طبق تعریف، مداخله چندرشتهای (Multidisciplinary Intervention) از روشهای درمانی که با ترکیب اصول موجود از حوزههای مختلف پزشکی بهدست آمدهاست، برای درمان بیماران استفادهمیکند. اکنون محققان با انجام پژوهشی نوین، به نتایج مثبتی درخصوص درمان های چندرشتهای دست یافتهاند. برایناساس، اینگونه درمانها میتوانند برای کودکان مبتلا به اختلال تغذیهای مفید واقع شوند که بهطورمعمول برای رشد خود مجبور به استفاده از لولههای تغذیه هستند. نتایج این پژوهش که نتیجه همکاری محققان «مرکز اوتیسم مارکوس» واقع در مرکز بهداشت و درمان کودکان شهر آتلانتا و محققان دانشکده پزشکی دانشگاه اِموری است، درمجله Journal of Pediatrics بهچاپ رسیدهاست.
فراتحلیل (Meta-analysis) انجامشده روی بررسیهای منتشرشده در حوزه روشهای درمان تغذیه نشان میدهد که در آمریکا و اروپا، وابستگی کودکان به لوله تغذیه هنگام ترخیص از بیمارستانها و یا پساز بستریشدن دراین مراکز، بهطورمتوسط ۷۱درصد کاهش یافته است. اثربخشی این درمانها درطول زمان نیز بهخوبی خود را نشانمیدهد چراکه در ۸۰درصد از بیماران، وابستگی به لولهتغذیه در درمانهای تعقیبی (Follow-Up) بهکلی قطع شدهاست. این بررسی همچنین نشانداد که مداخلات چندرشتهای با افزایش مصرف موادغذایی ازطریق دهان، بهبـود رفتارهای صرف غذا (Mealtime behaviors) و کاهش اضطراب فرد مراقبتکننده از بیمار همراه بودهاست.
مداخلات درمانی چندرشتهای متمرکز، دارای مزیتی آَشکار برای کودکان و خانوادههایی است که از اختلالات تغذیهای کودکان خود رنجمیبرند. امیدواریم که این بررسی بتواند موجب افزایش آگاهی برای خانوادههایی شود که همواره با کودکان خود هنگام صرف وعدههایغذایی در کشمکش هستند.
درحالیکه بسیاریاز کودکان نوپا و آنهایی که در آغاز سن مدرسه قراردارند کم و بیش با مشکلات تغذیه روبهرو هستند، بسیاری دیگر که بیشتر آنان دارای پیشینه پیچیده پزشکی هستند، از خوردن تمامی یا بخشیاز غذا امتناع میورزند. مشکلات تغذیهای از این دست، بهطورمعمول بهدلیل شدت و مزمن بودن آن ها در زمره اختلالات تغذیهای قرارمیگیرند که حاصل تعامل عوامل زیستی، روانی و اجتماعی هستند. این اختلالات بهطورمعمول موجب ایجاد اخلال در میزان کالری دریافتی و درنتیجه نرسیدن موادمغذی به کودک میشود که درنهایت موجب تزلزل رشد، سوءتغذیه شدید و یا وابستگی به لوله تغذیه (Feeding Tube) برای دریافت انرژی مورد نیاز میگردد.
تخمینها حاکیاز ابتلای بیشاز 5درصداز کودکان به این سطح شدید از اختلالات تغذیهای است که منشأ استرس و نگرانی برای فرد مراقبتکننده (معمولاً مادر) است. کودکان مبتلا به اختلالات مزمن تنفسی، قلبی و گوارشی حتی بیشاز سایرین درمعرض خطر ابتلا به اختلالات تغذیه قراردارند بهطوریکه بیشاز ۷۰درصداز کودکانی که دارای پیشینه پیچیده پزشکی (Complex medical histories) هستند، با اختلالات تغذیه مزمن روبهرو میباشند. این بررسی اولین پژوهش فراتحلیلی است که روی تحقیقات انتشاریافته و کارشناسیشده در زمینه درمانهای فشرده چندرشتهای در بیمارستانهای روزانه و رویههای درمانی منجر به بستری، انجام شده است.
در بسیاریاز موارد، کودکان فرامیگیرند تا با ارتکاب رفتارهای مخرب ازجمله کجخلقی یا گریه، از تماس با غذا و خوردن آن امتناعکنند. این رفتارها معمولاً زمانی رخمیدهند که مصرف غذا همراه با نشانههایی مانند درد یا تهوع باشد. اینکه مادران یا پرستاران بهدلیل بروز رفتار خشن از دادن غذا به کودک خودداری کنند، قابلدرک است. با بروز چنین رفتاری آن ها مجبور به استفاده از پشتیبانهای مصنوعی چون لوله تغذیه میشوند تا در فرایند رشدونمو کودک اختلالی ایجاد نشود. اصلیترین هدف مداخله علاوهبر بازسازی مجدد تعاملات سازنده والد/ کودک درحین وعدههای غذایی، کمک به کودکان جهت برقراری ارتباط مثبت با غذا میباشد. یک رویکرد چندرشتهای همچنین تضمین مهمی برای معرفی غذا برای اولینبار به کودکی است که تجربه خوردن آن را ندارد یا بسیار کم دارد.
1) مشارکت فعال مادران و پرستاران در فرایند درمان (ترجیحاً با دستورالعملهای آموزشی ساختار یافته) بهمنظور استمرار درمان در منزل
2) برنامه ترخیص جامع کودک از بیمارستان شامل درمانهای تعقیبی برای بیماران سرپایی بهمنظور حمایت از خانوادهها برای حفظ و گسترش دستاوردهای درمانی
3) استفاده از رویکردهای رفتاری بهمنظور ساختاردهی به وعدههایغذایی و پاسخ مناسب به مشکلات ناشیاز اختلالات تغذیه حین صرف غذا (مانند کجخلقی و خودداری از خوردن غذا) که از مصرف غذا جلوگیریمیکند. محققان پیشنهادمیدهند که لازمه پیشرفت دراینحوزه، اقدام جهت بهبود نتایج (مانند گزارشدهی مداوم دادههای حاصل از درمانهای تعقیبی) ویژهسازی مداخله درمانی برای کودکان است. این بررسی همچنین راهنمای مهمی برای تقویت استانداردهای مراقبت از کودکان است و میتواند بهمنظور شناسایی حوزههای کلیدی مهم در جهت بهبود پایگاه شواهد، بهکارگرفته شود. حضور یک تیم تخصصی شامل روانشناس، متخصصکودکان، متخصصتغذیه، متخصص آسیبشناسی گفتاری یا متخصص کاردرمانی، یکیاز حداقلها در فرایند درمانی مربوط به اختلالات تغذیه کودکان بهحساب میآید. بهاینترتیب، فرایند مداخله به گونهای طراحیمیشود که دغدغههای رفتاری، ارگانیک، رژیمی و محرکهای دهانی که معمولاً در اختلالات تغذیه کودکان نقش زیادی دارند، مدنظر قرارمیگیرند.
تثبیت بهتر تشخیصهایدرمانی اختصاصی و پایش انواع رفتارهایی که منجر به پیشرفت تغدیه دهانی میشوند، نهتنها امکان پیشبینی بهتر بیماران درمعرض خطر و ارائه اینگونه مداخلات درمانی را برای آن ها فراهم میسازد بلکه به افرادیکه خواهان دستیابی به بهترین نتایج هستند نیز کمک شایانی میکند.
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت پزشکی امروز مراجعه نمایید.
برچسب ها
ثبت نظر