شماره ۹۸۵

متفاوت ولی مشابه

دکترفریدون ضرغام - روانپزشک

هم یافته‌های ماده‌ی سفید و هم الگوهای کارنمود وسیر پیشرفت عصبی روانشناسیک حاکی از وجود نواحی همپوشانی و خاصه‌های متمایز است.

پدیده‌شناسی والگوهای آشنایی مشترک دربیماران دچار شیزوفرنی و نابسامانی‌دوقطبی با خاصه‌های روانپریشی psychotic این حدس را به وجود می‌آورد که این نابسامانی‌ها ممکن است به صورتی معنادار با یکدیگر همپوشانی داشته باشند.
محققان گردآمده درکنسرسیوم شبکه‌ی دوقطبی و شیزوفرنی در فنوتایپ‌های واسطه(B-SNIP) اکنون دو گزارش انتشار داده‌اند.
درنخستین ‌بررسی از تصویرسازی تنسور انتشاری diffusion tensor imaging برای بررسی تمامیت ماده‌ی سفید کل مغز در 109پروباند دچار شیزوفرنی، 63 پروباند دچار نابسامانی روانپزیشی دوقطبی و 159 منسوب درجه اول آنها و 104 شاهد سالم استفاده کرده‌اند.
درگروه بیماران، میزان بروز اختلال درتمامیت ماده‌ی سفید بیش از افراد شاهد بود.
 الگوهای مغزی درگروه بیماران مشابه بوده و نقص‌ها در زانو و تنه‌ی کورپوس کالوزوم (جسم‌پینه‌یی) بیشتر بود.
دربیماران دوقطبی تعداد مناطق گرفتار مغز کمتر ازبیماران مبتلا به شیزوفرنی وتنوع بیشتری دریافته‌ها وجود داشت.
آنالیز‌های ثانوی حاکی از آن است که این اختلافات را نمی‌توان به مصرف دارو اسناد داد.
درمنسوبان پروباندهای شیزوفرنی نقص‌های واسطه‌یی ماده‌ی سفید یافته شد ولی این یافته‌ها فقط در منسوبان جوان‌تر بیماران دوقطبی دیده می‌شد.
طی یک بررسی هم ارز دیگر، 685 پروباند دچار شیزوفرنی، نابسامانی‌سایکوتیک دوقطبی یا نابسامانی‌ شیزوافکتیو،772نفر منسوب درجه اول و 295 نفر شاهد سالم یک دسته بررسی‌های عصبی روانشناسیک را به پایان بردند.
الگوهای نقایص زیر آزمون شناختی درگروه‌های نابسامانی‌در مقایسه با گروه شاهد مشابه بود.
درمنسوبان غیرسایکوتیک دچار خوشه‌ی A‌ی نشانه‌های نابسامانی شخصیتی نقایص شناختـی مشاهده شد.
درمنسوبان غیرسایکوتیک بدون این نشانه‌ها، نقص شناختی در پروباند‌های شیزوفرنی دیده شد ولــی دربیـــماران دوقــطبــی دیده نمی‌شد.

 Am J Psychiatry 2013 Jun 17

بسیاری از داروهای روانپزشکی  به مقیاس وسیع درتشخیص‌های سایکوتیک برنشانه‌های روانپریشی، خلق و اضطراب نافعند که خود حدس همپوشانی مهمی را فراهم می‌آورد.
همچنین باید گفت که هنوز روشن نیست که این یافته‌ به‌جای ویژگی‌های غیراختصاصی کسالت شدید روانپزشکی برآندوفنوتیپ‌های مشترک تأثیر داشته باشند.
روشن‌شدن مسایل ابتدایی مربوط به مدار عصبی درهمپوشانی پدیده‌ها به دسته‌بندی بهتر تشخیصی می‌انجامد ولی معلوم نیست که با یافته‌های موجود بتوان نحوه‌ی تفکر مجدد اصولی درمورد درک وتشخیص نابسامانی‌های سایکوتیک‌ را عوض کرد.

 

تعداد بازدید : 1516

ثبت نظر

ارسال