شماره ۱۲۱۸
پزشکی امروز
باوجودیکه آسم اغلب بیماری کودکان و نوجوانان بهشمارمیآید، اما شیوع آن در افراد بالای ۶۵سال در آمریکا ۶/۹درصد بوده و درحال افزایش میباشد. این میزان شیوع به میزان۸/۶درصد در کودکان بسیار نزدیک است. با برآورد این که جمعیت سالخورده در این کشور، مابین سالهای۲۰۱۲تا۲۰۲۵ دو برابر میشود، تعداد افراد بزرگسالی که به درمان مراقبتی آسم نیاز دارند روبهافزایش است.
افراد سالمند مبتلابه آسم، جمعیتی ناهمگن (Heterogeneous) هستند و بیمارانیکه در بزرگسالی و یا درسالهای زودتر عمر تشخیصداده شدهاند را شاملمیشود. تشخیص و کنترل و درمان بیماری آسم در سالمندان (مانند بیماریهای مزمن دیگر) با چالشهایی همراه است. هدف ازاینمقاله نیز مرور چالشها و نگرانیها و پیشنهادات بالینی در کنترل بیماری آسم در افراد سالمند میباشد که میتواند توسط پزشکان اجرا گردد.
در تحقیقهای اخیر، طیفی از فنوتیپهای آسم که برخی در بزرگسالی آغاز میگردد، مشخصشدهاست. این گونهها شامل آسم مرتبط با چاقی، آسم در ارتباط با مصرف سیگار، آسم با محدودیت جریان هوای ثابت و آسم با همپوشانیCOPD (بیماریهای ریوی انسدادی مزمن) میباشد.
تفاوت در فنوتیپها (خصوصیات قابل مشاهده یا صفت یک جاندار است.) به این معنیاست که مشخصات بیمارانی که بیماری آنان آغاز زودهنگام داشته است، میتواند با بیماران آسمی که بیماری آن ها دیرتر شروعشده متفاوت باشد. برای نمونه، آتوپی(Atopy) و پیشینه خانوادگی مثبت در بیمارانیکه آسم آن ها در سن کمتری آغاز گردیدهاست، شایعتر میباشد. درحالیکه سیگاری بودن در میان بیماران با آغاز دیرهنگام آسم بیشتر شایع است. علاوهبر آن، بیماران آسمی با آغاز دیرهنگام، بیدارشدن شبانه بهدلیل نشانههای آسم را کمتر گزارشمیکنند. این تفاوتها بهدلیل این که آتوپی/ آلرژی و نشانههایشبانه اغلب بهعنوان نشانههایی در جهت تشخیص آسم بهکار بردهمیشود، ممکناست که تشخیص آسم با شروع دیرتر را پیچیدهکند.
تشخیص آسم در افراد سالمند زمانیکه این افراد بعضی از نشانههای آسم را دراین سن طبیعیمیدانند و حتی به پزشک خود اعلام نیز نمینمایند، پیچیدگی تشخیص را بهمراتب بیشترمیکند.«نفسنفسزدن» (Breathlessness) با افزایش سن ممکناست طبیعی درنظر گرفتهشود و بهدلیل کاهش سطح فعالیت در سن بالا ممکناست وجود تنگینفس همراه با فعالیت، پنهان بماند. علاوه بر آن، افزایش سن با کاهشعملکرد ریوی (بهدلیل کاهش قدرتعضلانی عضلات قفسۀ سینه و یا کاهش خاصیت ارتجاعیریه) و کاهش برگشتپذیری، منجر به انسداد جریان هوای ثابتمیگردد که در ریة افراد غیرفعال تأثیر بیشتری نسبت به افراد فعال دارد. این موارد میتوانند تشخیص را به تأخیر انداخته و موارد تشخیصی نامطمئن را افزایشدهند. از طرف دیگر افراد مسن، بهویژه اگر سیگاری باشند، بسیار بیشتر احتمال دارد که بدون در نظرگرفتن آسم، COPD تشخیص دادهشوند. در جمعبندی این موارد مشخصمیشود که تشخیصدادن آسم در افراد سالمند از کودکان چالشبرانگیزتر است.
تشخیص افتراقی یک متد تشخیص سیستماتیک در علم پزشکی است که برای یافتن یک مورد خاص (تشخیص بیماری) وقتی چندین گزینه جایگزین محتمل دیگر وجود دارند به کار میرود. یک آزمایش تشخیصی مشخص برای تشخیص آسم وجود ندارد. آسم بهتر است بهعنوان یک احتمال تشخیصی درتمام افرادیکه نشانههای نفستنگی، خسخسسینه، سرفهوتنگی و فشار بر قفسه سینه به صورت دورهای داشتهاند در نظر گرفتهشود، بهویژه چنانچه بیشاز یکیاز نشانهها در شب شدیدتر شود و یا با عفونت های راه هوایی فوقانی ایجاد گردد. باوجود این که این نشانهها در افراد سالمند به نسبت غیراختصاصی هستند، اسپیـرومتری یا تــست هـوای بازدمی بیـشیـنه (Peak Expiratory Flow Testing) ممکناست دلیل نشانههایتنفسی، بهویژه در بیمارانی که به برونکودیلاتورهای کوتاهاثر پاسخ بیشتری میدهند یا بیمارانیکه به تست متاکولین پاسخ مثبتمیدهند را تأییدکند. بااینحال لازمبهذکراست که گرچه برگشتپذیری تقریباً کامل در آسم معمول میباشد، ولی ممکناست در افراد سالمند برگشتپذیری ناقص یا انسداد ثابت با وجود تأیید تشخیص آسم موجود باشد. علاوهبرآن تست متاکولین ممکناست نتواند آسم را از COPD در بیماران با انسداد جریان هوا تشخیصدهد.
چالش دیگری که در تشخیص افتراقی آسم در سالمندان وجود دارد، بهویژه آن هاییکه سابقه مصرف سیگار یا انسداد ثابت دارند، وجود همزمان آسم وCOPD است که گاهی همپوشانی آسم COPD نامیده میشود. یکیاز دلایل چالشبرانگیزی همپوشانیآسم و COPD این است که این بیماری یک نهاد واحد نیست که بیماران مبتلا، محدودهای از فنوتیپهای خاص را نمایشدهند. «سازمان ابتکار جهانی برای آسم»(GIA) و «سازمان ابتکارجهانی برای GICOPD)COPD) همپوشانی آسم و COPD را برمبنای وجود همزمان نشانههای این دوبیماری مشخصنمودند که بهوسیلۀ وجود محدودیت جریانهوای دائمی به همراه تعدادی از تظاهرات معمول آسم و تعدادی از تظاهرات معمولCOPD، توصیف میگردد.
اگر احتمال تشخیص آسم و COPD به یک میزان باشد، بهتر است در ابتدا درمان اولیه با کورتون استنشاقی(ICS) صورتگیرد که معمولاً به آن یک برونکودیلاتور اضافهمیشود تا هردو بیماری درمان گردد. البته دراینمورد بحثهای زیادی وجود دارد و احتمال دارد که شرح، فهم و کرایترایاهای تشخیصی همپوشانیآسم و COPD با بررسیهای بیشتر، کاملتر شود.
همگی دستگاههای بدن در تمام ویزیتها باید معاینهگردند و بهتراست در برگیرنده یک پرسش پیرامون تغییرات در فعالیت به دلیل تنگینفس نیز باشد. آسم بهتر است بهعنوان یک نگرانی در بیماران با مشکلاتتنفسی مکرر شامل سرماخوردگیهایشدید (Bad colds) یا برونشیتهای مکرر درنظر گرفتهشود. گرچه باید تشخیصهای دیگر تنفسی و قلبیعروقی که میتواند تنگینفس طولانی یا راجعه، فشار قفسه سینه یا خسخسسینه دهد را درنظرداشت. درسن۵۰سال و بالاتر، آسم تازه آغازشده غیرمحتمل نیست. درافرادیکه سیگاریقهار(Heavy smoker) یا آن هاییکه سالهایطولانی سیگاریبودهاند (پیشینه 20pack/years و بیشتر دارند) تشخیص هم آسم و هم COPD حتماً باید درنظر گرفته شود و اغلب همراهی نوعی از بیماریهای قلبی را نیز دارند.
اهداف کنترل آسم در افراد سالمند متفاوتتر از دیگران نیست و کنترل مناسب نشانهها و به حداقلرساندن خطرات تشدید بیماری و محدودیت جریان هوای ثابت و عوارضدرمانی، هدفهای درمانی مطلوب میباشند. در واقع ابزار قابلاعتماد مانند تست کنترل آسم یا پرسشنامه کنترلآسم در بیماران سالمند مفید بوده و بهتراست در تمام کلینیکها برای پایش و ثبت اثرات بیماری به کار برده شود. هر چند باید توجهداشت که در افراد مسن بعضیاز عواملکه در بیماران جوانتر کمتر موردتوجه قرارمیگیرند، باید موردنظر باشند.
بیماریهای همراه(Comorbidities) بهویژه بیماریهای قلبیعروقی با افزایش سن شایعتر بوده و همچنین در افراد بزرگسال با بیماری آسم شایعتر از دیگر همسالان آنان است. بهدلیل این که کنترل بیماریهای همراه احتمال افزایش تعداد داروها را موجبمیگردد، این عامل بسیار مهم میباشد. همچنین بیماریهای همراه روی نشانههای آسم، شدت بیماری و انتخاب درمان میتوانند اثرگذار باشند. برای مثال نسلقدیم مسدود کننده های بتای غیرانتخابی که برای درمان بیماریعروق کرونریقلب مورداستفاده قرارمیگیرند، میتوانند آسم را تحریکنموده یا بدترکنند و پیشاز آغاز درمان آسم و یا اضافهکردن به داروهای درمان آسـم، در استـــفاده ازاین داروها بایــد بازنگری صورتگیرد (ایدهآلترین حالـت زمانی است کـه قطعشـود). درآسم استفادهاز مسدود کننده های بتای انتخابی کنتراندیکاسیون نیست. مانند همیشه خطرات نسبی و مزایای درمان آسم بهتر اسـت مـورد تـوجه قرارگیرد.
مصــرف تـعداد زیاد دارو برای درمان و کنترل بیماریهای همراه ممکناست اثرات منـفی روی کنتـرل آسم داشته باشد و پایبندی به برنامه دارویی منظم و تعداد داروهای نسخهشده بهطور مداوم کاهشیابد. بهویژه در برخیاز بیماریهای خاص مانند افسردگی و دمانس، میزان این پایبندی به درمان کمتر نیز میگردد.
این برنامهها قسمتی کلیدی در مراقبتهای درمانی تمامی بیماران آسمی میباشد و حتی در بیماران مسنتر بهدلیل افزایش میزان خطر مرگومیر و بهطور کلی پایبندی ضعیفتر به درمان دارویی، این امر بیشتر اهمیت دارد. اعضای خانواده و مراقبانبهداشتی این افراد اغلب نیاز است که در بحث و تکمیل برنامههایی که برای کنترل آسم بیمار بهوسیله خودش قرار است صورتگیرد، شرکت دادهشوند. این نیاز بهویژه زمانی که در بررسیهای وضعیت شناختی بیمار نقصی وجود داشته باشد، مشخصتر بوده و مشارکتدادن اعضای خانواده و دیگر افراد نزدیک بیمار در پروسة درمان، بسیار سودمند خواهد بود.
اگرچه اهداف درمانیآسم برای تمام بیماران در هرسنی یکسان است اما در افراد سالمند، وجود بیماریهای همراه و نیاز به کاهش داروها به کمترین تعداد، باید موردتوجه قرارگیرد. برنامه کنترل بیماری توسط خود بیمار که باید مشخص و قابلفهم بوده و با توجه به نیازهای خاص هر بیمار تدوین شده باشد، باید تجویزگردد.
در آنالیزهایی که روی کارآزماییهای بالینی دربیماران انجام گرفته، تعداد کمی از داروها تأثیر و میزان بیخطربودنشان برای این گروهسنی موردآزمایش قرارگرفته است. کمبود اطلاعات مایۀ تأسف است، چراکه افراد سالمند درمعرضخطر بالاتری از عوارض فارماکودینامیک و تغییرات فارماکوکینتیک دارویی میباشند. فقدان اطلاعات خاص مربوط به سن در آسم افراد مسن بهتر است بهوسیله گروههای دارویی یکسان با افراد جوانتر کنترل شود.
اگرچه کورتیکواستروئیدهای استنشاقی ( ICSها ) اساس درمانی آسم هستند، ولی سالمندان ممکناست پاسخ کمتری بهاینگروه دارویی دهند و نیاز به دوزهای بالاتری برای دستیابی به کنترلآسم داشتهباشند. عوارضدارویی کورتیکواستروئیدها در بیماران مسنتر بهویژه در دوزهای بالا شایعتر بوده و لذا دراینگروه از بیماران باید بیشتراز افرادجوان موردتوجه قرارگیرند. برای نمونه، نازکشدن پوست ممکناست خطر کبودشدگی را بیشترنموده و استفادهاز دندانمصنوعی میتواند خطر برفکدهانی را افزایشدهد. اطلاعات مربوط به افزایش خطرپنومونی با استفاده از ICSها در بیماری آسم بایکدیگر مخلوط است. گرچه تمام دادهها افزایش کمی در میزان خطر پنومونی مطرح نمودهاند اما روی میزان مرگومیر اثر فزایندهای نداشته است.
پزشکان بهطورمعمول عوارضدارویی را کمتراز میزان واقعی آن برآورد میکنند. علاوهبرآن بسیاریاز بیماران از عوارضدارویی کورتیکواستروئیدها نگرانهستند که میتواند میزان پایبندی به درماندارویی با ICSها را کاهشدهد. لزوم پایبندی به درمان از مواردی میباشد که بهتراست با تمامی بیماران درمورد آن صحبتشود.
بهتر است در تمام بیماران آسمی، نه فقط افراد سالمند، آگونیستهایβ2 طولانیاثر(LABA) تنها بهعنوان دارویی استفادهشوند که به درمان ضدالتهابی اضافهگردد. بهدلیل اینکه این داروها، مرگ مرتبط با مشکلاتتنفسی را افزایشمیدهند، هیچگاه بهعنوان خط اول درمانی یا بهصورت تکدارویی در درمانآسم استفادهنمیشوند. ازنظر تئوری، بیماران سالمندتر بهدلیل تغییرات مرتبط با سن، ممکناست که کاهش پاسخ به برونکودیلاتورها را داشتهباشند. این تغییرات میتواند شامل سفت و سختترشدن دیوارۀ قفسۀ سینه، کاهش عملکرد عضلاتتنفسی و افزایش حجم هوای باقی مانده بهدلیل ازدسترفتن خاصیت بازگشتی ارتجاعی ریه باشد. بااینحال، دادهها نشاندادهاند که آلبوترول دارویی هم در افرادجوان و هم سالمند در درمان آسم مؤثراست و اضافهکردن سالمترول به فلوتیکازون براساس گزارشات میتواند خطر تشدیدهای جدی آسم را درمقایسه با فلوتیکازون بهتنهایی کاهشدهد. درحالیکه LABAها بهصورت سنتی داروهای اصلی هستند که به درمان کورتونی آسم افزوده میشوند، آنتاگونیست موسکارینی طولانیاثر نیز اثربخشی خود را بهعنوان دارویی که میتواند برای کمک به درمان آسم به کورتون اضافه شود و مستقلاز سن عملکند، نشانداده است.
هیچ مدرکی که دوزهای تأییدشده برونکودیلاتورهای طولانیاثر خطر بیشتری درافراد مسن درمقایسه با افراد جوانتر ایـجادکنـد، وجود نــدارد. گـرچه در بیـماران سالمندتر با بیماریهای همراه، مصرفLABA نیاز به احتیاط بیشتری دارد. برای نمونه هایپوکالمی به واسطهβ2 میتواند با استفادهازLABA دربیمارانیکه دیورتیک نیز مصرفمیکنند بدتر شود. این خطر باید با تأثیر محافظتیLABA دربرابر کورتون به تعادل برسد. تأثیر محافظتی دربرابر کورتون (Corticosteroid-sparing effect) این است که اجازهمیدهد تا دوز کورتون پایینتری بهکار بردهشود و درنتیجه عوارض درارتباط با کورتون را کاهشمیدهد. پایش پتاسیم سرمی دربیمارانیکه دیورتیک و LABA را بهطورهمزمان مصرفمیکنند، مفیدخواهدبود. بهصورت مشابه درمورد آنتاگونیستهای موسکارینی طولانیاثر است که گرچه بیخطربودن آنها در افراد جوان و سالمند متفاوت نیست، اما بهتراست که در بیماران با بیماری همراه مانند گلوکومای زاویه بسته، هایپرپلازی پروستات یا انسداد گردنمثانه با احتیاط استفادهشود.
گزینههای کنترلی دیگر برای کنترلآسم، آنتاگونیستهایگیرنده لکوترین و تئوفیلین هستند. تئوفیلین شاخص درمانی پایین و خطر عوارضجانبی و سمیت بالا بهویژه در افراد سالمند دارد که این امر پایش از نزدیک سطح تئوفیلین خون، هنگامیکه فرد روی دوز درمانی تیوفیلین است را ضروری میکند. آنتاگونیست گیرندۀ لکوترین مانند مونتهلوکاست، اگرچه بهطورکلی تأثیر ضدالتهابی کمتری نسبتبه ICSها دارد، ولی ممکناست در بعضیاز بیماران، بهویژه آنهاییکه به کورتونها مقاوم هستند، اثربخش باشد؛ ازسویدیگر این داروها ازطریق دهانی مصرفمیشوند که میتوانند برای برخیاز بیماران نسبت به طریقه استنشاقی مزیت داشته باشند. تعدادی از آنتیبادیهای مونوکلونال برای کنترل آسمهای شدیدتر موجود هستندکه شامل اومالیزومب (Omalizumab) برای آسم آلرژیک و مپولیزومب (Mepolizumab) یا رسلزومب(Reslizumab) میباشند که برای آسم ائوزینوفیلی استفادهمیشود. گرچه هیچکدام از این درمانها محدودیت سنی ندارند، ولی اطلاعات بیخطربودن و اثربخشی کمی در بیماران سالمند دردست میباشد و قیمت بالای این تیپدرمانی ممکناست پذیرش این درمان را برای بیماران این گروه سنی محدود کند.
با احتساب کورتیکواستروئیدهای استنشاقی بهعنوان خط اول درمان، سن بهطور مستقیم انتخابهای درمانیآسم را تغییرنمیدهد. هنگامیکه دوز پایین تا متوسط ICS برای کنترل نشانههای آسم کافی نیست، برونکودیلاتورهای طولانیاثر بهعنوان درمان اضافهشونده بهکاربرده میشوند. همواره باید به خاطرداشت که پایبندی به درمان و روش کار با افشانههای استنشاقی، پیشاز افزودن دارویدوم در فرد بیمار بررسیگردد. وجود بیماریهای همراه ممکناست انتخابهایدرمانی را باتوجه بهنیاز به حداقلکردن خطر عوارض دارویی و تداخل دارویی تحتتأثیر قراردهد.
توانایی استفادهاز افشانه بهصورت صحیح، کلید کنترل آسم درهرگروه سنی است و مهارت ضعیف با کنترل بدتر آسم و افزایش خطر بستریشدن همراه میباشد. بهکاربردن گونههای افشانه استنشاقی مختلف، به سختیهای بیماری میافزاید، بهویژه اگر دستگاههای موردنیاز، روشهای استفاده متفاوتی داشتهباشند. اگر برای بار اول برای بیمار افشانه تجویزمیشود، آموزش صحیح استفادهاز افشانه از نکات اساسی درمان است و باید در فواصل معین درمورد استفادهازآن از بیمار پرسشگردد، چراکه برطبق گزارشات درطولزمان، دقت روش استفاده کاهشمییابد. بهدلیل اینکه صحتروش استفادهاز افشانه در افراد با افزایش سن کاهشمییابد، در بیمارانمسن این عامل مهمتر است. دراینبیماران بهطورحتم باید از بیمار خواستهشود تا چگونگی استفادهاز افشانه را نشاندهد؛ چرا که در افراد سن بالا، گاهی دریافت مطالب با اشکال همراه است، اما پذیرش افراد سالمند در پیروی از دستورالعملهای دستگاههای استنشاقی بیشترمیباشد. درمورد افشانههای استنشاقی بهنظرمیرسد «آسمیار» یکروش خوب برای افرادی است که هماهنگی مناسبی در«استنشاق» و «اسپریکردن» ندارند. درمواردی ممکناست نبولایزر یک جایگزین مناسب برای افشانههای استنشاقی باشد، اما نیاز جهت آمادهسازی دارو، تمیزکردن روزانه، اندازه دستگاه استنشاقی و نگرانی برای قابل حملبودن و محدودیت تعداد داروی موجود در شکل نبولایز شده، ممکناست سودمندی آن را تحتشعاع قراردهد. نقص شناختی نیز میتواند درستی استفاده و پایبندی به درمان را صرفنظراز نوعدستگاه مورداستفاده، تحتتأثیر قراردهد.
در بیماران نیازمند به درمان استنشاقی، نکته مهم این میباشد که پزشکان نباید تصورکنند که چون بیماری برای سالها از دستگاههای استنشاقی استفادهنمودهاست، این روش مناسبترین راه برای درمانبوده و این بیماران میتوانند بهدرستی ازاینوسیله استفادهنمایند. آموزش مهمترین قسمت کنترل بیماری آسم در افراد مسن و افراد جوان است. تنها مشاهده مستقیم میتواند صحت و کفایت روش کاربردی افشانه استنشاقی بیمار را تأییدکند.
بهطورکلی، تشخیص آسم و کنترل این بیماری در افراد سالمند ، متفاوتتر از افراد جوان نیست. گرچه فرآیند طبیعی افزایشسن و افزایش احتمالی بیماریهای همراه ممکناست تشخیص آسم با آغاز دیرهنگام را بهویژه درافرادی مانند سیگاریها سختتر نماید. بهطورخاص فنوتیپهای گوناگون ممکناست سیمای بیماری را تغییردهد و نشانههای تیپیک آسم توسط بیمار نادیده گرفتهشده و یا به افزایش سن نسبت داده شود. سن بالا به تنهایی آغاز آسم جدید را غیرمحتمل نمیکند و حتی در بیمار بدون هیچ سابقهای از آسم یا آتوپی که مشکلات تنفسی راجعه دارد، آسم باید یک تشخیص احتمالی باشد. هنگامی که آسم تشخیص دادهشد، اهداف درمانی در بیماران مسنتر، متفاوتتر از بیماران جوان نمیباشد. ICSها اساس کنترل آسم هستند و برونکودیلاتورهای طولانیاثر درصورت لزوم به این درمان اضافه میشوند. با وجود بررسیهای کمی که درمورد بیخطر بودن و اثربخشی دارو دراینگروه جمعیتی انجامشدهاست، ولی باید سعینمود تا از داروهایی استفادهگردد که دراینگروه سنی عوارضکمتری دارند. تنها سن، تمایزی در انتخاب درمان بهوجودنمیآورد، اما وجود بیماریهای همراه ممکناست در انتخاب درمانی و افشانههای استنشاقی تاثیربگذارد. علاوهبرآن، هرتلاشی برای بهحداقلرساندن رژیمدارویی پیچیده نه فقط در درمان آسم، بلکه چنانچه امکانپذیر باشد برای کنترل بیماریهای همراه نیز صورتگیرد.
آسم اگرچه بهصورت سنتی یک بیماری سنین جوانی درنظرگرفتهمیشود، ولی میتواند عامل افزایش مرگومیر در افراد سالمند باشد. بهتر است آسم بهعنوان یک احتمال تشخیصی در افراد سالمند حتی اگر هیچ پیشینهای از بیماری نداشته باشند، درنظرگرفتهشود و بهصورت مناسب با توجه به دستورالعملهای درمان آسم کنترلگردد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت پزشکی امروز مراجعه نمایید.
* GIA: Global Initiative for Asthma.
* GI COPD: Global Initiative for Chronic Obstructive Pulmonary Disease.
* ICS: Inhaled Corticosteroids.
* LABAs: Long-Acting Beta 2-Agonists.
ثبت نظر