شماره ۹۴۹

اختلال خلقی دوقطبی

دکترفریدون ضرغام - روانپزشک

گروهی ازبیماران خلقی هستند که پس ازطی دوره‌ی افسردگی یاحتی بدون دوره‌هایی از افسردگی واضح،‮ ‬وارد حملات مانیا‭(‬Mania‭)‬‮ ‬یا شیدایی می‌گردند که ازنظرعلائم کاملاً‮ ‬مقابل قطب افسردگی می باشد ودر این فاز بیماران شدیداً‮ ‬پرحرف،‮ ‬بذله‌گو،‮ ‬با نشاط،‮ ‬پرتحرک،‮ ‬سرگرم کننده وگاه نیز دچار آشفتگی شدید ونابسامانی‮ ‬رفتاری‮ ‬bipolar mood disorder‮ ‬می‌گردند‮.‬
حملات شیدایی درادبیات روانپزشکی تنها قطبی از اختلالات خلقی است که نمایانگر سرخوشی بیش ازحد تا حد پرخاشگری وگاه خشونت وتهاجم نیز رسیده و دراین مرحله بیماران شدیداً‮ ‬پرتحرک و دچار بی خوابی شدید با سفرهای ناگهانی وطولانی، انرژی بسیار بالا واحساس سرحالی شدید بوده و درحین این شیدایی معمولاً‮ ‬احساس بزرگ منشی نموده وخود را همه فن حریف،‮ ‬دارای قدرتی زیاد،‮ ‬فردی مهم دانسته واصطلاحاً‮ ‬این‮ (‬بزرگ منشی‮) ‬درفعالیتهای روزانه اثر گذاشته وباعث اختلال رفتاری و اجتماعی می گردد‮. ‬اینگونه بیماران دراین فاز بیماری با بزرگ منشی ذکر شده،‮ ‬دارای اعتماد به نفس بالا وجاه طلبی‌های ویژه‌یی بوده وخود راگاه‮ (‬رئیس جمهور‮) ‬دانسته و گاه خود را دانشمند،‮ ‬مامور امنیتی،‮ ‬مامور‮ ‬F.B.I،‮ ‬فرمانده سپاه،‮ ‬مخترع،‮ ‬مکتشف نامیده و گاه بزرگ منشی برحسب سنت‌های مذهبی و شرایط حاکم بر جامعه به طرف بزرگ منشی‌های مذهبی رفته و اینگونه افراد خود را پیغمبر و یا یکی از چهارده معصوم می‌نامند که برای حل مسائل بغرنج اجتماعی یاحل نابرابری‌های اجتماعی نازل گردیده اند وقدرت تغییر جهان را نیز دارا هستند و این خود نوعی هذیان مذهبی‭(‬Religious Delusion‭)‬‮ ‬ است‮. ‬فرد نیز امکان دارد از توهمات به صورت وحی و الهام صحبت نموده و مرتب از دنیای ماورای طبیعی با او صحبت کنند ویا دستورهایی صادر می نمایند‮. ‬در اینگونه موارد‮ (‬حملات مانیا‮) ‬در برخورد با این افراد که ضمن پرگویی،‮ ‬پرتحرکی،‮ ‬پرش افکار،‮ ‬حواس پرتی،‮ ‬بزرگ منشی،‮ ‬کم‌خوابی و با قضاوت و بصیرت مختل،‮ ‬امکان خشونت و دگرکشی نیز بالاست،‮ ‬باید اقدام جدی به بستری بیمار نموده،‮ ‬که گاه کنترل،‮ ‬بستن و مهار بیمار و تزریقات آرام بخش از ملزومات حرفه‌ی روانپزشکی است‮.‬
اختلال دوقطبی دارای شیوع کمتری نسبت به افسردگی تنهاست وحدوداً‮ ‬1٪‮ ‬افراد درطول عمر دچار این بیماری خواهند شد و اختلال دوقطبی برخلاف افسردگی اساسی درمردان و زنان دارای شیوعی یکسان است‮. ‬اختلال دوقطبی درسنین پایین شروع گشته و احتمال بروز آن تا50‮ ‬سالگی وجود دارد‮. ‬این اختلال درافراد طلاق گرفته ومجرد شایعتر از افرادمتأهل است وتاحدودی این اختلال درافراد تحصیل کرده و طبقات اقتصادی ـ اجتماعی بالا،‮ ‬بیشتر دیده می شود و تمام عوامل وراثتی و ژنتیکی که دراختلال افسردگی مطرح گردیده دراین بیماران نیز مطرح است وبالا بودن واسطه های شیمیایی مغز باعث بروز این اختلال می گردد‮.‬
پس وجود نوسانات خلقی وعود فازهایی ازافسردگی وشیدایی وعدم قرار داشتن فرد،‮ ‬روی خط تعادل خلقی را اختلال دوقطبی گویند که درقدیم گاهی به نام‮ (‬جنون ادواری که نامش از دور زدن خلق بود‮) ‬نامیده می شد‮. ‬از دوقطب بیماری معمولاً‮ ‬بیماران از مرحله‌ی شیدایی یا(مانیا‮) ‬لذت بیشتری برده،‮ ‬به خاطر اینکه درطول زندگی این نشاط بی‌حد وحصر واعتماد به نفس بالا را هیچگاه‮ (‬به جز مصرف مواد محرک مغزی‮) ‬انسان تجربه نمی‌نمایند و برعکس بستگان و پزشکان اینگونه بیماران فاز افسردگی بیماری را ترجیح می‌دهند،‮ ‬چون حداقل اعتقاد دارند،‮ ‬که این تحرک بالا که به خصوص در زنان‮  ‬با آرایش های تند و افزایش میل جنسی و شرکت در پارتیهای مختلف ونوعی آبروریزی برای خانواده،‮ ‬به همراه است،‮ ‬در فاز افسردگی وجود نداشته وبیمار دراین فازخلق پایین به نوعی سکون و گوشه‌گیری وعدم تظاهرات اجتماعی را دارا بوده که به نفع خانواده هاست وکنترل بیمار،‮ ‬بهتر صورت می گیرد،‮ ‬ولی برعکس بیماران فاز بیماری(افسردگی‮) ‬را بسیار سیاه وسنگین توصیف می‌نمایند‮.‬
معمولاً‮ ‬بیماران‮ (‬مانیک‮) ‬یا شیدا،‮ ‬دراولین برخوردهای اجتماعی بسیار بذله گو،‮ ‬قافیه پرداز وبسیار دلچسب به نظر می‌رسند ودرارتباطات اجتماعی نوعی بی‌پروایی رامشاهده می‌کنیم وبعضاِ‮ ‬ولخرجی‌ها وبذل و بخشش‌های این گروه وسرمایه گذاریهای احمقانه‌ی آنها پس از فروکش کردن بیماری به‮  ‬عوارض شدید اقتصادی خانواده منجر می گردد و کلیه بذل و بخشش ها و اسنادی که با نام مردم کرده وچکهای بی محلی که کشیده در اکثرکشورها قابل برگشت نبوده ومنجر به درگیریهای قضایی زیادی می‌گردد‮.‬
اینگونه بیماران درطول سال ممکن است فازهای مختلفی از بیماری راطی نمایند ودر هر زمان احتمال خطر جهت رفتن به فاز متقابل وجود دارد‮. ‬به این معنی که درحال وزمان افسردگی هستیم وبه جای آنکه به خطر نرمال خلقی بازگردد،‮ ‬آهسته آهسته و در صورت عدم دقت روانپزشک و خانواده می توانیم به صورت کامل او را در فاز شیدایی بیماری فرستاده ویا بالعکس درحین درمان مرحله ی شیدایی به‌جای برگشت بیمار به خط نرمال،او را به عمق افسردگی فرستاده،‮ ‬به این ترتیب این بیماران با این نوسانات بیمارگونه،‮ ‬درمانی منطقی وطولانی طلب می کنند وآن استفاده از‮ (‬کنترل کننده های خلقی‮) ‬است و با وجود اینگونه داروها با درمانهای طولانی، سعی می‌گردد چرخش های بیماری را به حداقل رسانده یا ازبین برد ولی لازم است درفواصل بیماری و در مراحل بهبودی کامل با بیمار صحبت کرد و مراحل وحرکات بیمار را درضمن حملات برای او وخانواده روشن ساخت و طول درمان و خطرات جانبی بیماری را آشکار ساخت،‮ ‬چون حداقل این بیماران‮ (‬دوقطبی‮) ‬درفواصل بیماری انسانهایی کاملاً‮ ‬سالم بوده و عملکرد‌های اجتماعی مناسبی خواهند داشت‮.‬

تعداد بازدید : 1668

نظرات

الهام بابایی

2 سال و 6 ماه و 6 روز پیش

شوهر من رفتارهای عجیبی داره.دوره شیدایی رو کاملا مشابه توضیحات شما،اما به جای فاز افسردگی،فاز خشونت رو داره و طی یک هفته معمولا هر دوتا فاز رو تجربه میکنه.این هم جز موارد مانیا شمرده میشه؟؟؟

ثبت نظر

ارسال