محققان در تحقیقاتی که در کنگره آسیایی ESMO2017 ارائه شده، ارزیابی جهش در مایع مغزی/نخاعی بیماران مبتلا به سرطان ریه با متاستاز مغزی را مورد بررسی قرار دادهاند.
بهدست آوردن بافت تومورال از متاستاز مغزی دشوار است و از این رو روشهای کمتهاجمیتری برای شناسایی و نظارت برحضور جهشهای شناختهشده، مورد نیاز میباشد.
متاستازهای مغزی عوارض مکرر سرطان ریه نوع سلولهای غیرکوچک (NSCL:Cnon-Small Cell Lung cancer) بهویژه در مبتلایان به آدنوکارسینوم ریه میباشند.
بیماران دارای گیرنده عامل رشد اپیدرمال (EGFR: Epidermal Growth Factor Receptor) از مهارکنندههای تیروزئینکیناز (TKIs) بهرهمیبرند اما طی ۱یا۲ سال، بیماری آنان اغلب با متاستاز مغزی، مجدد عودمیکند.
یک متخصصسرطان از بخش انکولوژی پزشکی بیمارستان سرطانشناسی وابسته به دانشگاه ژنگوجوی در چین، اظهارمیدارد:
«استاندارد طلایی برای تعیین وضعیت جهش EGFR انجام توالی DNA تومور میباشد، اما این باتوجه به بافت مغزی چالش برانگیز است.DNA مشتق از تومور حاصل از متاستازهای مغزی ممکناست به مایع مغزی/نخاعی تراوش کند، اما به علت وجود سدخونی مغزی(BBB) بهخون تراوش نمیکند».
این بررسی وضعیت جهش EGFR در خون و مایع مغزی/نخاعی و ارتباط آن با نشانههای عصبی و متاستازهای لپتومنژیال را مقایسه کرده است. این بررسی شامل ۴۱ بیمار مبتلا به آدنوکارسینوم ریه با جهش EGFR و متاستاز مغز بود. وضعیت جهش EGFR درخون ۳۷ بیمار و مایع مغزی/ نخاعی در تمام بیماران مورد بررسی قرارگرفت. حضور متاستازهای لپتومنژیال با استفاده از تصویربرداری MRI نیز مورد بررسی قرارگرفت.
درتمامی جمعیت مورد بررسی، نرخ جهشهای EGFR درخون (۶۵٪) به طور چشمگیری از مایع مغزی/نخاعی (۳۷٪) بیشتر بود(0/013=P). ۱۱بیمار دارای متاستاز لپتومنژیال تشخیص دادهشده توسط MRI بودند. نشانههای عصبی در ۲۷ بیمار وجود داشت. نرخ جهش EGFR در مایع مغزی/نخاعی در بیماران مبتلا به نشانههای عصبی(۴۸٪) بیشتر از افراد بدون نشانه (۱۴٪) بود (0/003 =P).
«نشانههایعصبی و متاستاز لپتومنژیال بهشدت وابستهبه وضعیت جهش EGFR در مایع مغزی/ نخاعی میباشد».
در اظهارنظری درمورد نتایج این تحقیق، استاد دانشگاه موسسه سرطان ریه و رئیس پیشین انجمن سرطانشناسی بالینی چین ، گفت: «اطلاعات مربوط به جهش برای بیماران مبتلا به سرطان ریه برای تصمیمگیری در مورد درمان هدفمند مورد نیاز است، اما درصورت وجود تومور بسیار کوچک یا نزدیک به آئورت یا قلب، بیوپسی بافت می تواند دشوار باشد. درحالحاضر بین کارشناسان جهانی، اجماعی وجود دارد مبتنی بر اینکه باید بیوپسی مایع با استفاده از نمونه خون برای آزمایش جهشهای T790M و EGFR در بیماران مبتلا به NSCLC که درمورد آنها بافت تومور در دسترس نیست، مورد استفاده قراربگیرد».
بررسیهای فعلی با استفاده از مایع مغزی/ نخاعی برای رسیدن به نتیجه قوی، بسیار محدود میباشد. «برای افزایش حساسیت آزمایشهای ژنتیکی از بیوپسیهای مایع، پیشرفتهای بیشتری لازم است. یک کارآزمایی بالینی دیگر کمکمیکند تا مشخصشود که چگونه از بیوپسی مایع باید در عملکرد بالینی استفادهشود».
مشاور ارشد بخش انکولوژی پزشکی بیمارستان دانشگاه لوزان سوئیس، گفت: «بررسی ساختار ژنتیکی DNA بدون سلول با استفاده از قطره واکنش زنجیرهای پلیمراز دیجیتال (Polymerase Chain Reaction:PCR) در مایـع مغزی/نخاعی بهعنوان یکروش کم تهاجمیتر برای شناسایی و نظارت برحضور جهشهای شناختهشده قابل قبول و عملی است که مطمئنا جالب میباشد، چراکه دستیابی به بافت تومورال از متاستاز مغز دشوار است. با این حال، حساسیت دربررسی حاضرکم میباشد که یا بهدلیل و پاسخهای منفی کاذب ناشیاز غیبت جریان DNA است و یا بهدلیل مسائل تحلیلی. پیشاز نگاه کاربردی به زیستشناسی متاستاز سیستم عصبیمرکزی ازطریق مایعمغزی/نخاعی، تحقیقات بیشتری لازم میباشد».
Ref: ESMO Asia 2017 Congress
ثبت نظر