طی یک برنامهی بزرگ که زیر نظر دانشگاه شفیلد درانگلستان انجام شد، مدلهایی بیوفیزیکال براساس تصویر مغز انسان به وجود خواهد آمد که با آن میتوان دمانس dementia را در مراحل اولیه تشخیص داد و درضمن به پزشکان کمک خواهد شد تا سیر پیشرفت بیماری را پیشگویی کنند.
این مدل نخستین انگارهیی خواهد بود که گسترهی وسیعی از دادههای فیزیولوژیایی حاصل ازتصویرسازی طبی مانند جریان خون، خواص بافت مغز و فعالیت یاختهیی را با میزانهای روانشناسیک مانند حافظه وکردهی شناختیCognitive function تلفیق میکند. همچنین دراین انگاره عوامل دموگرافیک، ژنتیک، شیوهی زندگی و محیطی نیز ملحوظ میشوند و به این ترتیب، روش حاضر نسبت به ابزارهای تشخیصی موجود حساستر خواهد شد.
هدف از طراحی این انگاره، ایجاد راهی است تا پزشکان بتوانند درمراحل زودرس و پیش از ظاهر شدن نشانههای آشکار نه تنها وجود بیماری را دربیمار شناسایی کنند یا به وجود آمدن بیماری را متوجه شوند بلکه بتوان نوع دمانس را مشخص نمایند. هنوز در انگلستان، تشخیص شایعترین شکل دمانس یعنی آلزایمر به طور متوسط بعد از نخستینبار ظهور نشانهها 32 ماه وقت میبرد حال آنکه متوسط این مدت در اروپا برابر 20 ماه است.
درحال حاضر برای تشخیص دمانس برآزمونهای پایهی شناختی و اسکنهای متعارف مغز تکیه میشود ولی این روشها برای شناسایی بیماری درمراحل اولیه چندان کفایت نمیکند. درصورتی که بتوان گسترهی بسیار وسیعتری از مارکرهایی راشناسایی کرد که سبب تشخیص بهتر وسریعتر میگردند، درآن صورت پزشک فرصت مییابد سیر بیماری را به تأخیر اندازد. این کار نه تنها سبب بهبود کیفیت زندگی بیمار خواهد شد بلکه ازمیزان فشار مراقبان و ازمیزان هزینههای سنگین حمایت از افراد مبتلا به دمانس خواهد کاست.
فقط درانگلستان، بیش از 800.000 نفر مبتلا به دمانس هستند و انتظار میرود این میزان درسال2021 به یک میلیون نفر بالغ شود. طبق محاسبهی انجمن آلزایمر، درسال2012، میزان هزینه برای درمان دمانس در انگلیس برابر 23 میلیارد پوند بوده است.
درانگلیس درکمتر از نیمی از بیماران، تشخیص درست انجام شده است. مهندسان، دانشمندان و کلینیسینها امیدوارند که بتوانند با یکدیگر این مسأله را حل کرده ودادههای مربوط به سابقه را دربیش از 20.000 بیمار از سراسر اروپا به دست آورند تا این انگاره را شکل دهند. افزون براین، با انجام سه بررسی، دادههای تازهیی از 150 بیمار به دست خواهد آمد تا بتوان فرضـــیهی مربوط بــه عــوامل شرکت کننده در ایجاد بیماری آزموده شود.
یکی از این بررسیها درشفیلد انجام میشود و شامل تکنیکجدید تصویرسازی مغز است. بااین تکنیک میتوان تغییراتی را که درالاستیسیته و ریژیدیتهی بافت مغز ایجاد میشوند، شناسایی کرد.
لوبهاب تامپورال، بخشی از مغز است که در آلزایمر گرفتار میشود و با پیشرفت بیماری بافت خود را از دست میدهند. ریژیدیته یا نرمی بافت، احتمالاً به عنوان بخشی از این جریان پیش از آنکه بافت از بین برود بروز میکند. یک تکنیک، موسوم به MRI الاستوگرافی، طراحی شده است تا بتوان این خصوصیات را دربافت کبد اسکن کرد وتوسط همکاران در انگلیس وسویس برای استفاده در مغز مورد بررسی قرارگرفته است. اکنون از این روش در دانشگاه شفیلد روی بیماران مبتلا استفاده میشود تا مشخص شود آیا میتوان از این مدلبرای تشخیص زودرس استفاده کرد.
در این پژوهش تأثیر ضمنی احتمالی سایر بیماریها بر شروع دمانس به خصوص بیماریهایی نظیر دیابت و نابسامانیهای ریه هم درنظر گرفته شده است. تغییراتی که درسیستمعروقی بروز میکند، مانند خونی که درمغز جریان دارد، خود ممکن است عاملی در ایجاد دمانس باشد. این تغییرات ممکن است به علت دیابت یا کسالتهای تنفسی ایجاد شده باشد، به این جهت لازم است مشاهده شود آیا میتوان ازاین تغییرات درتشخیص دمانس استفاده کرد. توانمندی این انگاره درآن خواهد بود که میتواند ازبسیاری از عوامل متغیر و فاکتورهای متعدد برای انجام تشخیص، اطلاعات قطعیتر و اختصاصیتری به دست آورد.
ثبت نظر