هربرت اشپیگل یک روانپزشک آمریکایی بود که خیلی بیشتر از سایر پزشکان، هیپنوتیزم درمانی را برای کاهش درد، اضطراب و اعتیاد به مصرف دخانیات وارد جریان پزشکی متداول کرد.
او همینطور بهعلت درگیری در برنامهی درمانی خانمی که بعدها قهرمان رمان پرفروش سیبل شد، تاحدودی کارش به بدنامی کشید. یک عملکرد مافیایی انتشاراتی که با سیاهکاری درتدوین رمان سیبل در سال1975 شروع و با انتشار سریال تلویزیونی سیبل درسال1976و ساختهشدن فیلم سینمایی سیبل در سال2007 به اوج خودش رسید، دراین جریان موثر بودند. هربرت اشپیگل پدر دیوید اشپیگل است که استـاد روانپزشکی دانشگاه استـانفورد بود دیوید بعدها همکار پدرش در تــدوین کتاب خلسه و درمان شد که یکیاز اثرگزارترین و پیشروترین کتابهای هیپنوتیزم در جهان است و دیوید خودهیپنوتیزم درمانگری پژوهشگر بهحساب میآمد.
در جریان جنگ جهانی دوم، زمانیکه دکتر اشپیگل در یک گُردان رزمی در شمالآفریقا خدمت میکرد، در مجروحان جنگی، بسیاری از موارد کاربرد هیپنوتیزم را جانشین تزریق مرفین در سربازان مجروح جنگ کرد و در نوشتهای اعلام کرد: «من متوجه شدم که این موضوع تشویق و تلقین را درمورد سربازان مجروح بهکار برده و ممکناست که خیلی زودتر و سریعتر آنها را به سطح کارآیی قبلی برساند. درحالیکه آنها با استرس جنگی شدیدی برخورد داشتهاند».
پساز پایان جنگ، هربرت اشپیگل به سِمَت استاد روانپزشکی در دانشگاه کلمبیا مشغول بهکار شد و همزمان به پژوهش در زمینهی هیپنوتیزم و آموزش به کادرهای آموزشی و درمانی ادامه داد. پساز اینکه او متوجهی اثرات درمانی هیپنوتیزم درکاهش درد و اضطراب، کاهشوزن، ترکاعتیاد به سیگار و ازبینبردن بسیاری از فوبیاها یا ترسهای مرضی شد، شروع به آموزش کادرهای پزشکی درمانی در سراسر آمریکا ازطریق تلویزیونهای مداربسته کرد. اشپیگل براین باور بود که در محدودهی سالهای نزدیک به1930، بهطور عمده هیپنوتیزم، وسیلهای در دسترس افراد شارلاتان بود. او با بیانی طنزگونه میگوید: «ما باید از هیپنوتیزورهای غیرپزشک بسیار متشکر باشیم که هیپنوتیزم را چندهزارسال زنده نگاهداشتند تا بالاخره جامعهی پزشکی با مدتها تردید و تکذیب پیبرد که هیپنوتیزم درمانی، یک وسیلهی درمانی بسیار اثربخش و با ارزشی است».
درسال1969 و در جریان یکصدوهیجدهمین جلسهی همگانی انجمن پزشکان آمریکا، اشپیگل یک روش خودهیپنوتیزمی بسیار موثر و درمقایسه با روشهای قبلی بسیار متفاوت را ارایه داد که در یک مدت کوتاه ـ حتی در سوژههای مستعد تنها در یک جلسهی 45دقیقهای ـ براساس آمارهای دقیق میتوانست نسبت بالایی از افراد معتاد به مصرف دخانیات، چاقی و انواعی از ترسها را درمان کند. علاوهبر تکنیک اعجاببرانگیز خودهیپنوتیزم که اشپیگلها ارایه میکردند، در درمان اعتیاد به پُرخوری و مصرف دخانیات، به احترام گذاشتن به بدن و کوشش در حفظ و حراست بدن تأکید میشد، بهجایاینکه افراد چاق و معتاد به مصرف دخانیات را با احتمال پیدایش سرطانها و سکتههای قلبی و مغزی بترسانند.
اگر شما روی این موضوعات تمرکز کنید که بینی خود را نخارانید و یا سعیکنید بیهوده و بیدلیل آب دهان خود را فرو نبرید، احتمال زیادی دارد که این کارها را پساز دقایقی بیدلیل انجام دهید! اگر بهصورت مشابه شما روی این موضوعات تمرکز کنید که سیگارنکشید و زیاد غذا نخورید، بیشتر این احتمال وجود دارد که مدتها فضای فکری شما را سیگارکشیدن و غذاخوردن پُرکند یا اشغال نماید. ولی اگر همانگونه که در تلقینات ما موارد سیگارکشیدن و چاقبودن وجود دارند، تأکید را بر احترام گذاشتن به بدنتان و حفاظت از بدنتان متمرکز کنید، توجه شما از تمایل به غذاخوردن و سیگارکشیدن به موضوعات دیگری منحرف یا پرت میشود و به اصطلاح خماری و گرسنگی نادیده گرفته میشوند.
هربرت اشپیگل همراه با دیوید اشپیگل، ادارهی مرکز تحقیقات هیپنوتیزم و اقدامات هیپنوتیزم درمانی را در اورلاندو ـ فلوریدا بهعهده داشتند و سمینارهای متعددی دراینزمینهها برگزار میکردند. این دو نفر کتاب خلسه و درمان را به نگارش درآوردهاند که یکیاز اثرگزارترین کتابهای درسی و آموزشی در زمینهی هیپنوتیزم در جهان میباشد. درسال1977 اشپیگل به یک خبرنگار اظهار داشته بود که در ۱۰سال گذشته، از هیپنوتیزم برای کمک و درمان4000 نفر در زمینههای کنترلِ چاقی، اعتیاد به سیگار و انواع فوبیاها یا ترسهای مرضی، استفاده کردهاست.
فعالیتهای اشپیگل در زمینهی هیپنوتیزمدرمانی به این حرفه و حوزهی اعتبار آن ارزش خیلی بیشتری داده است. در سال1976 نیویورک نیوز در مقالهای اعلامکرد: «یکیاز افرادی که در چند دههی اخیر فعالیتهای او باعثشده که هاله و شائبه شارلاتانیزم از اطراف هیپنوتیزم درمانی به کنار زده شود، اشپیگل بود و این نوع درمان توسط او از شارلاتانیزم بهسوی یک وسیلهی درمانی معتبر و محترم، تغییر موضع داده است».
درسال1981 همایش بزرگی در آمریکا برگزار گردید که در یکیاز جلسات آن اشپیگل اظهارداشت: «در پزشکی مدرن این وضعیت پیشآمده که داروها، چاقوی جراحی و ابزارهای مهندسی پزشکی پیشرفته حلال همهی مشکلات تصور میشوند، ولی عاملی که درتمام عصرها و نسلها بیشترین نقش را در سلامتی داشته، نادیده گرفته میشود و این عامل مهم روان آدمی است. درجریان خدماتپزشکی متداول، بهجای اینکه اول به آن ـ یعنی روان ـ توجه شود، آخر همه بهیاد آن میافتند. اگر مهمترین و قدیمیترین و شناختهترین دلیل رویآوری انسانها به اماکن پزشکی و خدمات پزشکی «درد» است، خیلی بهندرت به این موضوع تـوجه میشود که یکیاز مهمترین و یا مهمترین عامل تسکین دهندهی درد هیپنوتیزم است.
اشپیگل بهعنوان یکیاز بزرگترین مشوقین و معرفین خدمات درمانی اصیل در ایالاتمتحده شناخته شده بود. در یادمان وفات او در نیویورک تایمز، این مطالب بهچشم میخورد: «انبوهی از هنرپیشگان تاترهای برادوی برای درمان ترس از صحنه، آوازهخوانها برای ترکسیگار و سیاستمداران برای ترس از پرواز با هواپیما، به او مراجعه میکردند».
نظرات
حسین جریریان
2 سال و 3 ماه و 10 روز پیش
ارسال پاسخ
اینجانب عضو انجمن بینالمللی هیپنوتیزم صریحا اعلام میدارم که برخی از بیماری ها ازجمله میگرن و سندرم روده تحریک پذیر در صورت نداشتن مشکلات پاتولوژیک وبا صلاحدید پزشک متخصص مربوطه توسط یک هیپنوتراپیست ماهر قابل درمان میباشد .