افرادیکه با سردی طرد میشوند احتمالاً خیلی تند با دیگران رفتار میکنند. این تحقیق جدید بهتشریح ارتباط میان طردشدگی اجتماعی و رفتار پرخاشگرانه کمک میکند. براساس یک بررسی جدید، افرادیکه احساس میکنند ازنظر اجتماعی طرد شدهاند، به احتمال بیشتری اعمال دیگران را بهعنوان اعمالی خصمانه درنظر میگیرند و احتمال بیشتری دارد که با افرادیکه هرگز حتی با آنها مواجه نشدهاند به شیوههای آسیبزا برخورد کنند.
یافتههای حاضر ممکناست به توضیح این مطلب کمک کنند که چرا طردشدگی اجتماعی غالباً با پرخاشگریهایی مرتبط است که گاهی اوقات بهنحو شـگفتانگیزی پدید میآیند،
همانطور که مثلاً درمورد تیراندازیهای مدارس چنین بودهاست. نتایج بررسیهای موردی گذشته نشان میدهند اکثریت دانشآموزانی که در مدرسه تیراندازی کردهاند، تجاربی مربوط به طردشدگیهای مستمر از جانب گروه همسالان داشتند. اگرچه چنین نیست که هرکس احساس طردشدگی بکند، لزوماً پرخاشگرانه رفتار میکند، درعینحال ما متوجه شدیم که اینگونه افراد معمولاً به شیوههای دیگری پرخاشگری خود را برونریزی میکنند.
قصد آن بود که به توضیح این مطلب کمک کنیم که از لحاظ روانشناختی چرا این امر اتفاق میافتد. درشمارهی ژانویهی مجلهی«شخصیت و روانشناسی اجتماعی» که توسط روانشناسان آمریکا چاپ میشود، گزارش کامل این پژوهش منتشر شدهاست. دانشمندان چهار آزمایش جداگانه با190شرکتکننده از دانشجویان دانشکده انجام دادند. دریک آزمایش30 شرکتکننده به یک آزمون شخصیت پاسخ دادند و درمورد نتایج آزمون به آنها بازخورد دروغینی داده شد. به یکسوم از شرکتکنندهها ـ گروه طردشده ـ گفته شد که شخصیت آنها دلالت براین امر دارد که به احتمال زیاد بعدها در زندگی، سرانجام آنها به تنهایی کشیده خواهد شد. به بقیهی شرکتکنندگان ـ گروه گواه ـ یا گفتهشد که آنها روابطی بسیار زیاد، پایدار و پرمعنا خواهند داشت، یا هیچگونه بازخوردی به آنها داده نشد.
سپس به همهی شرکتکنندگان دستور دادهشد تا گزارشی را بخوانند که ظاهراً توسط شرکتکنندهی دیگری نوشته شده بود که آنها نمیشناختند. این گزارش درمورد واقعهای بود که رفتارهای نویسندهی آن میتوانست یا بهعنوان رفتار جرأتمندانه یا رفتار خصمانه برداشت شود و شرکتکنندگان نظرات خود را درمورد رفتارهای نویسنده ذکر میکردند. همچنین به آنها گفته شد که نویسندهی آن گزارش ممکناست بهعنوان دستیار دریک پژوهش کار کند و از آنها سوال شد که آیا فکر میکنند ـ براساس آنچه خوانده بودند ـ این فرد داوطلب خوبی برای این وظیفه خواهد بود یا خیر.
شرکتکنندگانی که به آنها گفته شده بود زندگی تنهایی را درآینده خواهند داشت، اعمال نویسنده را بهطور معنیداری خصمانهتر برداشت کردند و ارزیابی بسیار منفیتری نسبت به گروه گواه داشتند. پژوهشگران همچنین اشاره میکنند که بهنظر نمیرسید خلقوخوی شرکتکنندگان در گروههای مختلف متفاوت بوده است. چراکه وجود چنین تفاوتی میتوانست پژوهشگران را بهاین نتیجهگیری رهنمون سازد که پاسخهای هیجانی شرکتکنندگان به نتایج آزمونهای شخصیتیشان، نقشی در چگونگی عملکرد آنها در آزمایشها نداشته است. در آزمایش دیگر، 32 دانشجو تحت همان ارزشیابی شخصیتی ساختگی قرارگرفتند و همان گزارش مربوط به آزمایش قبلی را ارزیابی کردند. مجدداً به برخی گفتهشد که زندگی تنهایی را خواهند داشت، درحالیکه بقیهی افراد به گروه گواه اختصاص داده شدند. اینبار به شرکتکنندگان قبولانده شد که با فرد دیگری در آزمایشگاه ـ که نمیتوانستند او را ببینند و هرگز او را ملاقات نکرده بودند ـ یک بازی کامپیوتری مربوط به زمان واکنش انجام میدهند. درطول بازی، فرد بازندهی هرمسابقه مجبور میشد ازطریق هدفون به صدای یک سوت ممتد گوش کند. شرکتکنندگان میتوانستند سطح شدت و مدت صدا را تنظیم کنند.
کسانی که به آنها گفته شده بود زندگی تنهایی را خواهند داشت، نسبت به گروه گواه، سطح بالاتری از صدای دردناک را ایجاد میکردند. دوال اظهار کرد: «درجریان همهی آزمایشها، شرکتکنندگانی که نوعی طرد اجتماعی را تجربه کردند، به شیوههای مشابهی عمل کردند. این امر بیانگر این مطلب است که افراد مذکور احساس میکنند توسط دیگران مورد بیوفایی قرارگرفتهاند. لذا آنها نیز درمقابل، اعمالی را که از هرنظر خنثی هستند، به شکل اعمالی خصمانه میبینند و بهصورتی منفی درمقابل دیگران رفتار میکنند».
بررسیهای قبلی این مطلب را ارزیابی کردهاند که آیا هیجانات دراین نوع از پرخاشگری نقشی ایفا میکنند یا خیر، اما پژوهشگران این تحقیق میگویند یافتههای آنها از این نظر حمایت نمیکند. یکیاز روانشناسان ارشد این پروژه میگوید: «افراد طرد شده دنیا را از پشت شیشههایی به رنگ خون میبینند و ما امیدواریم که این پژوهش منجربه درک بهتری شود دراینمورد که چرا طردشدن منجر به پرخاشگری میشود و اینکه ما چه کاری میتوانیم انجام دهیم تا از چنین رفتار ناخواسته و آسیبزایی جلوگیری کنیم».
ثبت نظر