ازدسترفتن حسبویایی (Anosmia) با زوال عقل ، کاهش توان شناختی، نقص شناختی خفیف(Mild Cognitive Impairment)یا بیماری آلزایمرمرتبط است و این عارضه ممکناست نشانگر جسم لوی (Lewy body) و دمانس عروقی باشد.
بررسیهای کالبدشکافی نیز این عارضه را بهحضور پلاکها و گوریدگی ها(Tangles) در پیاز بویایی، کورتکس انتورینال (Entorhinal Cortea) و منطقۀ هیچو کامپ اصلی یا شاخ آمون(Cornus Ammonis) هیپوکامپ مرتبط دانستهاند. نشانگرهای آشکارسازی زودهنگام میتوانند به پیشگیری یا به تأخیر انداختن این بیماریها کمککنند و امکان دارد نقص حسبویایی، یک نشانگر بالینی و پیشبینیکنندۀ مهم این بیماریها باشد و به شناسایی افرادیکه درمعرض خطر هستند کمککند.
تطابق کاهش توان بویایی با افزایش ازدسترفتن حافظه:
طی آزمایشی محققان برای تعدادی بیمار سالخورده ۶ رایحهی مربوط به غذا و ۶نوع غیرغذایی (موز، شکلات، دارچین، بنزین، لیمو، پیاز، تینر رنگ، آناناس، گلسرخ، صابون، دود و تربانتین) را درنظرگرفتند. شرکتکنندگان یکیاز ۴گزینهی ممکن را انتخابکرده و استشمام مینمودند و یکیاز ۴ گزینهی ممکن را برای نمرهای که باید محاسبه میشد انتخاب میکردند. طی میانگین دورهی پیگیری ۳/۵ ساله، این محققان ۲۵۰مورد جدیدMCI را بین ۱۴۳۰ فرد شرکتکننده شناساییکردند.
نتایج:
• ارتباط میان کاهش توانایی شناسایی رایحهها و افزایش خطرaMCI: amnestic MCI)aMCI).
• عدم ارتباط میان کاهش نمرهی حسبویایی و naMCI:nonamnestic MCI) naMCI). که میتواند بر دیگر مهارتهای فکری تأثیرگذار باشد.
در افراد مبتلا به aMCI مشکلات مربوط به حافظه شدیدتر از مشکلات حافظهی طبیعی مرتبط با سن و تحصیلات آنها است و این موضوع روی زندگی روزمرهی آنها تأثیرگذار نیست. مشخصهی naMCI نقص مهارتهای فکری غیراز حافظه مانند عدم برنامهریزی و سازماندهی یا قضاوت ضعیف است. یافتهها نشانمیدهند بین نقص حسبویایی، MCI اتفاقی (Incidental MCI) و پیشروی بیماری از aMCI به دمانسAD ارتباطی وجود دارد و نقص بویایی مؤثر در عدمتوانایی شناختی در مراحل بعدی زندگی است.
ریشهیمشکل؛تغییرات موجب تحلیل سیستم عصبی:
با ازدسترفتن حسبویایی در بیماریهای عصبی مانند آلزایمر و پارکینسون، تصورمیشود پیاز بویایی نقش اصلی را دراین عارضه بهعهده دارد. پیشاز شروع نشانهها، تنگلهای نوروفیبریلی که از ویژگیهای آلزایمر میباشند، در پیاز و مسیرهای بویایی یافتشدهاند و این حاکی از آن است که کاهش بویایی شاید از نشانگرهای اولیهی بیماری باشد. نشانههای آلزایمر در قشر انتورینال، هیپوکامپ و دیگر نواحی تامپورال ممکناست توانایی ذخیرهسازی و بازیابی حافظهی مربوط به بو را محدود کرده و بهاینترتیب روش شناسایی صحیح رایحهها را محدود سازد.
کاهش کلینرژیک در ازدسترفتن توانایی بویایی در دمانسAD و بیماری پارکینسون نقش دارد. این کاهش ممکناست به ازهم تمیزدادن بیماریهای تحلیل برندهی سیستم عصبی همراه با نقصبویایی مانند بیماری پارکینسون و AD و بیماریهای تحلیل برندهی سیستمعصبی بدون نقص بویایی مانند فلج سوپرانوکلئار (فوقهستهای) پیش رونده، کمک کند. کاهش میزان کولین استیل ترانسفراز و دوپامین در توبرکل بویایی و دیگر نواحی مغز و همچنین کاهش نورپینفرین مرتبط با صدمه یا تحلیل سیستم عصبی در یکیاز منابع نورپینفرین برای پیاز بویایی نیز ممکناست نقشی را ایفاکنند.
محدودیتها شامل نسجیدن مستقیم آشکارسازی بو میباشد و تأثیر مستقیم روی نتایج، چون تستهای آشکارسازی بو با تستهای شناسایی بو همبستگی بالایی دارند و بیماران مبتلا به AD و تعدادیاز دیگر بیماریهای تحلیل برندهی سیستمعصبی (Neurodegenerative) کاهشهایی را در آشکارسازی و شناسایی بو (Idetector&Identification) نشانمیدهند.
ثبت نظر