99-186
منبع :شمارۀ 1237 نشریه پزشکی امروز
بایستی پزشکی را دانشی اهورایی دانست، دانشی که درشناخت و مقابله با مرگ و بیماریها و در نتیجۀ نابودی نیروهای اهریمنی نقش اساسی را در نبرد و یاوری اهورامزدا برای پیروزی بر اهریمن ایفا میکند ؛ و بر این اساس، دانش پزشکی در میان متون باستانی ایرانی جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است.
درد و رنج در طول تاریخ همواره قرین بشر بوده و از این رو انسان از تلاش جهت دستیابی به روش تسکین آن دست نکشیده و حاصل این پشتکار و ممارست، شکلگیری بنیاد و شالودۀ علم پزشکی در گذشته و حال است. اما پیرامون این که دانش پزشکی برای نخستین بار در کدام نقطه از جهان پدید آمده است، سخنی به قطعیت نمیتوان گفت، چرا که بر خی بر این باورند که دانش پزشکی با پیدایش بشر شکل گرفته و برخی آن را ترکیبی از الهام و اختیار انسان دانستهاند و گروهی دیگر نیز بر این نظرند که دانش پزشکی توسط فرشتگان الهی به انسانهای دورۀ باستان الهام شدهاست.
مطابق اطلاعات بهدست آمده بر پایه انبوهی از الواح و دست نوشتهها ، و همچنین متوندینی و ادبی بهجامانده از دوران باستان میتوان ساکنان اولیه فلات ایران را جزو ملل پیشرو در زمینۀ دانش پزشکی و سلامت دانست، چرا که نخستین پزشکان و جراحان دنیای باستان از مردمان این دیار بودهاند. دانش یا فنپزشکی بنا بر شواهد و برخی از متون موجود ایران باستان، از کهنترین دانشها یا فنون رایج در میان ایرانیان بوده و کهنترین اشارهها به دانشپزشکی و فنون آن در نوشتههای ایران باستان ،مطالبی است که در بخشهایی از "اوستا" ، کتاب مقدس زردشتیان و برخی متنهای فارسی میانه (پهلوی) همانند بندهشن، دینکرد و زادسپرم که بخشی از ادبیات زردشتی محسوب میشوند و مربوط به دورۀ تاریخی سلسلۀ ساسانی است میتوان اشاره نمود . همچنین سایر منابع نیز برپایۀ اطلاعات برگرفته از مورخان یونانی، به آن دست از پزشکان یونانی اشاره دارد که میان مردم سلسلۀ هخامنشی زندگی میکردند.
اوستا کتاب دینی زردشتیان ، مهمترین سندی است که مطالب مربوط به پزشک و دانش پزشکی رامیتوان در آن یافت و بنا به روایات، کتاب اوستا مطالب کتاب را از اهورامزدا به زردشت الهام و ابلاغ کرده است . اوستایی که امروزه در دست ماست تنها یک چهارم کتاب اوستای دورۀ ساسانی است که بهجامانده و به دست ما رسیدهاست. اوستای موجود شامل پنج بخش یسنها (Yasn)،ویسپرد(Wisparad)،وندیداد(Vandidad)،یشتها (Yasht)، خرده اوستا (اوستایکوچک) است که در بخش وندیداد که خود دارای 22 فرگرد(Fargard:فصل)است و قدیمیترین اشارهها به پزشکی و فنون آن در آنجا آمدهاست.
از متون دیگری که دانش پزشکی و قوانین مربوط به آن را در خود جای داده، میتوان به دینکرد(Denkard)، بندهشن(Bundaheshn) و زادسپرم (Zadesparam) اشاره نمود. دینکرد را از نظر در برداشتن مطالب گوناگون، دانشنامه مزدیسنی نام نهادهاند و این اثر بزرگ مشتمل بر 9کتاب بوده (کتابهای اول و دوم و بخشی از سوم از بین رفته است) که در کتاب سوم و در فصل 157 آن پیرامون پزشکی سخن به میان آمدهاست. کتاب بندهشن که شامل 36 فصل است و اساس مطالب آن در رابطه با آفرینش و دربارۀ چگونگی اهورهمزدا و اهریمن و جدالشان با یکدیگر است ، کتاب زادسپرم دارای چهار بخش است که در بخش سوم آن مطالبی پیرامون ترکیب آدمی از تن و جان و روان و چگونگی وظایف اندامهای داخلی بدن است . به لحاظ محتوای مطالب پزشکی، دورۀساسانی از اهمیت ویژهای برخوردار است که در کتاب دیگری نمونۀ آن را نمیتوان یافت.
پایه جهانبینی زردشتی مسئله ثنویت، یعنی دومینوی نیک وبد و به عبارتی سپندمینو (اهورامزدا) و انگرهمینو (اهریمن) است که از جدال میان این دو سخن رفته و در پایان نیز پیروزی اهورامزدا بر اهریمن است . و مطابق این جهانبینی آنچنان که در اوستا و در بخش وندیداد آمده است، اهورامزدا جهان مادی را آفرید و آن را زیبا و درخشان پدید آورد و در مقابل، اهریمن با بد چشمی خود 99999 بیماری را پدید آورد. همچنین در کتاب دینکرد بیماریهایی را که اهریمن بوجود آورده را4333 گونه دانستهاست. در کتاب بندهشن چنین آمده که اهریمن خرفستران(kherfastaran) (حشره و جانوران موذی)، گزنده و زهرآگین را بر زمین آفرید و گیاهان را به زهر آلود و سرانجام، نیاز ، درد ، بلا، بیماری، هوس و کاهلی را بر تن نخستین انسان (کیومرث) فرو فرستاد. در کتاب زادسپرم نیز اشاره شده که اهریمن در تازش خود به جهان اهورایی، دیو مرگ را به همراه یک هزار بیماری گوناگون برای نابودی کیومرث فرستاده است. بنابراین بر اساس نوشتههای مذکور، سرچشمۀ درد و رنج و بیماری از اهریمن است . ایرانیان کاملا آگاه بودند که هر بیماری منشایی جهانی دارد و به تغذیه، آب و هوا و سایر عوامل ناشناخته مربوط میشود (مسئولیت اطبا). چهار عنصر پاک "آب، خاک، آتش، باد" بارزترین جنبۀ سنت اوستایی در پزشکی، در زمینه بهداشت محیط و پیشگیری از بیماریها است و تعلیمات اوستا متضمن اصولی بود که پایه و اساس روشهای ضدعفونی وپیشگیری امروزی هستند.تعادل مزاجهای موجود در وجود آدمی نیز نقش ویژهای در سلامت تن دارد که یکی از سببهای بیماری، عدم تعادل آن است و از این رو حفظ تعادل مزاج برای حفظ سلامتی انسان همواره از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است.
بنابر نوشتههای متون بندهشن علت به وجود آمدنِ درد و بیماری در بدنِ انسان، غلبۀ بادهای اهریمنی است. بر این اساس در بدن انسان دو باد وجود دارد که یکی باد جانی است و جایگاه آن در مغز است و ماهیت گرم دارد و یکی باد بزغ که جایگاه آن در نیمه پایین بدن است و ماهیتی سرد دارد و جمع شدن باد سرد در هر عضوی دلیل به وجود آمدن بیماری در آن اندام میشود و جدال میان بادها مهمترین عامل بیماری در نظر گرفته میشد.
بر اساس یافتههای باستانشناختی،اغلب بیماریهایی که مردمان دورانباستان از آن رنج میبردند عبارتند از تورممفاصل، تومورها، سل (ستون فقرات)، دررفتگی مادرزادی لگن، وجود شکاف میان مهرهها، سینوزیت ، تب و همچنین برخی باکتریهایبیماریزا؛(حمورابی) همچنین ایرانیان باستان عواملی چون جوع،عطش،پیری،رنج را نیز سبب بیماری میدانستند. اما در بخشهای گوناگون اوستا شمار چشمگیری از اسامی بیماری آمده است که بهعنوان مثال عبارتند از تب ، سرمه (Sarama) بیماری است که مربوط به سر و پیسی جدا نهاده تن (اصطلاحی که برای بیماری جذام به کار می رود).
پزشک (به معنای درمانگر) که واژۀ پزشکی نیز از آن ریشه گرفتهاست، گونهای از واژۀ فارسی میانه(پهلوی) Bizišk (بزشک) است که در کتاب اوستا بهصورت Baeshaza آمده و به معنی درمان بخش است که ریشه این واژه از Bishaz به معنی درمان نمودن و صورت مفروض در ایرانی باستان(فارسی باستان و اوستایی) بصورت Bishaz-ka است که با تغییر و تحول واجی (به عنوان نمونه تبدیل B به P) در طول زمان به واژۀ پزشک بدل گشتهاست ؛ در برخی از متنهای فارسی دری گونههای دیگری از این واژه دیده میشود، برای نمونه"بجشک" در کتاب حدود العالم و" بجشکی" در کتاب هدایت المتعلمین.
برپایه متون اوستایی، آغاز پزشکی در ایران از ایرانویج خاستگاه آریاییان است و نخستین پزشک یا درمانگر به نام ثریته (Thrita) از خاندان سام که به منزله آسکلپیوس(Asklepios) یونانی و آسکولاپیوس (Aesculapius) رومیها است. در وندیدا اوستا از صفات و ویژگیهایی که برای ثریته برشمرده شده عبارتند از:پرهیزکار، دانا، کامکار، توانگر، رایومند(نورانی- یکی از نامهای خداوند در دین زرتشت)، تهمتن و کسیکه ناخوشی ، مرگ و زخم نیزه و گرمای تب از تن مردمان را باز داشت. ثریته از اهورامزدا درمانی برای زهرها درخواست میکند و کاردی فلزی (برای اعمال جراحی) و اهورامزدا به او هزاران و میلیونها گیاه دارویی میبخشد و در متن بندهشن چنین آمدهاست که اهورامزدا کاردی مرصع به ثریته بخشید تا با آن عملجراحی را انجام دهد.پس از ثریته جم یا جمشید پادشاه اساطیری است و پس از او فریدون (سازنده داروها)و سینا که بعدها به سیمرغ حکیم شهرت یافت طبابت کردند که نامشان در ادبیات فارسی نیز بازتاب داشتهاست.
افزون بر نام نخستین پزشکان، در اوستا از گونۀ شخصیت یافتۀ دعایی به نام اریهمن (Ariyaman) که با فن پزشکی ارتباط دارد و اهورامزدا او را برای درمان بیماری و دور نمودن مرگ فرا میخواند سخن به میان آمده که در متن دینکرد از او به عنوان ایزدمحافظ پزشکان که آنها را برای درمان مردم یاوری میکند یاد شدهاست. همچنین دربخش بزرگی از اردیبهشتیشت(یکی از پنج بخش کتاب اوستا)دعا و ستایشی از ایزد "اریهمن" قرار دارد که به نام دعای "ایریامهایشیو" (Airyame ishyu) است. چنانچه بر اساس مطالب ذکر شده ایزد "اریهمن" را پزشک مینویی در نظر بگیریم، بنابراین دعای "ایریامهایشیو" که متعلق به اوست و به او تقدیم شده ، ستایشی است که به این ایزد مینویی قدرت به یاوری در درمان بیماریها را میدهد که اهورامزدا در پیکرۀ دعا به او یاری رساندهاست.
مطابق با متون ذکر شده، درمان بیماران به پنج روش درمانی تقسیم شده که تخصص پزشکان نیز براساس این روشهای درمانی است که عبارتند از گیاهپزشکی، کاردپزشکی، مانسر(Mansar) پزشکی، دادپزشکی و اشه (Asha) پزشکی.
به تعبیر امروزی به پزشکِ داروساز یا داروشناس را گویند.پزشکی که توسط گیاهاندارویی به درمان میپرداخته است.در بخشهایی از اوستا (یشت و وندیداد) به درمان با گیاه اشاره شده که اهورامزدا برای درمان بیماریها صدها و هزاران گیاهان درمان بخش را آفریده و هر یک از گیاهان حداقل برای درمان یک بیماری بهکار میرود و در کتاب دینکرد چنین آمده: "اهورامزدا برای هر بیماری که اهریمن در دنیا ایجاد نموده، دارویی خلق کردهاست". یکی از مهمترین این گیاهان، گیاه هومه( huma) است که افشرۀ آن بسیار مقدس بود. تا اندازهای که برای این گیاه، ایزدی به همین نام نیز در اوستا آمده است.بنابراین میتوان ایرانیان را نخستین ملتی دانست که با خواص گیاهان آشنا شدند و از آنها برای درمان بیماری استفاده کردند. چنانچه در وندیداد نیز آمده است ،ایرانیان به دلیل ترس از سردرد،مرگ ، تب،آتشسوزی ، جذام، نیشمار ، بیماریهای مسری ، تباهی و ناپاکیهایی که اهریمن برای انسان ایجاد نمودهاست، در جستوجوی گیاهان هستند.
شخصی که با کارد و نیشتر به درمان میپرداختهاست. هنر درمانی این دسته از پزشکان بهوسیله دست آنان که بازدهندۀ اندیشه و دانشپزشکی به صورت عملی صورت میپذیرفته و به مدد آلات و ابزار جراحی انجام میگرفته است. شرایط کاردپزشک برای احراز صلاحیت درمانگری دشوارتر از سایر گروههای درمانگری بودهاست. کاردپزشک از قدیمیترین و مقدسترین گروههای پزشکی بوده که پیشینۀ آن به ثریته (نخستین پزشک ایرانی)و کاردمقدسی که اهورامزدا به او عطا کردهبود باز میگردد و در اساطیر ایرانی چنانچه در شاهنامه از آن یاد شده شهیرترین پزشک یا جراح "سیمرغ " میباشد، پزشکی که مادر رستم را جراحی نمود و چون بر بلندای کوه دماوند میزیست به آن "سینا مرغ" نیز گویند.
پزشکی که با مانسر (کلام مقدس) به درمان بیماران میپردازد. در اوستا از آن به عنوان شفابخشترین روش درمان یاد شدهاست. این کلام مقدس به صورت ذکری بوده که بر سلسله اعصاب و نیروهای درونی اثر نموده و درمانبخش بودهاست. بیماران روانی و مبتلایان به ضعف اعصاب و غش اغلب به این گروه از پزشک مراجعه میکردند. مانسر پزشک بیش از سایر پزشکان مورد اعتماد ایرانیان بوده و مقام ارجمندی داشته است.
پزشکی که بهوسیله داد و قانون به درمان میپردازد. اساس این گونه از درمان بر اساس دین و اعتقادات مذهبی بودهاست.این دسته از پزشکان را بنا بر مسئولیتشان که کالبد شکافی جهت پی بردن به ریشه بیماری و یافتن راه درمانی برای آن بوده را برخی (پزشک آزمایش) در نظر گرفته و از جهتی که اجساد مردگان را کالبد شکافی کرده و مورد آزمایش قرار میداد و پس از بررسی علت مرگ اجازه دفن صادر میکردند را در دسته (پزشک قانونی) نیز میتوان قرار داد.
به تعبیر امروزی پزشکعمومی. اشا به معنی راستی و پاکی است. این گروه از پزشکان در چهار چوب حفظ نظافت جسم و پاکی روان و محیط زیست اقدام به فعالیت کرده و به درمان پرداختهاند. شیوۀ درمانی داد پزشکان در بیماریهای همه گیر به طریق قرنطینه امروزی بوده است و بدین صورت که با دور نگه داشتن آلودگی از محیط زیست و عناصر اصلی طبیعت صورت میپذیرفته است.
بر اساس مطالعات انجام شده روی کتاب اوستا و دیگر متون باستانی ایران که همگی جزو متون دینی بوده و تنها به نمونههایی از آن اشاره شده است، ایرانیان بر این باور بودند که وجود مرگ و بیماری از تاثیر وجود اهریمن است و راه و روش مقابله با این نیروی اهریمنی، دانش پزشکی بوده که توسط نخستین درمانگران و پزشکان انجام میپذیرفته است و دعای ایریامه ایشیو در اوستا نیز برای ستایش از این عملکرد پزشکان و یاری رساندن اهورامزدا به آنان در جهت مقابله و درمان بیماریها بوده است. بنابراین بایستی پزشکی را دانشی اهورایی دانست، دانشی که درشناخت و مقابله با مرگ و بیماریها و در نتیجۀ نابودی نیروهای اهریمنی نقش اساسی را در نبرد و یاوری اهورامزدا برای پیروزی بر اهریمن ایفا میکند ؛ و بر این اساس، دانش پزشکی در میان متون باستانی ایرانی جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است.
▪ خانم دکتر آمنه ظاهری عبدوند
استاد فرهنگ و زبانهای باستانی ایران
▪ زهرا حیدری
دانشجوی دکترای فرهنگ و زبانهای باستانی ایران
▪ منابع :
◦آموزگار، ژاله و احمد تفضلی.کتاب پنجم دینکرد:آوانویسی، ترجمه، تعلیقات، واژهنامه، متن پهلوی. تهران:نشر معین،1386.
◦پورداوود،ابراهیم. یشتها، ج2. به کوشش بهرام فرهوشی.تهرانانتشارات دانشگاه تهران: 1356.
◦تفضلی،احمد.تاریخ ادبیاتایران پیش از اسلام. به کوشش ژاله آموزگار. تهران: انتشارات سخن، 1389.
◦حسن دوست، محمد. فرهنگ ریشه شناختی زبانفارسی.تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 1383.
◦دوستخواه،جلیل.اوستا:کهنترین سرودها و متنهای ایرانی(گزارش و پژوهش). تهران: انتشارات مرواید، 1385.
راشدمحصل،محمدتقی.گزیدههای زادسپرم. تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1366.
◦زرشناس، زهره. پزشکی در ایران باستان. مجله تاریخ پزشکی. زمستان 1388.
◦فرنبغ دادگی.بندهشن. گزارنده مهراد بهار. تهران:انتشارات توس، 1390.
◦نجم آبادی،محمود. تاریخ طب ایران. ج1. تهران: چاپ هنر بخش، 1341.
Bartholomae, Ch. (1961). Altiranischen WÖrterbuch, Berlin.
Mackenzie, D.N. (1971). A Concise Pahlavi Dictionary, Oxford.
Madan, M.J. (1911). The Complete Texts of the Pahlavi Dinkard, Parts II, II, Bombay.
Mayrhofer, M. (1963). Kurzgefaßtes Etymologisches WÖrterbuch des Altindischen, Band II, Heidelberg.
ثبت نظر