شماره ۱۰۸۲

نقش ژنتیک در وسواس اجباری

دکتر مهدی نوری .F.R.C.P

وسواس‌، اختلالی است که در آن بیمار دچار حالت هیجانی آزاردهنده می‌شود  و خود را مجبور به تفکّر یا انجام رفتاری می‌داند که خلاصی از آنها برایش ممـکن نیست. اختلال وسواس اجباری (Obsessive-Compulsive Disorder:OCD) را می‌توان یکی‌از شایع‌ترین اختلالات‌روانپزشکی دانست که بیماران را رنج‌می‌دهد. اختلال وسواس اجباری، یک اختلال اضطرابی است که در‌آن افکار ناخواسته و تکراری و رفتارهای غیرمنطقی و غیر‌قابل‌کنترل چشمگیر است‌. در‌واقع تکرار و تسلسل افکار و اعمال وسواسی به گیر‌کردن سوزن روی صفحه‌ی گرامافون‌های قدیمی شبیه است که گوشه‌ای از آهنگ پی‌در‌پی تکرار می‌گردد‌. بنابراین وسواس شامل افکار، احساس و تصورات ذهنی مزاحم و اجبار در رفتارهای آگاهانه و عودکننده‌است‌.

به‌عبارت دیگر فرد در ذهنش احساسی از ناپاکی دستانش را دارد‌، برای این موضوع مضطرب و نگران می‌شود‌، برای کاستن از اضطراب و نگرانی  مجبور به شستشوی تکراری می‌شود تا زمان دیگر که این دور آغاز می‌گردد.

بیشتر افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری (OCD) با یکی‌از مقوله‌های زیر سروکار دارند‌:

۱ـ ترس از آلودگی و ناپاکی: مبتلایان به این افکار، تمیز‌کردن و شستن بیش‌از اندازه‌ی دست‌ها را به‌طور جبری تکرار‌می‌کنند. معمولاً ‌شستشو را آن قدر تکرار می‌کنند تا پوست دست خشک و آزرده گردد‌. البته این افراد با آن که تلاش می‌کنند تا افکاروسواسی را از‌خود دور کنند، اما به اجبار فکر و عمل خود را تکرار می‌نمایند و همچنان در دور معیوب گردش می‌کنند‌. ترس از آلودگی در برخی‌از بیماران سبب می‌شود که در طی سال‌ها، روزانه چندین ساعت از وقت خود را به پاک‌کردن آلودگی بپردازند.

۲ـ وارسی مکرر اشیای محیط زندگی: بیمار بارها و بارها همه‌چیز را (اجاق‌گاز برای اطمینان از خاموش‌بودن آن‌، درب منزل یا صندوق برای اطمینان از قفل‌بودن و امثال این‌ها) وارسی و چک می‌کند.

۳ـ شک و تردید: برخی‌از بیماران مبتلا به OCD نگرانند که اگر همه‌ی کارها به‌طور‌کامل و مرتب اجرا نشود، اتفاق وحشتناکی رخ خواهد داد و از این رو همیشه در شک و تردید درباره‌ی درستی کار فکر‌می‌کنند‌. برای مثال ممکن‌است فرد مبتلا به OCD‌، برای رفتن به یک مجلس ختم ساعت‌ها با خود بگوید بروم یا نروم و اگر بروم چه خواهد‌شد و اگر نروم چه اتفاقی می‌افتد‌.

 به‌طور خیلی‌خلاصه می‌توان افکار وسواسی را به شرح زیر بیان نمود‌:

• وسواس اجباری خرافی:

بر زندگی برخی ازمبتلایان به اختلال وسواس اجباری، خرافات حاکم است. وسواس‌های خرافی، که بر مرگ و ترس از مرگ و سمبول‌های آن متمرکزند، بیمار را به انجام رفتارهایی وامیدارند که بسیار رنج آور است . بسیاری از بیماران، خرافات را در پیش‌آمدها دخالت می دهند و بر اساس آن‌ها رفتارهای خود را تنظیم می‌کنند. برای مثال کارکردن در روز خاصی را نحس و پر از حادثه به شمار می‌آورند .

• نگرانی از آینده و احتکار:

افراد محتکر وسواسی، همواره نگرانند تا با اتفاق ناخوشایندی که در‌آینده خواهد افتاد، با مشکل بزرگی رو به رو شوند و از این رو به احتکار مواد و اشیایی که حتی یک‌بار هم لازم ندارند می‌پردازند‌.

• وسواس در شمارش:

برخی از مبتلایان به وسواس اجباری، با آداب و الگوهای خاصی به شمارش می‌پردازند‌.

• تمرکز بیش از اندازه و افراطی روی مناسک مذهبی:

در اختلال وسواس اجباری فرد با ذهن و فکر وسواسی به انجام مناسک می‌پردازد.

• نظم و ترتیب افراطی:

گروهی‌از بیماران مبتلا به OCD، بارها و بارها به مرتب‌کردن و تنظیم اشیای تنظیم شده می‌پردازند‌. برای مثال اسکناس‌های خود را مرتب روی هم می‌چینند و یا بطری‌های آب یا قوطی‌های کنسرو یا ظرف‌ها را با نظم خاصی می‌چینند و باز‌هم آن را تکرار می‌کنند و یا بارها دکمه‌های لباس خود را می‌بندند و باز با فکر وسواسی به کنترل و تکرار آن عمل می‌پردازند.

در وسواس اجباری‌، افکار و تصورات و اعمالی مکرر و مداوم و ناخواسته و غیر‌ارادی در بیمار بروز می‌کند‌، که ظاهراً بی‌معنا هستند. این افکار با شخصیت بیمار مناسبت ندارد و او را به‌شدت رنج ‌می‌دهد. با آن که فرد کوشش‌می‌کند تا دربرابر افکار وسواسی مقاومت نماید ولی قادر به چنین کاری نیست. افکار وسواسی ممکن‌است نشانه‌ی آرزوهای جنسی باشد و یا با وسوسه‌های تجاوزکارانه ارتباط داشته باشد، که با تغییر‌شکل به وجدان آگاه داخل شده‌است‌. درواقع بیشتر وسواس‌ها مفاهیم سمبولیک و نمادین دارند‌. محرک‌های وسواسی،گاهی هشدار‌دهنده نیز هستند و فرد را از انجام کاری برحذر می‌دارند‌. افکار وسواسی هنگامی ایجاد‌می‌شوندکه بیمار در فکر کار دیگری است‌. معمولاً بیمار مبتلا به OCD‌، می‌داند که تفکّرات یا اعمال وسواسی او بی‌معنی و نامطلوب است و میل دارد تا با آنها مبارزه‌کند و از شر آنها آسوده گردد، اما توانایی مبارزه با فکر وسواسی را ندارد‌. رفتارهای وسواسی ممکن‌است بی‌معنا و مضحک باشد و یا این که با رنگی از آداب و رسوم همراه گردد‌. برای مثال شمارش پله‌ها به‌هنگام بالا و پایین‌رفتن‌، انجام‌دادن کار معینی سه‌مرتبه یا بیشتر، پشت‌سر‌هم و یا ادای کلمات یا عبارتی خاص‌، پیش‌از شروع کار، که این افکار وسواسی به‌تدریج در ذهن جانشین می‌شوند. تمایلات وسواسی ممکن‌است با ترس‌هایی از نوع مرضی همراه باشند‌. ترس‌های وسواسی به‌ویژه ترس‌از ناپاکی و بیماری معمولاً با اعمال و رفتار خاصی همراه هستند‌.

عوامل متعددی مانند عوامل زیست‌شناختی، روان‌شناختی،  اجتماعی و ژنتیک در بروز اختلال وسواس اجباری نقش‌دارند‌. محیط‌خانواده‌، محیط‌اجتماعی‌،  سابقه‌ی وجود بیماری در خانواده، استرس و اضطراب مداوم  و کمبود سروتونین در بدن می‌توانند ازجمله عوامل مؤثر در بروز اختلال وسواسی باشند‌.

سروتونین یا هیدروکسی‌تریپتامین که نوعی انتقال‌دهنده‌ی عصبی است، می‌تواند در بروز اختلال وسواس اجباری نقش مهمی داشته باشد‌. سروتونین در دستگاه‌گوارش، پلاکت‌ها و سیستم عصبی مرکزی انسان (والبته جانوران‌) یافت می‌شود. خوشحالی و شادی و آرامش فرد ممکن‌است با کارکرد سروتونین ارتباط داشته باشد‌. کاهش سروتونین  در بدن می‌تواند باعث ایجاد افسردگی و یا بروزاختلال وسواس فکری (ODC) شود. به‌همین‌دلیل کسانی‌که مبتلا به افسردگی و یا دچار اختلال وسواس ‌فکری هستند، با داروهای افزایش‌دهنده‌ی سروتونین بهبود می‌یابند‌.

به‌این‌ترتیب می‌توان گفت که علاوه‌بر نقش عوامل یاد‌شده‌، ژن‌ها نیز نقش مؤثری در ایجاد اختلال وسواس ایفاء می‌کنند. بررسی‌هایی که در سال‌های اخیر به عمل آمده نشان‌می‌دهد که ژن‌ها کارکردی مهم در بروز وسواس دارند. ژن SERT در بدن فرد می‌تواند برای دارنده‌ی آن افسردگی و وسواس را به ارمغان بیاورد‌. بروز جهش در ژن ممکن‌است در فردی افسردگی و وسواس اجباری را ایجاد‌نماید‌. به‌عبارت‌دیگر، ژنی به‌نام‌sert که در کار انتقال سروتونین دخالت دارد‌، می‌تواند نقش بسیار مهمی در وسواس اجباری داشته باشد‌. ژن sert، به سه نوع بلند ـ بلند (1/1)، کوتاه ـ بلند (s/1) و کوتاه ـ کوتاه (s/s) تقسیم‌می‌شود. هر شخص تنها یکی‌از این سه نوع ژن‌sert را در بدن خود دارد. اهمیت نقش این ژن به اندازه‌ای است که با وجود آن در بدن، می‌توان وضع روحی شخص را از‌نظر افسردگی پیشگویی‌کرد‌. البته عوامل دیگر مانند ویژگی‌های فیزیولوژیک‌، سایکولوژیک و غیره نیز در‌این پیش‌بینی دخالت دارند. ژن‌sert‌ که روی کروموزوم ۱۷ جای گرفته است و عملیات متعدد و از‌جمله سنتز پروتئین ویژه‌ای را رمزگذاری می‌کند، خلق‌و‌خوی انسان را در کنترل دارد‌.

به‌طوری‌که در نمودار فوق مشاهده‌می‌شود؛ وقوع جهش در ژن sert در برخی‌از اعضای خانواده‌، اختلال وسواسی ایجاد‌می‌کند. در فرصت دیگری به کارکرد SERT، 5 HTTLPR و I425V و نیز بررسی دو ژن دیگر می‌پردازیم.

 

تعداد بازدید : 3416

نظرات

افسانه فامیلی

2 سال و 5 ماه و 24 روز پیش

بسیار ممنون از مقاله مفید شما

ثبت نظر

ارسال