شماره ۹۸۲

سرگیجه و سردرگمی مکانی

دکترامیرخردمند - نورولوژیست -جانزهاپکینز ـ آمریکا

نگارنده وگروه پژوهشگران جانزهاپکینز درناحیه‌یی کاملاً رشد یافته ازمغز انسان، مکانی را مشخص کرده‌اند که در بازشناسی نیمه آگاه نقش حیاتی دارد ومشخص می‌کند کدام را ه مستقیم به بالا و کدام راه به‌سمت پایین است.

این محل سبب می‌شود تا در بعضی موارد سردرگمی مکانی spatial disorientation و سرگیجه انسان بتواند محل را پیدا کند و نیز برای درمان احساس بی‌ثباتی و «شناوری» راهی باشد که وقتی مغز به‌صورتی مناسب درون روی حواس بدن را یکپارچه نمی‌کند، هدف تلقی شود.
بروز سرگیجه ناتوان کننده است و ممکن‌است نشانه‌یی از صدمه‌ی گوش داخلی یا سایر حواس ازجمله بینایی باشد. اما دربسیاری موارد، به‌نظر می‌رسد این مشکل حاصل ازهم گسیختگی جریان‌هایی درمغز باشد که درون روی in put حاصل ازگوش داخلی در‌مورد فشار ثقل و چشم‌ها در‌مورد احساسات بینایی را به آن چیزی تعبیر می‌کند که دراصطلاح ادراک ایستاده upright perception نامیده می‌شود. حتی وقتی که سروتن درحالت مایل و کج قرارگرفته باشند، بدن انسان دارای آنچنان ظرفیت خودکاری است که می‌داند کدام راه به‌سمت بالا است. نتایج بررسی‌های انجام‌شده در‌افرادی‌که درحالت ثقل صفر قرارگرفته‌اند حاکی از آن است که احساس ثقل دردرک جهت‌یابی مکانی و عمودی نقش دارد.
مغز انسان دارای این طریق شگفت‌انگیز شناسایی این نکته است که درفضا درکجا قرار دارد، چه ایستاده باشد و چه با زمین زاویه داشته باشد حتی در‌صورتی‌که در تیرگی کامل باشد و در‌اطراف خود نتواند چیزی را ببیند. نتایج این بررسی حاکی از آن است که یک ناحیه‌ی کوچک از بافت عصبی در قشر گیجگاهی وجود دارد که اساساً درگیر این قابلیت است و سبب می‌شود به این فکر بیفتیم که چگونه پزشک قادر است افراد مبتلا به سرگیجه‌هایی را درمان کند که با سردرگمی همراهند.
ما (نگارنده وهمکاران) توجه خود را معطوف قشر گیجگاهی راست کردیم زیرا نتایج بررسی‌ها درمحکومان استروک دارای مشکلات تعادل حاکی از آن بود که بروز صدمه در‌آن بخش‌مغز اساساً در ادراک قائم ‌(عمودی، ایستاده) درگیر است.
با انتخاب 8 فرد سالم برای بررسی، گروه، هر‌یک ازاین نفرات را دراتاقی تاریک قرار‌داد و روی پرده‌یی به آنها خطوطی نورانی نشان داد. پژوهشگران به این افراد تجربی آموخته‌ بودند که با چرخاندن یک دسته به راست، چپ یا مستقیم، جهت خطوط را مشخص کنند.
سپس در این افراد از TMS یا تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال استفاده شد به‌طوری‌که بدون درد و فارغ از تهاجم به محل‌های دقیقی از مغز جریان‌های الکترومغناطیسی می‌رسید که به‌طور موقت عملکرد ناحیه‌ی هدف را دچار اختلال می‌ساخت. TMS روشی ایمن است و سازمان FDA استفاده از آن را دردرمان بعضی ازبیماران مبتلا به افسردگی تأیید کرده‌است. دراین روش از تحریک یاخته‌های عصبی درمنطقه‌یی از مغز استفاده می‌شود که درگیر کنترل خلق و افسردگی است.
دراین بخش تجربه، ازیک حلقه‌ی الکترومغناطیسی روی جمجمه استفاده شد که در محلی به‌عرض‌ 2‌سانتی‌متر روی لوب‌پاریتال راست و پشت‌گوش قرارمی‌گرفت. درآغاز، این محل با تهیه‌ی نقشه‌ی منطقه‌ی قشری کوچکی از لوب‌پاریتال دریک فرد تجربی مشخص‌شد. این افراد درمحل ‌شناسایی شده، در یک دوره‌ی‌40‌ثانیه، 600‌پالس الکترومغناطیسی دریافت داشتند. بعد‌از هرجلسه‌ی‌40ثانیه، ازاین افراد خواسته شد تا دوباره به پژوهشگران نشان‌دهند. خط نورانی روی صفحه درکدام جهت قرارگرفته است. این نتایج به‌سرعت ثبت می‌شد و دوباره این افراد به‌طریقی دیگر آزموده می‌شدند. درنهایت، پژوهشگران دریافتند که ‌هریک از افراد حس قائم‌بودن را پس‌از TMS درهمان نقطه در قشر پاریتال یعنی شکنج سوپرامارژینال، به یک صورت مایل گزارش کرده بودند.
نتایج به‌دست آمده از این بررسی این احتمال را پیش می‌آورد که می‌توان بالقوه از TMS دردرمان سرگیجه‌ی مزمن استفاده کرد. اگر می‌توان درک قائم درافراد سالم را با استفاده از TMS دچار اختلال ساخت، پس این امکان وجود دارد که از TMS برای تثبیت سوء‌عملکرد درهمان محل درافراد دچار سرگیجه و سردرگمی مکانی استفاده نمود.
این بررسی درشماره‌ی 11 اکتبر 2013 نشریه‌ی Cerebral Cortex انتشار یافته است.

 

 

تعداد بازدید : 1554

ثبت نظر

ارسال