص است و نورونهایی که احیا میشوند، نمیتوانند صداهای پیچیده نظیر گفتار (که نقش عمدهای در توانایی برقراریارتباط ما دارد) را رمزگشایی کنند. عصب شنوایی شامل هزاران رشتهی عصبی کوچک است که عامل انتقال دادههای صوتی به مغز میباشند.
یافتههای اخیر نشاندادهاند که این رشتههای عصبی حساسترین ساختارها در گوشدرونی هستند و طبیعتاً در طولعمر انسان بهدلیل قرارگرفتن درمعرض سر و صدا، داروها و حتی صرفاً بهدلیل سالخوردگی میمیرند. بیمارانیکه بهرغم داشتن آستانهی شنوایی طبیعی ثبتشده با شنواییسنج مشکلات درک گفتار را گزارش میکنند، تحت درمانهای درازمدت آزاردهندهای قرارمیگیرند و محققان تصور میکنند که آسیبدیدن رشتههای عصب شنوایی دراین بیماری مؤثر است و انعطافپذیری مغز (توانایی مغز برای سازگاری با محیط) نیز به این بازنمود بالینی کمکمیکند.
فردیکه رشتههای عصب شنواییاش آسیب جدی دیدهاند، روبرویتان مینشیند و میتواند صدایتان را بشنود اما نمیتواند اطلاعات قابل فهمی از آن استخراج نماید، خصوصاً اگر افراد دیگری در نزدیکی آنان صحبتکنند. آسیبدیدگی رشتههای عصبی سبب کاهش پهنای باند اطلاعاتی میشود که میتوانند از گوشدرونی به مغز انتقال یابند و این امر موجب اختلال در پردازش اطلاعات صوتی میشود، حتی اگر آستانههای شنوایی طبیعی باشند.
محققان از موادشیمیایی برای ازبینبردن تقریباً تمام رشتههای عصبی که عامل پردازش صدا در گوش درونی موشها میباشند، استفاده نمودند. سپس واکنش طبیعی به صدا و افزایش فعالیت در کورتکس (بالاترین مرحلهی پردازشدر مغز) را مشاهدهکردند و دریافتند که کورتکس همان محلی است که تقویتکننده درآن قراردارد. برای آنچه که انعطافپذیری طبیعی مغز میتواند بازیابیکند، محدودیتهایی وجود دارد. افزایش تقویت در مراحل بالاترِ پردازش مغز میتواند حساسیت به صداهای ضعیف را بهطور کامل برگرداند اما توانایی تشخیص تفاوتهای موجود در اصوات پیچیده، مانند گفتار را بهآن اندازه بهبود نمیبخشد. پیامدهای نداشتن تقویت کافی آشکار است، اما محققان بهطور ویژه به بررسی این امر ترغیب شدند که آیا بیماریهای ضعفشنوایی مثل وزوزگوش، یا پُرشنوایی (Hyperacusia) میتوانند نشاندهندهی تقویت بیشازحد در سیستم شنوایی باشند یا خیر. مانند بازتاب از یک میکروفون، وجود تقویت بیشازحد در سیستم میتواند سبب فعالیت بیشازحد و بالارفتن حساسیت مدارهای عصبی ازنظر پاتولوژیکی شود.
با بهوجود آوردن مؤلفههای حقیقی سلولی تقویتکنندهی مغز، امیدواریم که روزی بتوانیم صدا را کم و زیاد کنیم تا به «لحظهی شیرینی» برسیم که افراد بتوانند دوباره با دنیای شنوایی ارتباط برقرارکنند بیآنکه صدای کاذبی بشنوند و یا از صدای بلندی که اغلب افراد بهعنوان صدایی قابل تحمل به آن بیاعتنا هستند، آزرده شده و در گوشهای کز کنند.
ثبت نظر