فرآوری درد یک پدیدهی درگیر با دستگاههای عصبی پیرامونی و مرکزی میباشد. همانطور که اطلاعات بالاروندهی درد ازمیان ساقهی مغز برای رسیدن به مغز عبور میکند، شبکهیی از ساختارها و گذرگاههای ساقهی مغز را فعال میسازد (رن و دورسی، 2005). گذرگاههای بالاروندهی کلاسیک درد ازطریق تالاموس به مناطق غشایی (قشر insula و منطقهی حسهای تنی) ازسوی گذرگاههای میانیتر باستانی تکمیل میشود که بهطور مستقیم بر دستگاههای هیجانی خط میانی متمرکز در ساختارهای فوق نخاعی متعلق به ساقهی مغز تحتانی و مغز میانی اثر میگذارند، ازجمله ساخت شبکهینخاعی،periaqueductal، منطقهیبازویی، هیپوتالاموس، تالاموس و همینطور ساختارهای متعدد کناری و پیش مغز که ادراک درد را تسکین میبخشند. مناطق متعدد مغز با ایجاد رفتارهای درد به شکل خودمختار، حرکتی، تبعیضی، مؤثر، شناختی و انگیزشی مرتبط هستند. با استفاده از این معیارها، درد توسط اتحادیه بینالمللی مطالعات درد به عنوان یک تجربهی حسی نامطبوع و هیجانی مرتبط با خسارت بافت واقعی یا بالقوه شرح داده شد. این تعریف بدان معناست که درد تنها یک فرایند حسی نیست. بلکه یک پدیدهی موثر نیز هست که اثرگرفته از فرآیندهای روانشناختی و فرآیندهای متضاد روانشناختی و هیجانی است (رن و دورسی 2005).
ثبت نظر