مقدمه: حملهی صرع عبارت از یک حادثهی حملهیی ناشی از اختلال غیرطبیعی، حاد و شدید منشعب از انبوه نرونهای CNS میباشد. این فعالیت غیرطبیعی CNS ممکن است با علائم مختلفی ازحد فعالیت صرعی فاحش تا حد حوادث تجربی غیرقابل تشخیص باشد. گرچه عوامل گوناگونی بروقوع و شیوع تشنجات مؤثرند ولی 5 تا10٪ جمعیت های جوامع مختلف از نوزادان تا افراد مسن حداقل یک مرتبه آن را تجربه می کنند.
تشنج در واقع حاصل برهم خوردن توازن طبیعی تحریک و تضعیف CNS است.حال با توجه به عوامل متعددی که تحریک اعصاب مغزی راکنترل می کنند جای تعجب نخواهد بود که مدعی شویم این تعادل طبیعی ممکن است تحت شرایط متعددی به هم بخورد.نهایتاً عوامل متعددی در ایجاد تشنج و صرع دربیماران مؤثرند. مهمترین این عوامل عبارتند از:
1ـ تفاوت طبیعی آستانهی تشنج درافراد. این مسأله به نوبهی خود به عوامل درونی متعددی نظیر عوامل ژنتیکی که در ایجاد سابقهی صرع فامیلی نقش دارد وابسته است. همچنین به این نکته نیز باید توجه شود که مغز در مراحل مختلف تکامل و بلوغ دارای آستانه های تشنج گوناگون است.
2ـ روبه رو شدن با وضعیتهای خاص نظیر تشنج ناشی از ضربهی مغزی کاری و شدید که غالباً با خطر50٪ صرع متعاقب آن همراه است. احتمال بالای تبدیل شدن ضایعات مغزی ناشی از ترومای شدید به صرع بیانگر این واقعیت است که این ضایعات در درازمدت با تغییر پاتولوژیک CNS و دگردیسی بخشی از شبکهی عصبی طبیعی به شبکهیی با فعالیت بیش ازحد غیرطبیعی ممکن است موجب بروز صرع شوند. این فرایند به فرایند صرع زایی موسوم بوده و تغییرات خاصی که منتج به کاهش آستانهی تشنج میشوند را میتوان به عنوان عوامل صرع زا تلقی نمود. شوک روانی وعفونتها نیز ازجمله وضعیتهای خاص مولد تشنج و صرع در دوران کودکی میباشند.
عوامل مولد صرع درکودکان با توجه به سن:
نوزادان کوچکتر از 1ماهه: ایسکمی وهیپوکسی درون رحمی، ضربه یا خونروی داخل جمجمه ، عفونت حاد CNS ، اختلالات متابولیک نــظیر هیپـوگلیسمی، هیپوکلسمی، Hypomagnesemia، کمبود پیریدوکسین، اختلالات رشدی وژنتیکی.
نوزادان وکودکان1ماهه تا12 ساله: تشنجات ناشی از تب، اختلالات ژنتیکی (اعم از متابولیکی یا دژنراتیو)، عفونت CNS، اختلالات رشدی، ضربه و بدون علت.
نوجوانان و جوانان 12تا18 ساله: تروما، اختلالات ژنتیکی، عفونت،تومور مغزی و بدون علت.
شناخت کلی دارو درمانی تشنج وصرع:
طی سالیان اخیر دانش فارماکولوژی بالینی در رابطه با دارودرمانی صرع توسعه گسترده یی یافتــــه اســت. ارائــهی داروهای vi gabatrin، لاموتریژین،گاباپنتین و اکسی کاربامازپین حاصل این توسعه فارماکولوژیکی میباشند.
در ابتدای شناخت مکانیسم تأثیر داروهای ضد صرع باید توجه شود که این داروها تنها در پیشگیری از گسترش فعالیتهای صرعزایی مغز مؤثرند بیش از آنکه بتوانند از شروع آن پیشگیری نمایند. دراین رابطه 3 مکانیسم اصلی برای تأثیر این داروها تعریف شده است:
1ـ داروهای فنی توئین، کاربامازپین و احتمالاً لاموتریژین قادر به وقفهی کانالهایNa+ وابسته به ولتاژ درغشاهای سلولی axonal می باشند. این مسأله سبب القای سلسله امواج صرعی میشود که غالباً در اثنای تشنجات صرعی رخ میدهند بدون اینکه درمسیر ترافیک انتقال امواج آکسونها درسرعتهای فیزیولوژیکی سریع اختلالی ایجاد نمایند.
2ـ داروهای اتوسوکسیمید و والپروئیک اسید که قادر به وقفهی کانالهای نوع T و Ca++ در اعصاب تالامیک (thalamic) و بنابراین تداخل با فعالیت عصبی دریکی از مدارهای عصبی مولد تشنجات صرع از نوع غیاب (absence) میباشند.
3ـ داروهای گوناگون ضدصرع که مصرف شان به افزایش نفوذ پذیری یونهای Cl- به داخل اعصاب پس سیناپسی وبنابراین وقفهی فعالیت این نرونها میباشند. دراین رابطه فنوباربیتال قادر به تأثیر مستقیم بر کانالهای Cl- بوده، داروی ویگاباترین و احتمالاً والپروئیک اسید قادر به وقفهی تجزیه GABA و بنابراین افزایش تأثیر پس سیناپسی این ترکیب بر کانالهای Cl- باز شده میباشند درحالی که داروهای ضد صرع بنزویازپینی تأثیرGABA روی کانالهای Cl- را تسهیل مینمایند. برای گاباپنتین نیزمکانیسمهای تأثیر مختلفی تصور شده که عبارتند از: تأثیر برگیرنده های تاکنون شناخته نشدهیی که مرتبط با سیستم لیزین (پروتئین حامل آمینواسیدها) می باشند و یا احتمالاً ازطریق وقفهی تجزیهی GABA و یا افزایش سرعت سنتزآن یا به عبارت دیگر تغییر غلظت یا متابولیسم اسید آمینهی مغزی عمل میکند.
جدول1 بیانگر دوزهای معمول و غلظتهای پلاسمایی درمانی داروهای ضدصرع معمول میباشد.
جدول۱- دوزهای معمول و حدود غلظتهای پلاسمایی درمانی برای داروهای ضد صرع معمول در کشور | ||||
نام دارو | گسترهی غلظتهای پلاسمایی درمانی (غلظتهای بروز حالت ثابت دارویی) |
دوز مناسب برحسب (mg/kg/day(a |
||
(mg/1(micro.g/ml | micro.mol/l | نکته مهم | ||
فنی توئین | ۲۰ - ۱۰ | ۸۰ - ۴۰ | پذیرش وسیع توسط مجامع علمی |
۶(بزرگسالان) ۱۱(کودکان) |
فنوباربیتال |
۲۵ - ۱۰ یا ۳۵ - ۱۰ |
۱۱۰ - ۴۵ یا ۱۶۰ - ۴۵ |
حد بالای فوق غالباً نا محدود است |
(ساله۵>)۴ (۱۴-۵ ساله) (۴۰-۱۵ ساله) (<۴۰ ساله)۲ |
پریمیدون | ۱۱ - ۵ | غلظتهای همزمان فنوباربیتال احتمالا معیاری بهتر است | ۱۰ | |
کاربامازپین | ۱۲ - ۶ | ۵۰ - ۲۵ | ــــــ | ۲۰ - ۸ |
اتوسوکسیمید | ۱۰۰ - ۴۰ | ۷۰۰ - ۳۰۰ |
با غلظتهای کمتر از ۱۵۰ml/l غالباً سمیت کمتری دارد |
۳۰ |
کلونازپام | ۰/۰۷۵- ۰/۰۲۵ | ۰/۲۴ - ۰/۰۸ | از نظر بالینی چندان ارزشمند نیست | ٪۱۵ |
والپروئیک اسید | ۱۰۰ - ۵۰ | ۷۰۰ - ۳۵۰ |
گسترههای بیان شده چندان قابل اعتماد نمیباشند |
۲۵ - ۱۵ |
ویگاپنتین | در دست تحقیق |
به دلیل ارتباط کم بین غلظت پلاسمایی و تاثیر مشاهده شده به صورت تغییر ناپذیر عمل می کند |
۶۰ - ۳۰ | |
لاموتریژین | تقریبا ۲ | ــــــ | ۴ - ۲ | |
گاباپنین | در دست تحقیق | ثبت غلظتهای پلاسمایی آن ضرورتی ندارد | ۲۵ - ۵/۸ | |
متیل فنوبارمیتال |
همانند فنوباربیتال است |
(<۱۵ ساله) ۷/۵ (۱۵ - ۴۰ساله) ۶/۵ (۴۰ ساله<)۴ |
||
a) دوز یا گسترهی دوزهای ذکر شده برای حصول غلظتهای پلاسمایی بیان شده میباشند. |
ثبت نظر