فشارخون بالا همواره از مسائل مهم و جدی در جوامع روبهرشد است. دریک ارزیابی جدید که به این موضوع پرداختهاست، ۱/۵میلیونتَن را از نوجوانی تا بزرگسالی پیگیریکرده و نقش عوامل روانشناختی زودرس را روی احتمال بروز پرفشاری خون ارزیابی نموده و قابلیت انطباق و رویارویی با اضطراب در نوجوان را با بروز پرفشاریخون در مراحل بعدی زندگی مؤثرمیداند.
طی برآوردهای مراکز کنترل و پیشگیری بیماریها (CDC) از هر۳ بزرگسال در آمریکا ۱ تَن فشارخون بالا دارد. (که حدوداً معادل ۷۰میلیون تَن دراین کشور است.) فشارخون بالای مستمر، خطر بیماری قلبی و سکتهی مغزی را افزایشمیدهد که هردو از دلایل اصلی منجر به مرگ در آمریکا هستند.
نگرانیهای موجود بیدلیل نیست، زیرا که از هر ۷ مرگ در آمریکا 1مرگ از پرفشاریخون ناشی میشود و این گونه استنباط میگردد که تا سال2025، در سراسر دنیا ۱/۵میلیارد انسان به فشارخون بالا و بیماریهایی مبتلا میشوند که این عارضه را بههمراه خود دارند.
علل:
این افزایش فشار ناشی از چاقی، رژیمغذایی ناسالم و سبکزندگی بیتحرک بخصوص عدم ورزش ناشی میشود و علاوهبراین، شواهدی روزافزون بر نقش عوامل روانی و اجتماعی(Psychosocial) در پرفشاری خون مانند ضایعهای در دوران کودکی، اضطراب حاصل از عجله و کینهتوزی (Propensity for impatience & hostility)، نگرانیهای اقتصادی، افسردگی و اضطراب وجوددارد.
محققان دراینراستا و با انجام یک آزمایش تجربی روی مردان دریافتند که مقاومت پایین دربرابر اضطراب، در افزایش خطر ابتلا به پرفشاری خون در مراحل بعدی تأثیر بهسزایی دارد و نتایج آزمایشها حاکیاز خطر افزایش ۴۰درصدی دراین دسته از افراد پراضطراب داشت. همچنین این گروه تحقیقاتی به این مسأله پیبردند که در تمام طیفهای استرس، طولکشیدن ارتباط خطی معنیدار و واضحی از خطر بروز پرفشاریخون دیدهمیشود. به بیان دیگر، شیوهی رویارویی فرد با استرس بهعنوان یک بزرگسال جوان میتواند خیلی دقیق میزان شانس بروز پرفشاریخون در مراحل بعدی زندگی او را پیشبینی کند.
وقتی سایر عوامل خطرساز بروز فشارخون بالا بررسیشدند، اصلاً عجیب نبود که BMI بالا و دیابت نوع۲ نقش مهمی دراین مسأله ایفا میکنند. هریک از آنها خطر بروز فشارخون بالا را ۲/۵برابر بیشتر میکنند. برعکس، دوعامل نیز مشخصشدند که خطر بروز پرفشاریخون را در مراحل بعدی زندگی تاحدچشمگیری کاهشمیدهند؛ سطح تحصیلات بالاتر و داشتن وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی بالاتر در محلزندگی.
پیشگیری:
هرچند تحقیق حاضر دراین مرحله نمیتواند علت و معلول را مشخصکند، بهکارگیری چنین مجموعه دادههای بزرگی دراین مقیاس دراین بررسی درک شگفتانگیزی (Fntriguing insight) را میسرمیسازد و اولین تحقیقی است که بین روانشناسی و فشارخون ارتباطی پیدا کردهاست، اما قطعاً اثبات علت آن دشوار است.
درآینده که این مجموعه شواهد بیشتری پیدامیکند، یادگیری عملکردهای رویارویی بهتر با اضطراب از سنین پایین میتواند روی سلامت کشور در سالهای بعد تأثیر چشمگیری داشته باشد.
ثبت نظر