ژرونتولوژی(Gerontology) از ۲کلمهی یونانیGERA (پیری) و Logy (علمآگاهی) ترکیب یافته است و اصطلاحاً طبسالمندان نامیده میشود. سالمندی پدیدهای ارثی است که بهوسیلهی مجموعهای از تغییرات در بیولوژی، فیزیولوژی، بیوشیمی و آناتومی سلولهای بدن ایجادمیشود و این تغییرات با طول زمان روی کارکرد سلولها اثر میگذارند.
تعریف سالمندی هرچه باشد، پدیدهای است الهی، طبیعی و همگانی که شامل تمام موجودات جاندار و بیجان میشود(همه پیرمیشویم).
دربین نباتات و اشجار: زیزفون ۱۰۰۰سال، بلوط ۱۵۰۰ سال، درختی از طایفهی کاج ۳۰۰۰ سال، درختی در کالیفرنیا بهنام ۴۰۰۰Sequoia سال و صنوبری در کالیفرنیا به اسم ۵۰۰۰Pinusaristata سال عمر دارد و عمر آن با ساختمان اهرام مصر یکی میباشد. دربین حیوانات شپش ۱ماه، موش ۳سال، مار ۶سال، قناری ۲۴سال، فیل ۶۰سال، کلاغ ۸۰ سال و لاکپشت ۱۵۰سال زندگی میکنند.
در کتب آسمانی سن نوع بشر ۱۰۰سال عنوان شده و کتابهای مصر قدیم نیز این موضوع را تأیید مینمایند.
دوران عمر آدمی از تولد تا مرگ به ۳دوره تقسیممیشود؛ اول دوران رشدونمو از تولد تا ۲۰ سالگی، دوم دوران بلوغ و جوانی از ۲۱ تا۶۵ سالگی و سوم دوران سالمندی از ۶۵سال بهبالا.
ولی چون کلمهی سالمندی برای مفهوم واقعی کهنسالی که درحقیقت فصلبرداشت محصول عمر است کلمهی نارسا و کوچکی بهنظر میرسد، چنانچه این دوران را دوران عقل، دوران بزرگی، یا دوران سالمندی، دوران کهنسالی یا بزرگسالی و یا سومین دورهی زندگی نامگذاری نمائیم، منظور ما را بهتر میرساند و بههرحال شامل دوران زندگی از ۶۵ بهبالا میباشد و هرکجا که با اسامی دوران سالمندی، دورانعقل، دوران بزرگسالی، دوران کهنسالی و سومین دورهی زندگی برخوردیم، منظور همان سنین بالاتر از ۶۵سال است. کشورهای مترقی هرکدام اقدامات سریع و شبانهروزی برای سالمندان بهعمل میآورند. در کشور ما نیز جادارد تا همانطور که برای کودکان و درمان بیماریهای آنها و مرگومیر نوزادان برنامهریزی نموده و از صداوسیما نیز اطلاعرسانی میگردد، برنامهای برای سالمندان شامل بهبود خدمات سرویسهای حملونقل عمومی، سرویسهای بهداشتی و مراکز درمانی خاص طراحی گردد تا بتوانند از حداکثر طولعمر و رفاه و بهداشت مخصوص این دوران برخوردار گردند و این درختان کهنسال تنومند و ریشهدار بشری بیشازپیش پربارتر و سایهافکنتر شوند.
آغاز سالمندی:
معمولاً دورهی سالمندی را بالاتر از ۶۵سال مینامیم ولی حقیقت آن است که تعیین مرز مشخص بین سالمندی و خاتمهی جوانی تاحدی مشکل است. در انسان 3نوع سن شرحداده میشود:
۱ـ سن زمانی (قانونی) که براساس تقویم مشخصمیشود (سنتقویمی).
۲ـ سن فیزیکی(جسمی) که برحسب تحولات بدنی در انسان تعیینمیشود.
۳ـ سن روانیکه برحسب هوش، عواطف، احساس، هیجان و سایر عوامل روانی تعیینمیشود. بنابراین چنانچه بخواهیم بهطور دقیقتر بهشخصی برچسب سالمندی بزنیم، باید عوامل فوق را درنظر بگیریم. زیرا دیدهمیشود بعضی قبلاز رسیدن به ۶۵سال نشانهها و آثار سالمندی دارند و در بعضی حتی دراین سن و بالاتر نیز آثار سالمندی دیدهنمیشود و لذا باید به سالمندی زودرس و دیررس نیز توجه نمود.
متوسط عمر:
در یونان قدیم میانگین عمر انسان ۲۰سال و درسال ۱۳۰۰میلادی ۳۰تا۳۵سال و درسال۱۸۳۰، ۳۸سال برای مردان و ۴۱سال برای زنان بوده است. درسال۱۹۰۰، ۴۲سال برای هردو جنس و درسال۱۹۱۰، ۴۵سال برای هردو جنس و درسال۱۹۵۰، ۶۸سال برای هردو جنس و درسال۱۹۸۳، مردان۷۱سال و زنها ۷۹سال که درهمین سال در ژاپن مردها ۷۴سال و زنها ۸۰سال و در سوئد و نروژ (اسکاندیناوی) ۷۹سال در هردو جنس بودهاست. ملاحظه میشود که متوسط عمر بهتدریج افزایش یافت و درسال۲۰۰۰ به ۸۵سال رسید.
مشاهدهمیشود که متوسط عمر مرتب روبه افزایش است و علت این افزایش آن است که عواملی که عمر را کوتاه میکند و به طولعمر لطمه میزند، یکی بعداز دیگری شناختهشده و علیه این عوامل اقدام میشود. مرگومیر اطفال دراثر پیشرفت طباطفال و بهداشت نوزادان تغییریافته و از ۲۵درصد به ۲درصد رسیدهاست. پیدایش آنتیبیوتیکها بیماریهای عفونی را به حداقل رسانده، ضدعفونیکردن آبشُرب و واکسیناسیون اطفال، درمان بیماری سل و دیفتری و... با داروهای جدید، عمل پیوند روی قلب، ریه، کبد، کلیه و... بالاخره پیشرفتهای بزرگ در درمان بسیاریاز سرطانها، همهوهمه باعث برداشتن گامهای مؤثری در افزایش طولعمر و پیشگیریاز مرگومیر بوده است. شاید روزی فرا برسد که با کشفیات مربوط به ژنها و کروموزومهای مربوط به پیری و کشف داروهای مصونیتبخش برای بیماریهای دوران پیری و غیره، تمامی انسانها از یک عمر دراز استفادهکنند و این امید در دلها برانگیخته شود که درآیندهای نزدیک ممکناست بتوانیم از شروع پیری زودرس جلوگیریکرده و پیری طبیعی را نیز بهتأخیر بیاندازیم.
متوسط عمر در ایران در سال۱۳۳۵، ۴۵سال و درسال۱۳۴۵، ۵۰سال و سال۱۳۵۵، ۵۷/۵سال بوده است. طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در مهرماه ۱۳۶۵، متوسط عمر در ایران به ۶۱سال رسیده بوده و طبق همین آمار تعداد ۲/۶۸۶/۳۵۰ فرد بالاتر از ۶۰سال در ایران وجود داشته است. درسال ۲۰۰۰ (۱۳۷۹شمسی) 1۰درصد از جمعیت جهان بیشاز ۶۵سال داشتهاند که امروز از آن گذر کردهایم.
سالمندان در مناطق مختلف زمین به یک نسبت زندگی نمیکنند. در بعضی از مناطق کرهیزمین درصد افراد مسن زیادتر از بعضی نقاط دیگر است. درسال۱۹۷۵ برحسب آمار سازمان ملل در دنیا بهطورکلی ۸درصد در سنین ۶۵ و بیشتر بودهاند. البته این ارقام در همهجای دنیا به یک نسبت نیست. خانمها اکثریت افراد مسن را تشکیل میدهند؛ یعنی درهر ۱۰۰ تَن کهنسال ۷۳تَن زن و ۲۳تَن مرد میباشند و بهطور کلی زنها از طول عمر بیشتری برخوردار هستند. در تولد، دوران جنینی و درمراحل تولد، بلوغ و جوانی، جنس مذکر بیشاز مؤنث دچار مرگومیر میشود. زنبورعسل ملکه 5سال زندگی میکند ولی زنبور عسل کارگر فقط ۵تا۶ ماه عمر دارد.
آمار تولد نوزادان پسر بیشتر از دختر است؛ ۱۰۶پسر درمقابل ۱۰۰دختر. در چین حدود ۴۰تا۵۰ میلیون سالمند وجود دارد، در شوروی سابق دربین چوپانها و دهقانهای قفقاز افراد ۱۴۰ تا ۱۶۰ساله که همچنان قدرت جسمی و ذهنی خود را حفظ کردهاند دیده میشوند. کشاورزی در آذربایجان شوروی سابق بهنام شیرعلی در سن ۱۴۵سالگی میگفت: «امسال از سال قبل بهتر زندگی میکنم»! شیرعلی ۲۳فرزند، ۲۰۰نوه و نتیجه دارد و کوچکترین فرزند او در سن ۱۴۰سالگی وی متولد شده بود. او هرروز صبح زود از خواب برمیخاست و الاغش را سوار میشد و ۸کیلومتر برای رسیدن به محل کار خود طیمینمود. سالمند ایرانی بانو شیدا فیضی اهل رضائیه ۱۴۰سال داشت.
طبق آمار سال۱۳۶۵ تعداد افراد مسنتر از ۱۰۰سال در ایران ۱۰۴۴۳تَن بوده که از این افراد ۵۱۵۶ تَن مرد و ۵۲۸۷ تَن زن بودهاند. طبق آمار فوق افراد بالاتر از ۶۵سال کل ایران ۳۵۰/۶۸۶/۲زن و ۵۹۰/۲۶۶/۱ مرد بودند. با این روند امکان دارد که درسال ۱۳۹۹، ۲۰میلیون سالمند در ایران وجود داشته باشد که باید از هماکنون برای سلامت و رفاه آنان برنامهریزی و پیشبینیهای لازم بهعمل آید.
در آسیایمیانه حدود ۲۵هزار تَن سالمند از ۱۰۰سال به بالا وجود دارند که ۵۰۰۰ تَن از آنها در کشورهای حاشیهی دریایخزر ساکن میباشند. درسراسر جهان چون تعداد سالمندان خواهناخواه روبه افزایش است، باید بررسی و تحقیق بیشتری بهعملآید و برنامهریزی کاملی انجام شود تا بهصورت معضلی برای کشورها درنیاید. میتوان افراد ۶۵سال به بالا را به ۲دسته تقسیمکرد و برای آیندهی آنها پیشبینیهای لازم را بهعمل آورد. ۶۵تا۸۰ ساله بهنام سالمندجوان و از ۸۰سال به بالا بهنام سالمندپیر و بعدتر خواهیم دید که این تقسیمبندی از لحاظ درمان، سرویسهای خدمات همگانی و شرایط اجتماعی آنان مورد استفاده قرارمیگیرد.
امید به زندگی در مناطق مختلف ایران متغیر است. بیشاز همه در استان بوشهر و در روستاهای آن بوده که در آنجا میانگین عمر به ۷۳/۹سال رسیده است و در سطح کشور رتبهی اول را بهدستآورده است که باید مورد تحقیق قرارگیرد و عواملی که درآن مکان باعث افزایش طولعمر بوده است، مورد بررسی دقیق قرارگیرد تا بتوان آن عوامل را در سایر استانها نیز پیاده نمود تا تمامی استانها بتوانند از این افزایش طولعمر بهرهمند گردند.
ثبت نظر