کلینیسینها غالباً با مسألهی تغییر ناتالیزوماب دربیماران MS روبهرو هستند که با خطر لکوآنسفالوپاتی پیشروندهی چند کانونی همراه است و مایلند این دارو را به روش متفاوت درمان تعدیلکنندهی بیماری (DMT) بدل کنند. گزارشهای قبلی حاکی ازآن بوده است که تبدیل به فینگولیمد ممکناست
به کمانهکردن فعالیتبیماری بیانجامد. طی یک بررسی، پژوهشگران کوشیدند ازاین مسأله یقین پیدا کنندکهآیا تبدیل دارو از ناتالیزوماب به فینگولیمد به افزایش زودرس عود بیـماری منتهی نمیشود.
یک همنوای گذشتهنگر شامل 89 بیمار که درآنها تغییر از ناتالیزوماب (NTZ) به فینگولیمد انجام شده بود شناسایی شدند. 350 بیمار نیز از اینترفرون بتا/گلاتیرامراستات به فینگولیمد و 97 بیمار نیز بهتازگی از فینگولیمد استفاده کرده بودند. محققان نرخ سالانهی عود (ARR) را پیشاز ناتالیزوماب، درطول درمان با ناتالیزوماب و پساز تبدیل به NTZ ـ فینگولیمد مقایسه نمودند. همچنین، نرخ عود چهار ماهه (QRR) در هرگروه درمان، در 15و9ماه بعداز شروع فینگولیمد مقایسه شد.
درگروه NTZ، فینگولیمد، میزان ARR بعداز تبدیل بالاتر از ARR ناتالیزوماب بود ولی باز هم پایینتر از ARR پیش از شروع ناتالیزوماب بود.این امر تأییدی علیه کمانهکردن قابل توجه فعالیت بیماری بهدنبال تبدیل است. درتمام گروههای تبدیل، میزان QRR در 9 ماه پساز شروع فینگولیمد تاحدی پایینبود. مهمترین عامل پیشگوییکنندهی عود تعداد موارد عود در 6 ماههی پیشاز شروع فینگولیمد و فاصلهی میان درمانهای بیشاز 2ماه بود.
Neurology 2014 Apr 8
ثبت نظر