شماره ۱۰۲۹
دکتر محمدابراهیم رسولی - نورولوژیست ـ آمریکا
تحقیقات جدید منتشر شده در JAMA Neurology نشانداد که برای افراد بزرگسال 55سال به بالا، آسیب ضربهای مغز میتواند با افزایش خطر دمانس (زوال عقل) مرتبط باشد.
پژوهشگران دریافتند که آسیب ضربهی مغزی درسن 55سال به بالا میتواند خطر دمانس را افزایش دهد.
این پژوهش اولین تحقیق برای طرح چنین ارتباطی نیست.
اوایل امسال، مجلهی مدیکال نیوز تودِی دربارهی تحقیقی مشابه گزارشی منتشر ساخت که 16% سالخوردگانی که آسیب ضربهای مغز (TBI) را تجربه کرده بودند، دچار دمانس شده بودند و دمانس درآنها پیشرفت داشته است، در مقایسه با تنها 10% در سالخوردگانی که تجربهی TBI را نداشتند.
هرچند، پژوهشگران ـ ازجمله دکتر رَکلسی. گاردنر از دانشگاه سانفرانسیسکوی کالیفرنیا ـ در بررسی اخیر خاطرنشان میکنند که سایر بررسیها، ارتباطی بین TBI و دمانس نیافتهاند زیرا چنین مطالعاتی درمعرض محدودیتهای بسیاری قرار دارند.
پژوهشگران میافزایند: «حتی درمیان بررسیهایی که رابطهی مثبتی بین TBI و دمانس گزارش میکنند، تفاوت آشکاری در میزان خطر گزارش شده وجود دارد، که شاید بهخاطر تفاوتهایی است که در شدت TBI، سن بیماران و دورهی پیگیری که در برخی افراد به کوتاهی دو سال بوده، درمیان بررسیها وجود دارد».
طبق گزارش مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها (CDC)و 60% تمام بستریهای بیمارستانی TBI، درمیان اشخاص با سن بالاتر از ۵۵سال اتفاق میافتد. بالاترین میزان TBI مربوط به ویزیتهای مکرر بخش اورژانس (ED)، ادامهی مدت بستری بیماران و فوتها دربین اشخاص 75سال به بالا رخ میدهد.
دکتر گاردنر و همکارانش متذکر میشوند چنین ارقامی براین نیاز تأکید میکند که باید درک بیشتری از رابطهی بین TBI و دمانس بهدست آورد ـ کاری که آنان با مطالعات اخیرشان آن را دنبال مینمایند.
TBI جزئی و حاد در سن 55سالگی به بالا، با افزایش خطر دمانس مرتبط است
تیم تحقیق، با استفاده از اطلاعات بانک دادههای سلامتِ ED و ویزیتهای بیماران بستری در کالیفرنیا، 164661 بیمار 55 سال به بالا را که اخیراً با TBI یا ضربهی جسمانی غیر NTT) TBI)، شکستگیهایی که در محلهایی از بدن غیراز سر یا گردن رخ داده باشدـ تشخیص داده شدند، شناسایی کرد.
پژوهشگران خاطرنشان میکنند: در بررسیهای معدودی که به ارزیابی ارتباط بین TBI و دمانس پرداختهاند، از بیماران با NTT بهعنوان معیارهای کنترل استفاده کردهاند. آنها اظهار میکنند با چنین کاری نتایج تحقیق استحکام مییابد، همانطور که امکان نتایج معکوس کاذب را تخفیف میدهد.
برپایهی این بررسی، بیماران به مدت متوسط 5/7 سال پیگیری شدند و هیچگونه علائم دمانسی نداشتند.
از 51799 بیمار با تشخیص TBI، میزان بروز دمانس 8/4% درمقایسه با 5/9% در بیماران با تشخیصNTT بود، بیمارانTBI درمدت3/1سال، در مقایسه با زمان 3/3 سال در بیماران NTT، دوران کوتاهتری بین آسیب و بروز دمانس داشتند.
تجزیه و تحلیل بیشتر آشکار ساخت که TBI متوسط تا شدید در افراد 55 سال به بالا، با افزایش خطر دمانس ارتباط دارد، درحالیکه درمورد TBI خفیف، سن خطر، 65 سال به بالا بود.
این گروه تحقیق با اظهارنظر دربارهی یافتههایشان میگویند:
با درنظرگرفتن نرخهای بالای TBI در جمعیت، پیشگیری از TBI، که دراین بررسی 66/4% بهعلت افتادنها (سقوط)بود، اهمیت زیادی دارد.
تأثیر TBI خفیفِ در میانسالی یا سنین پایینتر، سزاوار مطالعات بیشتر و پیگیری در زمان طولانیتری است. بعلاوه، تحقیقات بیشتری برای درک مکانیسمهای بروز دمانس پساز ضربههای سر (TBI) لازم است تا استراتژیهای پیشگیرانهی ثانویه را مشخص کند.
آنها اضافه میکنند که برخی محدودیتهایی در تحقیقاتشان وجود دارد. برای مثال، آنها از اطلاعات ED و پایگاه دادههای بیماران بستری استفاده کردند که در آن بیماران بستری میتوانند دچار تشخیص غلط یا جاافتادگی از کدگذاری باشند.
علاوهبراین، آنها کمبود دادههایی دربارهی گذشتهی خانوادگی بیــماران، موقعیـت تحصیلی و TBIهای قبلی، بیماریها یا جراحیها دارند که ممکناست روی نتایج تأثیر داشته باشد.
دکتر استیونتی.دِکاسکی، از دانشکدهی پزشکی دانشگاه پیتزبورگ، در مقالهای مرتبط با این پژوهش، خاطرنشان میکند، اگرچه پژوهشگران استناد کردهاند که داشتن بیمارانNTT، قدرت تحقیق را تقویت میکند، ولی محدودیتهایی نیز وجود دارد.
او میگوید: «متأسفانه، این پژوهش شامل گروه کنترل غیرضربه نمیشد، که شاید این پرسش را پاسخ دهد که آیا NTT (یعنی خودِ ضربهی جسمانی بهتنهائی)، خطر دمانس را (شاید ناشیاز تورم بافتها یا سایر عوارض) بهمیزان قابلتوجهی نسبت به کنترلهای معادلسنی بدون هیچنوع ضربه (غیرمجروح) افزایش داده است یا خیر».
او اضافه میکند: « اگر افراد غیرضربهی مغزی (N.T.T)، میزان دمانس مشابهی با کنترلهای معادلسنیِ بدون ضربه (غیرمجروح) داشته باشند، نقش ضربه میتواند بهعنوان یک عامل تهدید کننده، منتفی شود و تاثیرات اختصاصیتر آسیب مغزی میتواند بهخاطر تأثیــرش بر دمـانس نـهایی، بررسی گردد».
اخیراً در یک بررسی که روی موشها انجام شدهاست، مشخص نمودهاند که رژیمغذایی غنی از گردو، پیشرفت آلزایمر را که رایجترین شکل دمانس میباشد، درآنها کندکرده است.
ثبت نظر