شماره ۱۱۹۹

نگاهی به پیامدهای نشخوار فکری

دکتر مهدی نوری .F.R.C.P

نگاهی به پیامدهای نشخوار فکری

چهارشنبه 27 تیر 1397
پزشکی امروز

پیش‌از نسل فلاش مموری و سی‌دی و نوار‌کاست، گرامافون پرکاربردترین دستگاه برای پخش صدای ضبط‌‌شده تا ۵۰سال پیش بود. گرامافون سوزنی داشت که با چرخیدن بر روی شیارهایی منظم و دایره‌وار صفحه و ایجاد ارتعاش موزون سبب پخش صدای ضبط‌شده می‌شد‌. گاهی به‌دلایلی، مانند ضرب‌دیدگی صفحه‌، سوزن‌گرامافون در نقطه ضرب‌دیده گیر‌می‌کرد و واژه‌های بخشی‌از تصنیف همچنان تکرار‌می‌شد‌. در محاوره عامیانه هم شنیده‌می‌شود که فردی به شخص دیگر می‌گوید فلانی سوزنش گیر‌کرده است‌.

در نشخوار‌ذهنی، مانند صفحه گرامافون یا نوار ضبط‌صوت، نقطه‌ای از صفحه یا نوارذهن گیر‌کرده و یک آهنگ را دوباره و دوباره تکرار‌می‌کند. افرادی‌که همواره به نشخوارذهنی مشغولند بیش‌از اندازه و مکرر درباره وضعیت‌ها و اتفاقات لحظه‌های گذشته زندگی فکر‌می‌کنند. این اتفاقات می‌تواند شامل وقایع خانوادگی‌، رویدادهای‌تحصیلی‌، شغلی و فعالیت‌های مختلف باشد. نکته مهم در‌مورد نشخوار‌ذهنی این است که این عارضه‌بر ذهن آدمی تأثیر منفی می‌گذارد.

در جامعه انسانی افرادی هستند که با مبتلا‌شدن به اختلالات اضطرابی، واکنشهایی را بروز‌می‌دهند که  به بسیاری‌از‌این واکنش‌ها تاکنون اشاره‌نموده‌ام. یکی‌از‌این واکنش‌ها که به‌ظاهر برای رهایی از اضطراب انجام‌می‌گیرد نشخوار‌فکری‌(Rumination) است‌. درواقع می‌توان این عمل را یکی‌از زیر‌مجموعه‌های وسواس‌فکری به‌شمار‌آورد. فردی‌که دست‌به ‌نشخوار‌فکری می‌زند فکر و ذهن خود را روی یک موضوع متمرکز‌می‌کند و با انجام عمل‌تکراری در چرخه‌ای گرفتارمی‌شود که با ورود افکار‌منفی به مغز او نتیجه‌ای جز رنج و نا‌ آرامی نخواهد‌ داشت‌. در‌این‌صورت فرد نمی‌تواند با خودشکوفایی زندگی‌نموده و به‌خود و دیگران عشق بورزد و از آنها عشق دریافت‌کند‌. تردیدی نیست بدون خود‌شکوفایی و نیروی‌عشق، احساس‌تنهایی و تفرّد و بیگانگی حاکم‌می‌گردد و احتمالاً با بروز‌اختلالات‌عاطفی، اعتدال روحی نیز مختل‌می‌شود. در چنین حالتی، فرد قادر نخواهدبود برتضادها و کشمکش‌های ناشی‌از فشارها پیروز‌شود.

نوروز اضطراب می‌تواند سبب ایجاد دلواپسی و حالت‌های ناخوشایندی که منشاء شناخته‌شده ندارند،گردد. این حالت‌ها شامل عوارض‌روانی و جسمی می‌باشد. عدم‌اطمینان، درماندگی ‌و برانگیختگی فیزیولوژی و نشانه‌هایی مانند طپش‌قلب‌، تنفس‌تند‌، لرزش دست‌ها و پاها و نشانه‌های دیگر‌از جمله این عوارض به‌شمار‌می‌آیند. گزارش‌های متعدد نشان‌می‌دهد که نوروز اضطراب در زن‌ها بیش‌از مردها مشاهده‌می‌شود. برخی‌از افراد اگر به‌طورمستمر و دراز‌مدت در شرایط استرس‌زا قرار‌گیرند قادر به سازگاری نیستند و نمی‌توانند در‌برابر آن مقاومت نمایند و ممکن‌است به اختلال‌اضطرابی گرفتار شوند. البته برای چنین پیش‌آمدهایی باید عوامل متعدد را مد‌نظر داشت‌.

نتیجه بررسی‌های مختلف نشان‌داده است که عوامل‌ژنتیکی‌، زیست‌شناختی‌، محیطی و ‌اجتماعی ‌می‌توانند در‌ ایجاد‌اختلال اضطراب فراگیر مؤثر باشند. بر‌اساس این بررسی‌ها فرزندان والدین مضطرب، بیش‌‌از‌دیگران واکنش‌های اضطرابی نشان‌می‌دهند‌. پژوهش‌هایی که  پیرامون رفتار  کودکان دو‌قلو انجام شده‌، نشان‌می‌دهند که نقش ارث و استعداد در بروز اضطراب از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. به‌همین‌ترتیب گزارش‌های علمی متعدد نقش عوامل ژنتیکی را در واکنش‌های روانی فرد مضطرب بیش‌از‌پیش مشخص نموده‌است‌.

فردی‌که به‌طور‌ مستمر با اضطراب و نگرانی زندگی‌می‌کند و به نشخوار‌ذهنی می‌پردازد به‌تدریج احساس تنهایی و بی‌پناهی می‌کند و به‌تنهایی نمی‌تواند از عهده مشکلات برآید. استمرار نشخوار‌فکری در انسان  اورا در چرخه معیوب افکار‌منفی گرفتار می‌سازد و هر‌روز بر احساس تنهایی وی افزوده‌می‌شود. بدیهی است دور‌شدن از دوستان و آشنایان و بستگان و ازدست‌دادن همفکری و پشتیبانی آنها برای انسان مشکلات بسیاری در‌پی‌خواهد داشت‌.

شاید شنیدن واژه نشخوار در محاوره عادی، بیشتر عمل نشخوار‌کردن را در ذهن مردم تداعی‌کند. این واژه در فرهنگ‌های فارسی چنین تعریف شده‌است‌: «آنچه گاو و شتر و گوسپند خورده خود را باز از معده به دهن‌آورده، بخایند و فروبرند».

نشخوار‌کنندگان‌غذایی را که در‌طول روز، نیم جویده بلعیده‌اند (‌دلایلی برای این عمل وجود دارند که بحث در‌باره آن از حوصله این مقاله خارج است‌)‌، در‌طی شب از معده به‌دهان آورده و آن‌را می‌جوند. با انقباض‌نگاری، نشخوار‌کنندگان مقداری از غذای نیم‌جویده به نزدیکی کاردیا می‌آید و سپس در جریان اعمالی متوالی، با ایجاد فشار منفی قفسه‌سینه به مری، مقداری غذا برای جویدن به دهان بر‌می‌گردد و به آرامی و مستمر جویده می‌شود‌.

افرادی که به اختلال اضطراب گرفتار‌شده‌اند ممکن‌است به‌جای حل مسایل  و مشکلات خود از راه‌های مثبت و سازگارانه، دست به‌نشخوار ذهنی بزنند تا از‌این راه اضطراب خود را کاهش‌دهند. در‌واقع  همانطور‌که در عمل و رفتار، افرادی هستند که بارها‌وبارها به مرتب‌کردن و تنظیم دو‌باره اشیای تنظیم‌شده خود می‌پردازند و باز‌هم بار‌ها‌و‌بارها آن‌را تکرار‌می‌کنند، نشخوار‌کنندگان افکار نیز تمام مدت درباره یک موضوع فکر‌می‌کنند و دو‌باره‌و‌دو‌باره به آن می‌پردازند و در‌نتیجه به اضطراب بیشتر گرفتار می‌گردند و غرق در افکار منفی‌می‌شوند‌. بدیهی است تفکر منفی برای حل مسایل کار‌آمد نیست و بر مشکل شخص می‌افزاید. فرد منفی‌اندیش با نگرش ذهنی خود همواره از شکست‌ می‌ترسد و احتمالاً بینش ذهنی خود را به همنشینانش نیز منتقل‌می‌کند. این‌که توصیه شده‌است تا از همنشینی با افرادی‌‌که افکار منفی خود را مطرح‌می‌کنند دوری شود، به این دلیل است که القای منفی‌گرایی می‌تواند در فرد مقابل تأثیر گذاشته و در‌اثر همنشینی اهمیت فکر مثبت را کاهش‌دهد‌، زیرا تفکر منفی‌، مانند اندیشه‌ مثبت‌، مسری است. با ریشه‌گرفتن تفکر منفی در‌فردی‌که گرفتار نشخوار وسواسی شده‌است به‌تدریج صفاتی مانند اضطراب، وسواس، افسردگی، ترس‌های موهوم، بی‌تصمیمی، فقدان اراده، خلق‌و‌خوی متغیر، عدم‌‌توانایی سازش با محیط‌، کشمکش‌های‌روانی و عدم‌آرامش در او ریشه‌می‌گیرد‌. در‌برابر تفکر‌منفی این افراد، می‌توان روی دیگر سکه را مشاهده‌کرد‌. در روی دیگر سکه تفکر‌مثبت وجود دارد. در‌این روی سکه‌خوبی و نشاط و سرزندگی و عشق به زندگی موج‌می‌زند‌. انسانی‌که با ذهن مثبت به امور می‌نگرد همواره با احساس‌ خوش‌بینی، امید، موفقیت، شادی‌، آرامش و سلامت‌زندگی می‌کند و با میل و رغبت به‌کار و فعالیت می‌پردازد و با شناخت شایستگی و استعدادهای خود در جامعه ظاهرمی‌شود‌. با تفکر مثبت می‌توان جسم و روان سالم و آرامش و رضایت‌خاطر را تجربه‌کرد و با اعتماد‌به‌‌نفس و خودباوری حاصل‌از تفکرمثبت‌، کارآیی را افزایش‌داد و بر رضایت‌خاطر افزود.

یکی‌از اشخاصی‌که در زمینه نشخوار‌ذهنی و عوارض آن ‌بررسی‌نموده و نظریات بدیعی ابراز‌ داشته‌است؛ دکترSusan Nolen-Hoeksema (۱۹۹۵تا۲۰۱۰۳) است‌. دکتر سوزان‌نولن‌هوکسما‌ روان‌شناس بلند‌پایه دانشگاه ییل‌(Yale University) آمریکا که با انجام تحقیقاتی در‌باره افراد مضطرب و افسرده و تألیف کتاب‌هایی در‌این‌زمینه معتقد است که نشخوار‌ذهنی آن اندازه رنج‌آور است که فرد مبتلا به نشخوار‌ذهنی را از دوستان و نزدیکان خود دورمی‌کند و به‌تدریج حمایت آنها را از‌دست‌می‌دهد‌. به عقیده دکتر سوزان‌نولن هوکسما  بسیاری‌از ا‌فرادی‌که نشخوار‌ذهنی دارند، روی رخداده‌ها و موقعیت‌های گذشته خود بارها و بارها فکر‌می‌کنند و با ذهن منفی خود شرایط حال خود را رنج‌آور و منفی‌می‌سازند و هر‌روز تنهاتر و بی‌پناه‌تر می‌شوند‌. به باور دکتر سوزلن‌نولن هوکسما کسانی‌که با نشخوار‌فکری به موقعیت‌های گذشته خود می‌پردازند و نشخوار‌فکری در‌آنها به‌صورت یک چرخه در‌آمده است، در دام اضطراب و افسردگی گرفتار‌می‌گردند و نمی‌توانند از‌این چرخه خارج‌شوند‌. دکترسوزان‌نولن هوکسما معتقد بود که نشخوار‌فکری فرد را به‌سوی اضطراب بیشتر و افسردگی سوق‌می‌دهد و سبب تشدید اختلال (Generalized Anxiety Disorder :GAD) و نیز اختلال وسواس‌ـ اجباری و افسردگی‌می‌گردد و افکار‌منفی را در او نهادینه می‌کند و در همه‌موارد او را به منفی بافی وا‌می‌دارد. چنین فردی همواره با ذهنیت خود به نتایج‌منفی رخ داده‌ها می‌نگرد و با ترس و تردید زندگی‌می‌کند و نگران شکست و ناکامی خویش است. اگر انسان بیاموزد که چگونه می‌توان ذهن خود را از افکار‌منفی تخلیه‌‌کرد و به‌جای آن به تفکر‌مثبت پرداخت، بسیاری‌از مشکلات‌زندگی در جامعه بر‌طرف‌می‌شود. با خارج‌شدن از چرخةمعیوب و روی‌آوری به تفکر‌مثبت کارآیی و توانایی فرد افزایش می‌یابد و شخص در‌می‌یابد که می‌تواند در کارهایش موفق‌‌شود و به رضایت‌خاطر برسد‌. فرد مبتلا به نشخوار‌فکری که گرفتار نگرانی‌های متعدد است با مرور مکرر مسایل گذشته افکار‌مثبت را از ذهن‌خود می‌راند‌. برای نمونه، فردی چند‌سال پیش در آزمون استخدامی سازمانی در زمره افراد ذخیره برای استخدام قرار‌گرفته و در‌عین‌حال استخدام شده‌است. این شخص با پناه‌بردن به نشخوار‌فکری در همه این سال‌ها آن‌را به‌خاطر‌می‌آورد و برای این رخداد خود را سرزنش‌می‌کند و به نشخوار‌ذهنی در‌باره آن مشغول‌می‌شود  و در‌واقع این افراد نگران اعمال گذشته هستند تا درک زمان حال خود. او همواره از خود می‌پرسد چرا این اتفاق‌افتاد‌؟ چرا من در‌گروه ذخیره قرار‌گرفتم‌، چرا در‌گروه پذیرفته‌شده‌های اولیه جای نداشتم؟ چرا فلان‌شخص، اول پذیرفته‌شد و مانند اینها‌. دکتر سوزان‌نولن هوکسما می‌نویسد بسیاری‌از افرادی‌که برای مدت‌ها به نشخوار‌فکری می‌پردازند در خوردن‌ و‌ آشامیدن هم زیاده‌روی‌می‌کنند و ظاهراً برای فرار‌ از مشکلات با خوردن و آشامیدن افراطی دچار اضافه‌وزن می‌شوند‌. به باور دکترسوزان، زنان خیلی بیشتر‌از مردان به نشخوار فکری می‌پردازند و مسایل گذشته را مرور‌می‌کنند.

با همه اینها‌، فردی که بتواند به‌درستی با واقعیت‌های‌زندگی برخوردنماید و با بیرون‌راندن  افکارمنفی از مغز خود‌، با خوش‌بینی به‌وقایع بنگرد  می‌تواند ناکامی‌ها و شکست‌ها را نیز را در جهت مثبت بررسی‌ نموده و تصمیم بگیرد. چنین فردی می‌تواند اثر فشارهای‌روانی را کاهش‌دهد و از آثار زیان‌بار آنها درامان باشد. پیش‌از‌این به‌این‌نکته اشاره‌کرده‌ام که پدر و مادر نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری شخصیت‌کودک و رشد آن دارند‌. پدر و مادری که کودکان و نوجوانان خود را به‌درستی آموزش‌و‌پرورش دهند می‌توانند امیدوار باشند که شخصیت فرزند آنها به هنجار رشد‌می‌کند و احتمال بروز اختلالات‌روانی و عاطفی و رفتاری در فرزندشان ناچیز خواهد بود. در خانواده‌سالم اعتماد‌به‌نفس و عزت‌نفس و احساس مسئولیت در کودک ایجاد‌می‌شود و او را قادر‌می‌سازد که در بزرگسالی، ظرفیت لازم برای روبرو‌شدن با حقایق‌زندگی را داشته باشد.

اما نا‌آگاهی پدر و مادر و یا وجود اختلالات‌عاطفی و روانی در‌آنها و یا اعتیاد‌ والدین سبب‌می‌شود که کودک از‌این اختلالات متأثر شود و احتمالاً با مشکلات شخصیتی و روانی و عاطفی و خلقی رو‌به‌رو گردد.

اعتیاد پدر یا مادر و یا هردوی آنها، فقدان صداقت و  صمیمیت درخانواده، تنبیه و تشویق بی‌جا و بی‌مورد، اختلافات مستمر و شدید پدر و مادر و درآخر جدایی آنها می‌تواند در‌آینده کودک را مستعد ابتلا به انواع اختلال‌ها و رفتارهای نابهنجارنماید. البته علاوه‌بر خانواده و نقش اصلی و اساسی پدر و مادر، باید به نقش عوامل فرهنگی، اجتماعی، محرومیت‌ها‌، فقراقتصادی، رسانه‌های جمعی و عوامل دیگری که در شکل‌پذیری اعمال و رفتار کودک مؤثرند توجه‌داشت که در بخش دیگر به این مسایل و نیز راه‌های خلاصی از نشخوار‌فکری پرداخته‌می‌شود.

تعداد بازدید : 1227

ثبت نظر

ارسال