بررسی اختلال رفتاری در روند ارزیابی هربیمار سالمند با مشکلات روانپزشکی و طی ضرورتها ازجمله موارد مشکلآفرین همراه با بیماریهای شدید جسمی، نورولوژی یا روانپزشکی در دورهی سالمندی ازدستدادن پیشروندهی کنترل ارادی بر رفتار است.
سالمندان مبتلا به دمانس، سایکوز یا بیماریهای جسمی شدید، غالباً دچار رفتارهای آشفته، ایذایی (Disruptive) و حتی خطرناکی میشوند که شامل مواردی همچون آژیتاسیون، فریادزدن، پرسهزدن (Wandering) و تحریکپذیری و رفتارهای تهاجمی میباشند. اینگونه رفتار غالباً عامل نگرانی خانواده و مراقبان بوده و سلامتی بیمار و خانوادهی او را در معرض خطر قرارمیدهند. بنابراین، معالجهی آنها در اولویت قرار دارد. اختلالات رفتاری که معمولاً تحتعنوان آژیتاسیون از آن یاد میشود، فعالیتهای نامناسب کلامی، آوایی یا حرکتی را دربر میگیرند. آژیتاسیون در سنین سالمندی غیرشایع نیست و بهویژه در بیماران مبتلا به دمانس و سالمندان ساکن در مراکز نگهداری دیدهمیشود. علل آژیتاسیون را واکنش متقابل بین شخصیت، شرایط جسمی و روحی ـ روانی فرد و عوامل محیطی (هم عوامل فیزیکی و هم روانشناختی محیط) میدانند.
نزدیک به ۸تا۵۰درصد از بیماران مبتلا به دمانس اضمحلال یابندهی اولیه (Primary Degenerative Dementia) در مرحلهای از سیر بیماریهای خود دچار رفتارهای ایذایی چشمگیری میشوند. پارانویا درپی موارد پرخاشگری، توهم و هذیان در ۲۰درصد از این بیماران دیدهمیشود. همراهی سایکوز و آژیتاسیون ازجمله عوامل مهم پیشگیریاز فشارهای مضاعفبر مراقبان و ورود زودهنگام بیمار به مراکز مراقبت و نگهداری سالمندان است.
عوامل مؤثر در بروز اختلالات رفتاری سالمندان:
مجموعهای از نشانهها که از آنها باعنوان آژیتاسیون نامبرده میشود، شایعترین اختلالاترفتاری در سالمندان را تشکیلمیدهند. برخلاف سایر نشانهها در سالمندان، آژیتاسیون عامل تشخیص واحدی نداشته، بلکه معمولاً شرایط متعددی میتوانند سبب آنها باشند ازجمله:
۱ـ اختلالاتروانی ـ عضوی (Organic Mental Disorder) و بهویژه دمانس
۲ـ دلیریوم
۳ـ اختلال هذیانی
۴ـ اسکیزوفرنیای زودآغاز (Early-Onset Schizophrenia)
۵ـ اسکیزوفرنیای دیرآغاز (Late-Onset Schizophrenia)
۶ـ اختلالات خلقی اساسی
اگرچه همپوشانی چشمگیری بین گروههای بالا وجود دارد، اما نیاز به ارزیابی بالینی دقیق نشانههای رفتاری، جهت مشخصکردن عوامل برگشتپذیر احتمالی طراحی یک معالجهی مؤثر ضروری است.
اختلالات رفتاری در دمانس:
با بالارفتن سن، احتمال بروز دمانسهای اضمحلال اولیه مانند آلزایمر افزایش مییابد. کاهش مهارتهای عقلانی و شناختی که در دمانس آلزایمر و سایر دمانسهای مرتبط رخ میدهد، منجر به اختلال در جهتیابی، اغتشاش شعور(Confusion)، اختلالشدید حافظه و سوءتعبیر واقعیت میگردد.
اختلالات فوق اغلب سبب میشوند که افراد سالمند مبتلا به دمانس، احساسکنند که تسلط و کنترلی برخود و زندگی خود ندارند.
این موضوع به سهم خود میتواند منجر به بروز اختلالات رفتاری در آنها گردد. این بیماران همچنین ممکناست دچار مشکلاتی در هماهنگکردن محرکهای دیداری، شنیداری، بویایی و لامسه باشند که درپی آن و با پیشرفت بیماری ممکناست موجب اختلالشناختی آنها بشود. توهمات دیداری که شایعترین نوع توهم در بیماران مبتلا به آلزایمر است، با اختلال و افت تواناییهای شناختی در بیمار همراه میباشد که هرکدام از آنها باعث تشدید آژیتاسیون بیمارمیگردند. نشانهی رفتاری همراه با تغییرات اضمحلالی در دمانس عبارتنداز: اضطراب، پرسهزدن (بهویژه شبانه)، بیقراری و درمراحل پیشرفتهی بیماریهای آژیتاسیون شدید، افکار پارانوئید و ترسناک، خصومت و فورانهای بیدلیل خشم، بهویژه هنگامیکه جهتیابی حافظه و تفکر عاطفی بیمار مختل میگردد، ممکناست دیده شود. در مراحل اولیهی دمانس، آژیتاسیون اغلب هنگامی رخمیدهد که سالمند بهدلیل فراموشی یا کاهش ظرفیتها و تواناییهای خود دچار احساس درماندگی و ناکامی میشود. در مراحل پیشرفتهی بیماری، آژیتاسیونهای شدید هنگامی بهوقوع میپیوندد که سالمند قادر به انجام خواستههای دیگران نبوده، ممکن است مقابله و موضعگیری کرده و حتی سایکوتیک شود. اختلالات رفتاری (آژیتاسیون) همراه با دمانس میتواند درخلال روز نوسان داشته باشد. بعضی از بیماران مبتلا به دمانس در یک محیط آشنا و خوشایند کاملاً آرام هستند؛ با این وجود بیماران اغلب در محیطی ناآشنا (مثلاً در مطب پزشک) یا هنگامی که آنها میخواهند کاری که از نظر شناختی نیاز به تمرکز و یا حافظه دارد را انجام دهند، کاملاً بههمریخته و آژیته میشوند. دراینگونه شرایط بیمار ممکناست تندخو، آتشیمزاج و مجادلهگر شده و آرامکردن او مشکل باشد و تلاش برای قانعکردن بیماران در چنین وضعیتهایی اغلب بینتیجه بوده و ممکن است منجر به تشدید آژیتاسیون آنها شود و اگر عوامل تهدیدآمیز حذف نشوند، حتی میتواند منجر به سایکوز در بیماران گردد.
در خانههای سالمندان، آژیتاسیون بهصورت شایع دیدهمیشود و ازجمله موضوعات پیچیدهای است که مراقبان بیماران با آن مواجه هستند. بیماران مبتلا به دمانس که آژیته بوده، فریاد میزنند، گریه سرمیدهند و یا بهصورت کلامی و فیزیکی پرخاشگری دارند، تقریباً درهر خانهی سالمندانی دیدهمیشوند. آنها اغلب مهار فیزیکیشده و در اتاقی نزدیک ایستگاه پرستاری قرارداده میشوند. در بعضی موارد ملاقات با بعضی از اعضای خانواده میتواند موجب کاهش آژیتاسیون بیمار شده و یا برعکس شدت یابد.
آژیتاسیون در بیماران بستری در روند معالجهی آنها اختلال ایجاد میکند. بیماران سالمند مبتلا به دمانس بستری در بیمارستان ممکناست سراسر شب را فریادزده و تلاشکنند که تخت خود را ترککرده و یا سوند و لولهی خود را بیرون آورند. همینطور محیط ناآشنای بیمارستان میتواند موجب اختلال در جهتیابی بیمار شود و بنابراین آژیتاسیون او را تشدید کند. به نظر میرسد تجربهی بستری برای بیماران مبتلا به دمانس ترسآور بوده و موجب کوشش آنها برای فرار از آن محیط میگردد که به نوبهی خود آژیتاسیون بیمار را تشدید میکند. اینگونه رفتار زمینهی تحقیقات زیادی بوده و با کمک مقیاسهای موجود میتوان آنها را اندازهگیری کرد. مثلاً میتوان از اندازههایی مانندNPI, CERAD و BEHAVE- AD نامبرد که هرکدام گروهی از نشانهها را اندازهگیری میکنند. اختلالات رفتاری خفیف یا موردی را در بیماران مبتلا به دمانس میتوان بدون دارو معالجهکرد. هرگونه تلاش باید در راستای ایجاد محیطی آرام و پایدار قرارگیرد که سرنخهای کافی برای ارتقای جهتیابی بیمار را داشته باشد. علاوهبر تعدیل و سازگارنمودن محیط؛ رفتاردرمانی، فعالیتهای منظم و ساختار یافتهی تماس اجتماعی و آموزش مراقبان نیز در کاهش نیاز به مصرف دارو در بعضیاز بیماران مؤثر بودهاست. بررسی و مدیریت سایر عواملی که میتوانند موجب بروز اختلالات رفتاری شوند، بهویژه بیماریهای طبی، آثار سوءدارویی، درد و احتمالاً وقوع سوگ جدید مهم هستند. درخلال مراحل پیشرفتهی دمانس، مشکلاترفتاری شدیدی ممکناست دیده شوند و نیاز به دارودرمانی بهعنوان بخشیاز مدیریت کلی اختلال احساس میشود. بهتازگی مشخص شدهاست که سایکوز در بیماری آلزایمر، سندرمی متفاوت است.
بروز تراکمی سهساله (Cumulative3-years incidence) سایکوز در بیماران مبتلا به آلزایمر بهصورت تقریبی۵۰ درصد بـودهاست.
عوامل خطر بروز سایکوز در این بیماران عبارتنداز: شیوهی راه رفتن پارکینسونی، کندیروانی (Bradyphrenia) و افت شناختی تسریعشده. نشانههای معمولی سایکوز در بیماران آلزایمر عبارتنداز: هذیانهای پارانوئیدی دزدی (دزدی توسط همسر یا مراقب) و خیانت (همسر بیمار). در هذیانی که معمولاً در بیماران سالمند مبتلا به آلزایمر دیده میشود، بیمار عقیده دارد که پول و دارایی او دزدیده شده (معمولاً بهوسیلهی یکیاز بستگان) یا اینکه همسر او خیانتکاراست. سندرم کاپگراس نیز گزارش شدهاست که در آن بیمار عقیده دارد بستگان او یا فرد آشنایی که قبلاً او را ملاقاتکرده، درحالحاضر شیاد و فریبکار میباشند و حتی بعضیاز بیماران عقیده دارنـد که افراد خیالی در خانهی آنها وجود دارند (Phantom Borders) یا اینکه افرادیکه در تلویزیون دیده میشوند، هماکنون در اطاق او هستند. حالتی مشابه رویا برای کسیکه بیدار است. هذیانهای هیپوکندریایی و سندرم COTARDS در مواردی گزارش شده است. بالاترین شیوع هذیان در سیر بیماری، در مراحل میانی آن است. سایکوزهای بیماری آلزایمر هذیانهایی را شامل میشوند که غریب و پیچیده نیستند. پدیدهی سوءتشخیص دراین بیماران شایع است. همچنین توهمات که انواع بینایی آن شایعتر از شنیداری است و سابقهی منفی قبلی سایکوز در بیمار و یا خانوادهی او دیدهمیشوند. سوءتشخیص هذیانی شامل موارد زیر است: سندرمهای کاپگراس، سوءتشخیص هذیانی تصاویر دیداری (تلویزیون و عکس)، سوءتشخیص هذیانی تصاویر آئینه و هذیان Phantom Borders. ملاکهای تشخیصی سایکوز در دمانس آلزایمر عبارتنداز:
۱ـ هذیان یا توهمات بینایی یا شنیداری.
۲ـ ملاک دمانس آلزایمر وجود دارد.
۳ـ قبلاز شروع نشانهی دمانس، توهمات و یا هذیانها بهصورت پیوسته وجود نداشته باشد.
۴ـ توهمات و یا هذیانها حداقل بهصورت متناوب برای یکماه یا بیشتر وجود داشته و برای ایجاد اختلال در عملکرد، شدت کافی دارند.
۵ـ ملاکهای اسکیزوفرنیا، اختلال اسکیزوافکتیو، اختلال هذیان یا اختلال خلقی با نشانههای سایکوتیک هیچگاه وجود نداشته است.
۶ـ نشانهی سایکوتیک انحصاراً در خلال پردیلیریوم رخ نمیدهند.
۷ـ نشانهها بهعلت یک بیماری طبی عمومی(GMC)، سوءمصرف دارو و یا عوارض دارویی که قابلتوجیه نیستند.
ثبت نظر