یک بررسی جدید درمورد اضطراب، ساختاری از مغز با نام قشر اوربیتوفرونتال(OFC) و خوشبینی را باهم مرتبط دانسته و برطبق نتایج این بررسی، بزرگسالان سالمی که قشر اوربیتوفرونتال بزرگتری دارند، خوشبینتر بوده و اضطراب کمتری دارند. خوشبینی نقش میانجی را در ارتباط بین اندازهی قشر اوربیتوفرونتال و اضطراب ایفا مینماید. اختلالات اضطرابی تقریباً ۴۴ میلیون تَن را در آمریکا درگیر نموده که این اختلالاتزندگی آنها را مختلکرده و طبق گزارش محققان، درمان این اختلالات سالیانه تقریباً باعث ایجاد هزینهای بین ۴۲ تا ۴۷ میلیارد دلار میگردد. قشر اوربیتوفرونتال ناحیهای از مغز واقع در پشت چشمهاست که در اضطراب نقش دارد.
این ناحیه اطلاعات فکری و عاطفی را تلفیقکرده و برای تعدیل رفتار ضروری است. بررسیهای پیشین به ارتباط بین اندازهی OFC فرد و آسیبپذیری او نسبت به اضطراب دستیافتهاند.
در بررسی که روی جوانانی انجامگرفت که مغز آنها قبل و بعداز زلزلهی عظیم سال2011 و سونامی در ژاپن عکسبرداری شده بود، پژوهشگران دریافتند که پساز گذشت چهارماه از حادثه، OFC در برخیاز افراد مورد بررسی کوچک شده بود و درافرادیکه میزان کوچکشدگیOFC بیشتر بود، اختلال استرس پساز سانحه (PTSD) نیز بیشتر تشخیصداده شده بود.
محققان فرضکردند کهOFC بزرگتر با افزایش خوشبینی، احتمالاً نقش حائل را دربرابر اضطراب ایفامیکند.
دربیشتر پژوهشهای انجام گرفته روی اضطراب، اغلب به افرادیپرداختهاندکه اختلال اضطراب در آنها تشخیص داده شدهاست. اگر کاهشاندازهیOFC حقیقت داشته باشد و این اتفاق با اختلال اضطراب مرتبط باشد، پس اضطراب در افرادیکه OFC بزرگ دارند به چه معناست؟ ممکناست نقش محافظ داشته باشد؟
همچنین پژوهشگران میخواستند بدانند که آیا خوشبینی بخشیاز مکانیسم مرتبط با حجم OFC بزرگتر مغز یا اضطراب کمتر است؟
محققان ساختار تعدادی از نواحی مغز تعدادی جوان سالم، از جملهOFC را مورد ارزیابی قراردادند. آنها حجم مادهی خاکستری هر ناحیه از مغز را نسبت به کل حجم مغز محاسبهکردند. افراد مورد بررسی نیز آزمونهایی را پاسخدادند که خوشبینی و اضطراب، نشانههای افسردگی و عاطفهی مثبت (مشتاق، علاقهمند) و منفی (تحریکپذیر، ناراحت) آنها را ارزیابی میکرد.
تحلیل آماری و مدلسازی نشانداد که قشر اوربیتوفرونتال ضخیمتر در سمت چپ مغز با خوشبینی بیشتر و اضطراب کمتر مرتبط است. همچنین مدل نشانداد که خوشبینی نقش میانجی را درکاهش اضطراب در افراد دارای OFC بزرگتر ایفا میکند. ارزیابیهای بیشتر نقش دیگر ویژگیهای مثبت در کاهش اضراب را ردکردند و هیچ ساختار دیگریاز مغز در کاهش اضطراب ازطریق افزایش خوشبینی نقش نداشت.
برای کاهش اضطراب چه بایدکرد؟ اینامر تاحدی ازطریق خوشبینی ممکناست. بنابراین خوشبینی یکیاز عواملی است که میتوان آن را هدف قرارداد.
سالهاست که خوشبینی در روانشناسی اجتماعی مورد بررسی قرارگرفتهاست. ولی تقریباً از همین چندی پیشبود که بهارتباط کارکردی و ساختاری این ویژگی در مغز پرداخته شد.
پژوهشهای آینده باید بررسی کنند که آیا میتوان با آموزش افراد برای کارهایی که قشر اوربیتوفرونتال را درگیر میکند یا با یافتن راههای افزایش مستقیم خوشبینی، خوشبینی را افزایش و اضطراب را کاهشداد یاخیر.
اگر بتوان افراد را برای پاسخگویی آموزشداد، طبق این نظریه، در بلندمدت توانایی آنها برای کنترل پاسخهایشان بهصورت لحظهبهلحظه در ساختار مغزشان جای خواهدگرفت.
ثبت نظر